دولت چهاردهم و وعده حل معضل مسكن
راهبرد دولت چهاردهم در حوزه مسكن شامل چه گزارههايي است و كدامين مسير را براي تعادل در عرضه و تقاضاي مسكن انتخاب ميكند؟ اغلب دولتها در ايران وعدههاي دور و درازي در خصوص ساخت مسكن ارايه ميكنند.
راهبرد دولت چهاردهم در حوزه مسكن شامل چه گزارههايي است و كدامين مسير را براي تعادل در عرضه و تقاضاي مسكن انتخاب ميكند؟ اغلب دولتها در ايران وعدههاي دور و درازي در خصوص ساخت مسكن ارايه ميكنند. دولتي از اهدای زمينهاي شهري سخن ميگويد؛ دولت ديگري از اجاره به شرط تمليك، يكي راهبرد ساخت مسكن مهر را ارايه ميكند و دولت ديگر ساخت سالانه 1ميليون واحد مسكوني را. اما در جهان امروز هيچكدام از اين طرحها و يافتهها كمكي به بهبود وضعيت مسكن در شهرها و كلانشهرها نميكند. در جهان امروز كه توسعه شهرها به حد نهايي خود رسيده است، از راهبرد احياي بافتهاي فرسوده به عنوان بهترين راهكار براي حل معضلات مسكن استفاده ميشود. چرا اينگونه است؟ چون حريم شهرها در جهان امروز كاملا وسعت يافته و عملا ديگر امكان توسعه شهرها و شهركها از منظر افقي وجود ندارد. احياي بافتهاي فرسوده و بلندمرتبهسازي در اين بافتها به دولتها كمك ميكند تا بتوانند نيازهاي مسكن مردم را پاسخ دهند. اما توسعه مسكن در شهرها از منظر علمي به 3شكل و گونه صورت ميگيرد. نخست راهبرد توسعه متصل، سپس توسعه منفصل و نهايتا توسعه درونزا در فرآيند احياي بافتهاي فرسوده در دستور كار قرار ميگيرد. وقتي از توسعه متصل صحبت ميشود يعني دولت تلاش ميكند بافتهاي جديدي را به شهرها الصاق كند. احداث شهرهاي جديد و بهبود شاخصهاي رشد در اين مناطق از جمله نمونههاي توسعه متصل شهرهاست. اما توسعه درونزا كه دامنه وسيعي از راهبردها را شامل ميشود، شامل احياي بافتهاي فرسوده هم است. بافتهاي فرسوده تعاريف پيچيدهاي دارند، اما در ايران تنها به يك جنبهاي احياي بافتهاي فرسوده توجه ميشود و به ساير شقوق و ضرورتهايش توجه لازم نميشود. برخلاف تصور همگاني احياي بافتهاي فرسوده فقط در مناطق جنوبي و كمتر برخوردار محدود نميشود. بلكه بعضا در مناطق شمالي شهرها مثلا زعفرانيه، فرحزاد و الهيه هم ميتوان بافتهاي فرسوده را مشاهده كرد. بر اساس آمارهاي ارايه شده حدود 30 درصد جمعيت ايرانيان در بافتهاي فرسوده سكونت دارند.
آمارهاي رسمي اين عدد و رقم را حول و حوش 10ميليون نفر ارزيابي ميكنند. بر خي از اين سازههاي فرسوده از كمترين امكانات هم برخوردار نيستند و به صورت خشتي و گلي ساخته شدهاند. هرچند روساي جمهور مختلف و دولتهاي گوناگون از ضرورت توسعه درونزا و احياي بافتهاي فروسده صحبت كردهاند اما در عمل برنامهريزيهاي اندكي براي توسعه اين نوع مسكنسازي در دستور كار قرار گرفته است. براي اين منظور لازم است سياستهاي تسهيلاتي موثر از درون شهرها، صورت گيرد و سپس آگاهي بخشيهاي لازم به خانوادهها انجام شود. مردم بايد بدانند، احياي بافتهاي فرسوده به آنها كمك ميكند تا ايمني مسكن بيشتر و دستاوردهاي افزونتر تجاري، فرهنگي، اجتماعي و هويتي و...داشته باشند.اما از آنجا كه احياي بافتهاي فرسوده از نظر آماري، دستاوردهاي قابل توجهي براي دولتها به بار نميآورد از زير بار اجراي آن شانه خالي ميكنند. براي دولتها بهتر است كه ادعا كنند هر سال 1ميليون مسكن مسكوني ميسازند تا اينكه زمينه احياي بافتهاي فرسوده ساخته شده در گذشته را فراهم سازند.امروز تهران از شرق و غرب و شمال و جنوب به دليل مسائل ايمني، امنيتي و... امكان الحاق ندارد. از شرق مسائل زيست محيطي وجود دارد، از غرب روند ساخت و سازها رسما به كرج رسيده و از جنوب هم تا حد امكان توسعه رخ داده است. تنها راهكار باقي مانده، توسعه درونزا و احياي بافتهاي فرسوده در داخل شهر است.توجه به توسعه درونزا منطقيترين راهكار است كه در دنيا هم اجرا شده است. اكثر بحثهاي تسهيلاتي هم در جهان در راستاي احياي بافتهاي فرسوده است.چون ساليان سال است كه مردم در اين بافتها زندگي ميكنند. بسياري از زيرساختهاي اجتماعي، فرهنگي و هويتي در اين مناطق ايجاد شده و ميتوان با بهرهگيري از تجربيات آزمون شده ديگر كشورها اين بافتها را بازسازي و تقويت كرد. دولتها وقتي از ظرفيتهاي كارشناسي استفاده كنند، متوجه ميشوند كه احياي بافتهاي فرسوده بهترين راهكار براي حل معضلات مسكن در شهرها و كلانشهرهاست.