بحران شديد بورس با خبر درماني
وضعيت بورس تهران هر هفته وخيمتر از هفته گذشته شده و هر روز زيان بيشتري به سرمايهگذاران بورسي تحميل ميشود. در شرايطي كه دولت چهاردهم وعده ترميم بورس را داده بود، شاهد اين موضوع هستيم كه نقدينگي از بورس فراري است و هر روز بورس سقوط بيشتري را متحمل ميشود.
وضعيت بورس تهران هر هفته وخيمتر از هفته گذشته شده و هر روز زيان بيشتري به سرمايهگذاران بورسي تحميل ميشود. در شرايطي كه دولت چهاردهم وعده ترميم بورس را داده بود، شاهد اين موضوع هستيم كه نقدينگي از بورس فراري است و هر روز بورس سقوط بيشتري را متحمل ميشود.
شاخص كل بورس تهران در آخرين روز كاري هفته گذشته در محدود 2 ميليون و 65 هزار واحدي بود؛ اما با يك نزول نسبتا قابل توجه وارد تراز يك ميليون و 870 هزار واحدي شد و در مجموع حدود 4.5 درصد كاهش را در كارنامه خود ثبت كرد. همچنين شاخص كل هم وزن نيز همسو با شاخص كل حركت كرد و چهارشنبه هفته گذشته يعني 25 مهر ماه از عدد 680 هزار و 963 واحدي در اين هفته به تراز 655 هزار و 637 واحدي رسيد و به صورت ميانگين افت 3.7 درصدي را در كارنامه خود ثبت کرد.
اين افت مجدد بورس تهران درحالي كه در هفته گذشته دو جلسه براي بررسي وضعيت بورس تشكيل شد. نخست، جلسه شوراي عالي بورس كه اطلاعات خاصي از اين جلسه منتشر نشد و دوم، جلسهاي با حضور رياستجمهوري كه در اين جلسه مشكلات بورس بيان شد و رييس دولت چهاردهم نيز دستور رسيدگي به اين مشكلات داد؛ اما با گذشت چندين روز اين جلسه نتوانسته تاثيري روي بورس بگذارد كه اين موضوع نشان ميدهد بورس تهران ديگر به خبر درماني واكنش نشان نميدهد و تنها خبردرماني شرايط بورس را وخيم ميسازد.
تجربه بورس از سال 99 تا به امروز ثابت كرده است كه خبر درماني نتيجهاي براي بورس ندارد و تنها ميتواند به زيانسازي دامن بزند و از سوي ديگر اعتماد سرمايهگذاران را از بورس فراري بدهد. بررسيها نشان ميدهد كه درحال حاضر سيگنالهاي مثبت متعددي براي بازار سهام وجود دارد و در شرايط عادي تکیه به اين سيگنال ميتوانست آينده بازار را تضمين كند؛ اما متاسفانه شرايط بورس تهران عادي نيست و هر روز شاهد زيانسازي بيش از پيش اين بازار هستيم.
ركوردشكني قيمت ارز
عبدالناصر همتي، وزير اقتصاد و امور دارايي از معايب دو نرخي بودن ارز سخن گفته بود و عقيده داشت كه نرخ يك نيما و آزاد بايد به يكديگر نزديك شود و به نوعي يك نرخ ارز ثابت در كشور داشته باشيم. به همين واسطه از اولين روز كاري وي شاهد اجرايي شدن اين وعده بوديم و از تقريبا از اولين روز كاري همتي نرخ دلار نيما روند افزايشي داشته و هر روز 50 تا 900 تومان (برخي روزها از اين اعداد بيشتر و برخي روزها كمتر) رشد داشته و اكنون دلار نيما در آستانه 50 هزار توماني قرار دارد و هر روز يك پله به نرخ دلار بازار آزاد نزديك ميشود.
نكته قابل توجه اينجاست كه قيمت دلار بازار آزاد طي 10 روز اخير روند افزايشي را طي ميكند و اين درحالي است كه ميزان رشد قيمت دلار نيمايي بسيار آهستهتر شده است. در اصل طي 10 روز الي يك هفته اخير قيمت دلار بازار آزاد صعودي شده و دلار نيما تكان چنداني نخورده و همين موضوع سبب شده فاصله ميان نرخ دلار بازار آزاد و نيمايي افزايش قابل توجهي داشته باشد.
