نظام بودجهريزي براي آموزش و پرورش بهشدت دچار اختلال است
در حال حاضر چون نظام بودجهريزي عملياتي نداريم، تخصيص بودجهمان به بيعدالتي، تبعيض و نابرابري دامن ميزند؛ نقاطي كه زور و قدرت بيشتري دارند بودجه بيشتري را به خود اختصاص ميدهند و مناطق كمبرخوردار دور از مركز، بودجه كمتري دريافت ميكنند.
در حال حاضر چون نظام بودجهريزي عملياتي نداريم، تخصيص بودجهمان به بيعدالتي، تبعيض و نابرابري دامن ميزند؛ نقاطي كه زور و قدرت بيشتري دارند بودجه بيشتري را به خود اختصاص ميدهند و مناطق كمبرخوردار دور از مركز، بودجه كمتري دريافت ميكنند. سيد محمد بطحايي، وزير اسبق آموزش و پرورش در واكنش به پيشبيني بهكارگيري معلمان بازنشسته در لايحه بودجه ۱۴۰۴ به ايلنا گفت: بهكارگيري بازنشستگان در آموزش و پرورش مسبوق به سابقه بوده، اما دولت براي اينكه شكل قانوني اين موضوع را حل كند آن را در قالب تبصرهاي در لايحه بودجه ارايه كرده است. به نظر من با توجه به مسائل و مشكلاتي كه آموزش و پرورش از حيث كميت نيروي انساني دارد تا زمانيكه انشاءالله در سالهاي آينده بتواند بهتدريج از طريق دانشگاه فرهنگيان اين كمبود را برطرف كند، اين يكي از بهترين تصميمهايي است كه ميتواند در كوتاهمدت مشكلات آموزش و پرورش را كاهش دهد، البته اگر مجلس نيز همكاري كند و اين لايحه را به تصويب برساند. او تصريح كرد: البته حتما همكاران من در آموزش و پرورش به اين توجه دارند كه بهكارگيري از ميان نيروهاي بازنشسته، از ميان آن دسته از نيروهايي باشد كه اولا توانايي جسمي و آمادگيهاي لازم را داشته باشند، ثانيا اين افراد در رشتهها و محلهايي به كار گرفته شوند كه با كمبود نيروي انساني مواجه هستند و قطعا آموزش و پرورش در مناطقي كه نيروي رسمي شاغل موجود باشد از اين ظرفيت استفاده نخواهد كرد. اگر با اين مدل به اجرا دربيايد -كه حتما اينطور خواهد بود- نه تنها كيفيت كاهش پيدا نميكند، بلكه به نظر من ميتواند در كوتاهمدت مشكلات كيفيت آموزش را در مدارسي كه با كمبود نيرو مواجه هستند، برطرف كند.
بهكارگيري معلم بازنشسته بهتر از كلاس خالي است
بطحايي در پاسخ به اين سوال كه آيا بهتر نيست اين كمبود با نيروهاي تازهنفس و پذيرفتهشدگان چندبرابر ظرفيت آزمون استخدامي پر شود، توضيح داد: همانطور كه اشاره كردم، اين بهكارگيري در مناطقي صورت ميگيرد كه نيروي شاغل آمادهبهكار دراختيار نداريم؛ يعني كلاس يا خالي است يا بايد از نيروهاي بدون تجربه و آموزشنديده استفاده كنند. در اين شرايط استفاده از بازنشستگان با رعايت تمام شرايط اعم از تواناييهاي جسمي، آمادگيهاي ذهني و صبر و حوصله قطعا به خالي گذاشتن كلاس يا استفاده از افراد بدون توانايي و آمادگي ارجح است. او ادامه داد: نكته ديگر اين است كه حالت مطلوب و مورد ترجيح ما به كار گرفتن نيروهايي است كه دورههاي آموزشي لازم را در دانشگاه فرهنگيان طي كرده باشند؛ اما اكنون كه در حالت اورژانسي قرار داريم چه بايد كرد؟ يعني اگر الان ظرفيت دانشگاه فرهنگيان و پذيرش دانشجومعلمان را بخواهند افزايش دهند و قدري از سختگيريها بكاهند تا علاقهمندان با سختگيري كمتري به خدمت آموزش و پرورش درآيند، محصول آن حداقل سه يا چهار سال بعد به دست ميآيد، بنابراين ما نميتوانيم اين سه تا چهار سال را تحمل كنيم و كلاسها را خالي بگذاريم يا خداي ناكرده از كساني كه شايستگي معلمي ندارند استفاده كنيم تا زماني كه كمبودمان از طريق دانشگاه فرهنگيان برطرف شود.
كاهش كيفيت آموزش صرفا
به كمبود بودجه مربوط نيست
بطحايي در مورد انتساب همه مشكلات آموزشي به كمبود بودجه اظهار كرد: نميتوان تمام مشكلات را به گردن كمبود بودجه انداخت، اما قطعا سهم عمدهاي از برنامههاي تحولي منوط به تامين بودجه است. گاهي بودجه بهطور مستقيم بر كاهش كيفيت تاثيرگذار است؛ مثل وقتي كه شما به تجهيزات و فناوريهاي جديد در مدارس نياز داريد كه بايد مستقيما با تامين اعتبار و بودجه آنها را تامين كنيد و درصورت كمبود يا نبود بودجه مجبوريد از آن فناوري صرفنظر كنيد. در موارد عديدهاي نيز بودجه بهصورت غيرمستقيم باعث كاهش كيفيت ميشود؛ مثل زماني كه بودجه لازم را براي ارتقاي شايستگيهاي معلمان در اختيار نداشته باشيد و نتوانيد با روشها و تكنيكهاي مديريت منابع انساني، نيروي انساني را از لحاظ شايستگيها ارتقا دهيد.
نميتوان آموزش و پرورش را با كسري بودجه اداره كرد
وزير آموزش و پرورش دولت دوازدهم، درباره ارتباط ماجرايي مانند واداشتن مادر يك دانشآموز به نظافت مدرسه به دليل ناتواني در پرداخت شهريه در شهر قدس به كمبود بودجه بيان كرد: در اينجا بايد به دو نكته اشاره كرد؛ اولا وقتي شما نظام گستردهاي مانند آموزش و پرورش را با كسري بودجه اداره ميكنيد و سرانهاي را كه مدير مدرسه براي اجراي امور جاري مدرسهاش نياز دارد دراختيار او قرار نميدهيد، حتما بايد منتظر بروز چنين تخلفاتي باشيد. حرف من در تاييد اين كار بسيار قبيح نيست و تعبير بر تاييد آن رفتار نشود، ولي وقتي يك مدير مدرسه سرانه لازم را براي تامين مثلا سوخت مدرسه يا تعمير در و پنجره و شيشه و كلاسها را دراختيار نداشته باشد، متاسفانه در مواقعي چنين تخلفاتي اتفاق ميافتد. بنابراين گام اول اين است كه دولت لااقل هزينههاي جاري مدرسه را در اندازهاي كه بتواند امورات خود را بگذارند، دراختيار آن بگذارد تا بهانه براي افرادي نظير آن مدير باقي نماند تا بهخاطر نداشتن خدمتگزار با پيشنهادي بسيار سخيف و زننده از ولي دانشآموز بخواهد تا كف كلاسها را جارو بكشد.