ناترازي برق؛ چالشي فراتر از تابستان
در سالهاي اخير، ناترازي در توليد و مصرف برق به يكي از چالشهاي جدي كشور تبديل شده است. اين وضعيت، بهويژه در ماههاي گرم سال، باعث قطع برق در برخي مناطق و ايجاد نارضايتي عمومي شده است. علاوه بر اين، صنايع كشور به دليل قطعهاي مكرر برق دچار خسارات اقتصادي چشمگيري ميشوند.
گلناز پرتوي مهر|
در سالهاي اخير، ناترازي در توليد و مصرف برق به يكي از چالشهاي جدي كشور تبديل شده است. اين وضعيت، بهويژه در ماههاي گرم سال، باعث قطع برق در برخي مناطق و ايجاد نارضايتي عمومي شده است. علاوه بر اين، صنايع كشور به دليل قطعهاي مكرر برق دچار خسارات اقتصادي چشمگيري ميشوند. ناترازي برق در ايران، ناشي از عوامل مختلفي مانند افزايش مصرف، رشد جمعيت، كاهش سرمايهگذاري در زيرساختهاي توليدي و همچنين ناكارآمدي در سيستم توزيع است.
به گزارش خبرنگار «تعادل»، در كشور، ميزان مصرف برق در فصول مختلف سال تفاوت قابلتوجهي دارد. در فصل تابستان به دليل استفاده گسترده از سيستمهاي سرمايشي، مصرف برق بهطور چشمگيري افزايش مييابد و اين در حالي است كه زيرساختهاي توليدي توان تامين اين ميزان تقاضا را ندارند. البته، اين مشكل تنها مختص به تابستان نيست؛ در فصول سرد سال نيز به دليل افزايش مصرف گاز، نيروگاههاي گازسوز با كاهش سوخت مواجه ميشوند و توليد برق نيز بهطور موقت كاهش مييابد. يكي ديگر از دلايل ناترازي برق، كه در سالهاي اخير تشديد شده، استفاده از برق در صنايع پرمصرف و توسعه بخشهايي مانند استخراج ارزهاي ديجيتال است. اين صنايع با وجود اينكه از نظر اقتصادي براي برخي سودآور است، اما فشار زيادي بر شبكه توزيع برق وارد ميكنند. گفتني است طي سالهاي اخير، رشد جمعيت و گسترش شهرنشيني منجر به افزايش تقاضاي برق شده است. از سوي ديگر، توسعه صنايع بزرگ و فناوريهاي جديد نيازمند مصرف برق بالاست. بخش توليد برق ايران با مشكلات مالي و كمبود سرمايهگذاري مواجه است. بهويژه نيروگاههاي قديمي و فرسوده نياز به بازسازي دارند، اما بودجه كافي براي اين كار وجود ندارد.
بخشي از توليد برق در ايران وابسته به سوختهاي فسيلي است كه خود باعث كاهش كارايي سيستم توليد برق ميشود. اين منابع نه تنها آلايندهاند، بلكه هزينههاي زيادي را نيز به همراه دارند.
با وجود پتانسيل بالاي ايران در استفاده از انرژي خورشيدي و بادي، سهم اين منابع در توليد برق همچنان اندك است. اين در حالي است كه كشورهاي همسايه بهطور فزايندهاي به سمت استفاده از انرژيهاي تجديدپذير رفتهاند.
از سوي كارشناسان انرژي براي مهار ناترازي برق، راهكارهاي متعددي پيشنهاد شده كه ميتواند در كوتاهمدت و بلندمدت اين مشكل را حل كند. مهمترين راهكارها شامل اصلاح سيستم توزيع، افزايش بهرهوري، و توسعه منابع تجديدپذير است.
يكي از مهمترين اقدامات، بازسازي و بهبود عملكرد نيروگاههاي فرسوده و گسترش شبكههاي توزيع است. سرمايهگذاري در بهروز كردن نيروگاههاي موجود و احداث نيروگاههاي جديد ميتواند كمك شاياني به افزايش توليد برق كند. همچنين كاهش تلفات شبكه توزيع از طريق بهروز كردن فناوريهاي توزيع ميتواند بخش زيادي از برق توليدي را بدون نياز به افزايش ظرفيت توليد، به دست مصرفكنندگان برساند.
كشور با داشتن پتانسيل بالا در زمينه انرژي خورشيدي و بادي، ميتواند از اين منابع براي توليد برق پايدار استفاده كند. توسعه پروژههاي خورشيدي در مناطق كويري و بادي در مناطق بادخيز كشور، ميتواند بهمرور جايگزين سوختهاي فسيلي در توليد برق شود و ناترازي موجود را كاهش دهد.
بهينهسازي مصرف برق در بخش خانگي و صنعتي، يكي از مهمترين راهكارها براي كاهش ناترازي است. نصب تجهيزات كممصرف، هوشمندسازي شبكههاي برق و ايجاد سازوكارهاي تشويقي براي صنايع بهمنظور استفاده از فناوريهاي كممصرف ميتواند به كاهش مصرف و بهبود تعادل عرضه و تقاضا كمك كند.
يكي از چالشهاي اساسي در زمينه برق، تعيين قيمت واقعي براي آن است. به دليل يارانههاي گسترده در اين بخش، انگيزهاي براي كاهش مصرف وجود ندارد. اصلاح قيمت برق و همزمان با آن ارايه يارانه به گروههاي كمدرآمد ميتواند به تعديل تقاضا و جلوگيري از مصرف بيش از حد كمك كند.
در بسياري از كشورها، از سازوكارهاي مديريت تقاضا براي كاهش فشار بر شبكه در ساعات اوج مصرف استفاده ميشود. ايران نيز ميتواند با استفاده از تعرفههاي تشويقي و ارايه پاداش به مصرفكنندگاني كه مصرف خود را در ساعات اوج كاهش ميدهند، به مديريت بهتر مصرف كمك كند.
ناترازي برق در كشور يك مساله چندبعدي است كه نيازمند برنامهريزي جامع و اقدامات هماهنگ در بخشهاي مختلف است. هرچند كه اصلاحات ساختاري در حوزه توليد و توزيع برق زمانبر است، اما با تمركز بر انرژيهاي تجديدپذير و بهرهوري مصرف، ميتوان در كوتاهمدت نيز گامهاي موثري براي كاهش ناترازي برداشت. از سوي ديگر، سرمايهگذاري در زيرساختهاي توليدي و اصلاح نظام قيمتگذاري برق، ميتواند به تحقق پايداري در اين بخش حياتي اقتصادي منجر شود.