سفر به عشق آباد و بدل شدن به هاب انرژي منطقه

۱۴۰۳/۰۷/۲۱ - ۰۰:۳۸:۰۴
|
کد خبر: ۳۲۲۵۸۹

 يكي از موضوعاتي كه پس از پايان سفر رييس‌جمهور به تركمنستان به عنوان محور سفر ايشان مطرح شد، ديپلماسي خاصي بود كه رييس‌جمهور و هيات همراه ایشان در حوزه انرژي در پيش گرفتند.

حسن مرادی

 يكي از موضوعاتي كه پس از پايان سفر رييس‌جمهور به تركمنستان به عنوان محور سفر ايشان مطرح شد، ديپلماسي خاصي بود كه رييس‌جمهور و هيات همراه ایشان در حوزه انرژي در پيش گرفتند. بر اساس اعلام رييس‌جمهور، ايران مذاكراتي را با تركمنستان بر سر واردات گاز از اين كشور صورت داده، ضمن اينكه با روسيه و سایر كشورهاي آسياي مركزي نيز مذاكراتي در زمينه صادرات گاز به اين كشورها انجام شده است. پرسشي كه با اين توضيحات به ذهن خطور مي‌كند آن است كه اين نوع ديپلماسي انرژيك تا چه اندازه مي‌تواند منافع ملي ايران را تامين كند؟ بايد توجه داشت، مراودات انرژي در جهان، امري مرسوم و متداول است. اينطور نيست كه اصولا در چهارچوب مرزها كنشگري‌هاي انرژي متمركز شده باشد و خارج از آن گفت‌وگو و رايزني وجود نداشته باشد. با توجه به اينكه ايران از موهبت گاز LNG برخوردار نيست و از اين كمبود هم ضرر و زيان بسياري كرده است، لازم است از روش‌هاي جايگزين براي پوشش اين كمبود استفاده شود. امريكايي‌ها 80 سال است در حوزه انرژي و تبديل گاز CNG به LNG فعاليت كرده و از اين طريق گاز را به اقصي نقاط جهان صادر مي‌كنند. حتي قطر و مراكش و بسياري از كشورهاي ديگر در اين زمينه فعال شده‌اند و با ظرفيت گاز LNG براي خود ارزش افزوده ایجاد كرده و در بازارهاي صادرات گاز نقش‌آفريني مي‌كنند. اما ايران هنوز نتوانسته سهم خود را در بازارهاي گاز جهاني مبتني بر دارايي‌ها و ظرفيت‌هايش به دست آورد.زماني كه مراودات گازي ايران به CNG محدود مي‌شود، بلافاصله بحث خطوط لوله هم مطرح مي‌شود و مراودات مرزي ملاك عمل قرار مي‌گيرد. چرا كه ايران نمي‌تواند گاز خود را با كشتي جابه‌جا كند. در اين ميان براي افزايش صادرات گاز ايران تصميم گرفته شده بخش اعظمي از گاز مورد نياز ايران از روسيه به ايران منتقل شود و ايران هم در زمينه تبديل اين گاز و هم صادرات اين گاز اقدام كند. مثلا فرض كنيد روسيه قصد فروش گاز به عراق، كويت و ساير كشورهاي خليج فارس را داشته باشد، راهكار بهتر و معقول‌تر آن است كه به جاي كشيدن خط لوله‌هاي پر خرج و غير ايمن، گاز مورد نظر خود را با ايران سوآپ كرده و بعد صادر كند. به اين وسيله ايران به هاب انرژي بدل شده و از ظرفيت‌هاي خطوط جنوب كشور اين گاز را به كشورهاي مقصد صادر مي‌كند. در واقع گاز از خطوط شمالي به ايران تحويل شده و از طريق خطوط گاز مناطق جنوبي ايران صادر مي‌شود. يا اگر قرار است از ايران گاز به تركيه صادر شود، لازم نيست ايران از خطوط جنوبي خود گاز را توزيع كند، بلكه مي‌تواند از خطوط شمالي اين صادرات را صورت دهد. اين قرارداد 25ساله گاز ايران كه قرار است با روسيه اجرايي شود، دستاورد بسيار ارزشمندي است. مراودات گازي ايران با تركمنستان هم به همين صورت است. ايران سال‌هاست گاز مورد نظر خود را براي مناطق شمالي از تركمنستان وارد مي‌كند. بر اساس توافقنامه اخير نه تنها اين قراردادها پايان نمي‌گيرد بلكه قوام و دوام بيشتري پيدا مي‌كند. بنابراين ايران هم در خصوص قرارداد يا مگاپروژه 25ساله با روس‌ها مقادير زيادي گاز وارد مي‌كند و مبتني بر نيازهايش اين گاز را به برق بدل كرده و آن را به عراق و افغانستان و ساير كشورها صادر مي‌كند. نيازي وجود ندارد كه ايران به خود دشواري دهد و خطوط لوله‌اش را با فشار زياد مواجه كند، بلكه از طريق سوآپ گازي مي‌تواند اين نيازها را پوشش دهد. معتقدم سفر پزشكيان به تركمنستان و ديدار با رهبران كشورهاي مطنقه‌اي در آسياي مركزي ظرفيت‌هاي بالايي را در اختيار ايران قرار مي‌دهد تا ايده بدل شده به هاب انرژي منطقه را دنبال كند.ايران يكي از 3كشور برتر در ذخاير نفتي و گازي جهان است اما هنوز مبتني بر اين جايگاه و ظرفيت نتوانسته از دارايي‌هاي انرژيك خود بهره‌برداري كند. لازم است بستر  لازم براي بهبود اين شرايط ايجاد شود و با در پيش گرفتن ديپلماسي انرژي، هم واقعي ايران از بازارهاي نفت و گاز و فرآورده‌هاي نفتي تامين شود.