ساختارهايي كه نقدينگي پمپاژ مي‌كنند

۱۴۰۳/۰۸/۰۱ - ۰۰:۵۲:۱۳
|
کد خبر: ۳۲۳۵۷۱

بر اساس آخرين آمارهاي بانك مركزي رشد نقدينگي در شهريور امسال نسبت به مرداد ماه كاهش يافته و به سطح ۲۷.۸ درصد رسيده است.

آلبرت بغزیان

بر اساس آخرين آمارهاي بانك مركزي رشد نقدينگي در شهريور امسال نسبت به مرداد ماه كاهش يافته و به سطح ۲۷.۸ درصد رسيده است. طبق آمار اين مركز حجم نقدينگي در شهريور از ۹ هزارهزار ميليارد تومان عبور كرده است. زماني كه اين آمارها ارايه مي‌شود، براي افكار عمومي اين پرسش ايجاد مي‌شود كه ريشه‌هاي رشد نقدينگي را در كجا بايد جست‌وجو كرد؟اخيرا عباراتي به نقل از وزير اقتصاد رسانه‌اي شده كه براي من و بسياري از اقتصاددان‌هاي ديگر پرسش‌هاي بسياري را ايجاد كرده است. در واقع آقاي مومني به نقل از آقاي همتي اين بحث را مطرح كرده كه ۵۷ درصد از نقدينگي كشور توسط يك بانك بخش خصوصي ايجاد شده است! هرچند اين خبر رسانه‌اي شده اما هرگز مشخص نشده اين بانك ذيل چه مكانيسمي اين حجم‌ انبوه نقدينگي را پمپاژ كرده است؟ به نظرم اين ابهام، بسيار مهم و كليدي است و پاسخ به آن دليل و ريشه بسياري از ناهنجاري‌هاي اقتصادي را مشخص مي‌كند. آيا بانك ياد شده بدون در جريان بودن بانك مركزي و ساختارهاي نظارتي اين نقدينگي را پمپاژ كرده؟ آيا بانك مركزي و نهادهاي نظارتي در جريان بوده‌اند و اين ناهنجاري ايجاد شده؟ اگر بانك مركزي در جريان نبوده كه واي به حال اقتصاد و بانك مركزي و اگر در جريان بوده و بنا به دليلي اين اتفاق رخ داده، واي به حال مردم! جريان سيال نقدينگي در اختيار بانك مركزي است و بانك‌هاي خصوصي و دولتي بدون اجازه و مجوز بانك مركزي امكان ندارد بتواند چنين نقدينگی را پمپاژ كنند. به نظرم لازم است صحبت‌هاي آقاي همتي رمزگشايي شود. يك معني عبارت « 57 درصد نقدينگي توسط يك بانك پمپاژ شده» يعني اين بانك ناتراز است، به عبارت روشنتر، منابعي را توزيع كرده اما نتوانسته اين منابع را بازگرداند. برداشت من اين است. در غير اين صورت مگر بانك خصوصي مي‌تواند اسكناس چاپ كند، حتي توزيع چك پول‌هاي بانكي هم زير نظر نهادهاي نظارتي و بانك مركزي قرار دارد. تنها مسير باقي مانده آن است كه اين بانك يا هر ساختار بانكي ديگر كه نقدينگي ايجاد كرده، منابع عظيمي را از طريق جلب اعتماد جذب كرده باشد، ولي اين منابع را تسهيلات داده و اين منابع ذيل عنوان منابع معوقه قرار گرفته‌اند. مثلا بانك ياد شده، اين پول‌ها را تسهيلات داده، اما وثيقه لازم را نگرفته يا وثايق دريافت شده قابليت نقدشوندگي ندارند! از نظر ترازنامه‌اي اين امكان وجود دارد. يك طرف بدهكاران و طرف ديگر بستانكاران قرار دارند. اما اين بدهي امكان نقدشوندگي ندارد.

حدس ديگر اين است كه اين بانك به دستور دولت اقدام به توزيع اين ميزان نقدينگي كرده و بدهي‌هاي دولت را صاف كرده است. نبايد فراموش كرد، دولت سيزدهم در يك اقدام عجيب براي اينكه در امارهايش اعلام كند از بانك مركزي استقراض نكرده، منابع مورد نياز خود را از سيستم بانكي تامين مي‌كرده است! آقاي وزير اقتصاد بايد روشن اين مكانيسم را توضيح مي‌داد كه اين نقدينگي ذيل چه ساز و كاري ايجاد شده است. برداشت من اين است كه اين بانك يا بيش از ظرفيت‌هاي خود منابع جذب كرده و آنها را تسهيلات داده است. يا اينكه اعتبار ايجاد كرده و افراد اين اعتبار را خرج كرده‌اند! در واقع اسكناسي چاپ نشده است، بلكه اعتبارات خرج شده و تعهد ايجاد كرده‌اند. من تصوير ديگري از اين موضوع ندارم. من بارها از مثال فيل در تاريكي مولانا براي تشريح شرايط اقتصادي كشور استفاده كرده‌ام. داستاني كه در آن فيلي وارد دهكده‌اي مي‌شود كه مردم آن تا قبل از اين هرگز فيلي را نديده‌اند. فيل در اتاقي تاريك قرار داده مي‌شود كه هيچ نوري به آن وارد نمي‌شود و بعد هركس وارد اتاق مي‌شود و به بخشي از اندام فيل دست مي‌زند و تعريف خاص خود را ارايه مي‌كند. اقتصاد ايران هم در يك چنين وضعيت غير شفاف و تاريكي قرار دارد. متوليان اقتصادي كه بايد مكانيسم‌ها و سازوكارها را شرح دهند، تنها اخبار خام را با رسانه‌ها و مردم در ميان مي‌گذارند بدون اينكه شرح دهند اين وضعيت به چه دليلي ايجاد شده است؟ وقتي رييس كل بانك مركزي اعلام مي‌كند يك بانك بخش خصوصي 57درصد نقدينگي ايجاد كرده اما توضيح نمي‌دهد، ذيل چه شرايطي اين نقدينگي ايجاد شده، قرار دادن فيل در يك محيط تاريك است. من و شما و سيار اقتصاددان‌ها هركدام بايد در تاريكي احتمالات را بررسي كنيم و تحليل ارايه كنيم.