در وهله نخست كاهش تك نرخي شدن ارز و فاصله نرخ دلار نيما و بازار آزاد سبب ميشود كه اقتصاد كشور به يك سامان مشخص برسد، فرد يا افرادي نتوانند از رانت ايجاد شده ميان دلار نيما و بازار آزاد سوءاستفاده كنند و به نوعي شرايط را وخيم سازند. طي چند سال اخير چند نرخي بودن دلار باعث كوچك شدن سفرههاي مردم و بزرگ شدن سفره افرادي داراي رانت بود و در اين بين تمامي صنايع كه مجبور بودند با نرخ دلار آزاد خريد كنند و از سوي ديگر با نرخ دلار نيما محصولات خود را به فروش برسانند، زيان ميكردند و اين موضوع را ميتوان به راحتي در صورت مالي صنايع بورسي طي چند سال اخير مشاهده كرد.
اكنون نرخ دلار نيما و آزاد درحال نزديك شدن به يكديگر هستند و به نوعي نيما آرام آرام به قيمت واقعي خود نزديك ميشود كه اين موضوع رانت ايجاد شده را از اين ميبرد و صنايع بورسي را نيز به سودسازي نزديك ميكند كه در مجموع ميتوان گفت افزايش قيمت دلار و نزديك آن به قيمت واقعي باعث ميشود كه اقتصاد كشور يك آرامش نسبي را تجربه كند. (البته عوامل بسيار زيادي روي اقتصاد كشور، سودسازي صنايع و كوچك شدن سفرههاي مردم تاثيرگذار است اما اين موضوع جزيي نيز ميتواند تا حدودي بر موارد ذكر شده تاثيرگذار باشد.)
در شرايط عادي در زمان افزايش قيمت دلار نيما و زماني كه قيمت صنايع و سهام بورسي به كف خود رسيده بهترين زمان سرمايهگذاري است؛ چراكه در ميان مدت صنايع به واسطه اين موضوع سودسازي خوبي خواهند داشت و درنهايت سهامداران بورسي ميتوانند سود كنند؛ اما در شرايط كنوني كه حمايتها به صورت كلامي از بازار انجام ميشود و فعلا برخي از مسيرهاي سازمان بورس همان مسير شكست خورده عشقي است و هيچ آينده روشني از تالار شيشهاي در دسترس نيست، در مجموع سرمايهاي نيز وارد بورس نميشود و همچنان بازار به كف خود ميرسد. در شرايط كنوني تنها دولت ميتواند شرايط بورس را تغيير بدهد، اعتماد و اميد را به بازار بازگرداند تا در نهايت سرمايههاي سنگين حقيقي نيز به بورس برسد.
بهطورعادی سيگنالهاي مثبت بسيار زيادي درخصوص بورس وجود دارد؛ اما به علت وجود شرايط سخت در بازار به هيچ يك از اين موارد بها داده نميشود و در ادامه همين مسير، سرمايهها نيز از بورس خارج ميشوند و وارد بازارهاي مقابل ميشوند. درحال حاضر ارزش معاملات ريالي و دلاري بازار سرمايه به كمترين حالت خود رسيده و هر روز خروج نقدينگي از تالار شيشهاي تقويت ميشود.
تمامي اين شرايط درحالي است كه دولت و مسوولان سازمان بورس با طراحي يك برنامه و تزريق نقدينگي و اعتماد به بازار سرمايه ميتوانند، در ميان مدت تمام سرمايههاي سرگردان بازارها را جمعآوري كنند. براي نمونه قيمت طلا در آستانه 4 ميليون و 600 هزار توماني قرار دارد و هر فردي به راحتي نميتواند اين هزينه را كند و حداقل يك گرم طلا بخرد، درنتيجه براي خريد طلا و سرمايهگذاري مطمئن مردم ميتوانند به سراغ صندوقهاي طلا بياييد. صندوقهاي طلا مزيتهاي بسيار زيادي دارد و حتي با كمترين سرمايه نيز ميتوان وارد بازار طلا شد؛ اما متاسفانه به علت همان شرايط گفته شده تمامي سرمايهگذاران سراغ صندوق طلا نميآيند و تنها درصد كمي كه به دنبال صندوق هستند. حال اگر مسوولان مربوطه با يك برنامهريزي درست ساز و كار اين صندوقها تشريح كنند آن زمان شاهد ورود عظيم به صندوقهاي طلا خواهيم بود كه نتيجه آن آرامش بازارها است. (البته ذكر اين نكته ضروري است كه صندوق طلا، طي چند هفته اخير ركوردشكني داشت؛ اما اگر به اين بازار بها داده شود شاهد جابهجايي سنگين ركوردهاي بازار سرمايه خواهيم بود.)
در مجموع ميتوان گفت كه همهچيز در شرايط كنوني بورس تهران به دولت بستگي دارد. اگر مسوولان دست از خبر درماني و حمايت كلامي بكشند و به صورت واقعي به بازار رسيدگي كنند آن زمان پس از 4 سال نزول در ميان مدت شاهد يك تحويل عظيم در بازار سهام خواهيم بود.