رهبر انقلاب: رژيم صهيونيستي شكست خورد
متن بيانات رهبر انقلاب اسلامي در ديدار دستاندركاران برگزاري كنگره ۱۵ هزار شهيد استان فارس كه در تاريخ ۲ آبان ۱۴۰۳ برگزار شده بود، در محل برگزاري همايش در شيراز منتشر شد. متن كامل بيانات حضرت آيتالله خامنهاي به شرح زير است:
متن بيانات رهبر انقلاب اسلامي در ديدار دستاندركاران برگزاري كنگره ۱۵ هزار شهيد استان فارس كه در تاريخ ۲ آبان ۱۴۰۳ برگزار شده بود، در محل برگزاري همايش در شيراز منتشر شد. متن كامل بيانات حضرت آيتالله خامنهاي به شرح زير است:
«بسمالله الرّحمن الرّحيم
و الحمد لله ربّ العالمين و الصّلاه و السّلام علي سيدنا و نبينا ابيالقاسم المصطفي محمّدو عليآله الطّيبين الطّاهرين المعصومين سيما بقيهالله في الارضين.
خيلي خوش آمديد برادران عزيز، خواهران عزيز. خيلي متشكرم از اين بيانات كوتاه و موجز آقاي امامجمعه محترم و اين نوشته بسيار زيبا و كامل اين سردار محترم.
يكي از امتيازات تمدني كشور عزيز ما كه هميشه بايد مورد توجه قرار بگيرد، اين است كه توانسته دين را و حماسه را و هنر را با هم تلفيق كند. در بسياري از نقاط دنيا، دين راه خودش را جدا ميرود ــ اگر باشد ــ هنر كار خودش را ميكند، حماسه هم آنجايي كه وجود داشته باشد، براي خودش است. تلفيق اين سه عنصر در ايران اسلامي يك پديده جذاب و جالبي است كه مال امروز و ديروز هم نيست، از اصل اسلام گرفته شده. خود قرآن، هم «و الّذين آمنوا اشدُّ حُبًّا لِلّه» دارد، «يحِبُّهُم و يحِبّونه» دارد، هم «فليقاتِل في سبيلِالله» تا آخر دارد: الّذين آمنوا يقاتِلون في سبيلِالله و الّذين كفروا يقاتِلون في سبيلِ الطّاغوت، هم «اشِدّاءُ علي الكفّار» دارد، هم «رُحماءُ بينهُم» دارد؛ يعني خود قرآن تلفيقي است از دين وآيين الهي، و حماسههاي بزرگ، و هنر؛ خود قرآن يك اثر هنري است، يك اثر بسيار والا است، علاوه بر اينكه در قرآن به محبت و عشق و مانند اينها هم اشاره شده و براي مخاطبان تصوير شده. اين در تاريخ ما وجود دارد.
اگر حمل بر مبالغه نشود، من عرض ميكنم شايد بهترين نقطهاي از كشور ما كه اين سه عنصرِ تلفيقشده و تركيبشده در آن بهوضوح مشاهده ميشود، فارس و شيراز است؛ حقّاً و انصافاً حرف درستي صادر شده، اگر اين را كسي بگويد يا ما بگوييم. شيراز جايي است كه اين سه عنصر، درهمتنيده خودشان را نشان ميدهند. از دوران جناب احمدبنموسيٰ (سلامالله عليه) و بقيه امامزادههاي شهيدي كه در آن استان و در آن شهر هستند، تا دورانهاي بعد، تا امروز و تا اين شهيده كرباسي كه چند روز قبل از اين به شهادت رسيد، اين سه عنصر در همه اين دوران با همديگر همراهند و شريكند.
معروفترين و محبوبترين شاعر كشور، يعني حافظ شيرازي، حافظ قرآن است كه «قرآن ز بر بخواند با چارده روايت». اين شاعر غزلسراي شيرينسخن و رِند، قرآن را با چهارده روايت، با چهارده اختلاف قرائت حفظ بوده. در اين اختلاف قرائتهايي كه ميخوانند، ما كمتر قارياي ديدهايم كه مسلط باشد به قرائت هفت قاري معروف تاريخ كه هر كدام دو راوي دارند كه ميشود چهارده روايت. بعد هم ميگويد: «هر چه دارم همه از دولت قرآن دارم»؛ يعني شعرش هم مال قرآن است، هنرش هم مال قرآن است، معرفتش هم مال قرآن است، عرفانش هم مال قرآن است، رِندياش هم مال قرآن است؛ همهچيز را از قرآن دارد. تلفيق از اين زيباتر كه دين و هنر اينجور با هم مخلوط بشوند و تلفيق بشوند؟ همچنين در كنار اينها حماسه است. از خود جناب احمدبنموسي شما بگيريد تا عبّاسِ دوران تا شهداي نامآور، [مثل] شهيد مرتضيٰ جاويدي، شهيد شيرعلي سلطاني و حالا [هم] همين خانم معصومه كرباسي و بقيه شهداي بزرگ استان كه بعضي از آنها را سردار عزيزمان اسم آوردند، و پانزده هزار شهيد، پانزده هزار الگو، پانزده هزار نمونه از شهدا در ميدانهاي مختلف.
اوّلين جنگ مسلّحانه با استعمار اروپايي را امامقليخان، حاكم فارس انجام داده كه توانست پرتغاليها را از هرمز بيرون كند. اولين جنگ نرم را در تاريخ كشورمان ميرزاي شيرازي انجام داده؛ تحريم تنباكو جنگ نرم بود؛ بزرگترين جنگ، آن هم اينجور جنگي كه توانست بساط تسلط اقتصادي انگليس بر كشور را جمع كند. گاندي هم در هند اين كار را كرد، [اما] سي سال بعد از ميرزاي شيرازي؛ يعني ابتكار اين جنگ نرمِ بينظير، مال ميرزاي شيرازي است. قويترين مقاومت عراقيها در مقابل تسلط دولت انگليس بر عراق را ميرزا محمدتقي شيرازي فرماندهي كرد. اولين سكه حكومت اسلامي را مرحوم سيدعبدالحسين لاري در شيراز و در جهرم و لار ضرب كرد؛ سكه زد، حكومت اسلامي را تشكيل داد. البته پايدار نماند و ايشان نتوانست ادامه بدهد، امّا اقدام كرد، شروع كرد. اينها افتخارات بزرگي است. اگر به زمان خود ما برگرديم، عالِمِ عارفِ سالكي مثل شهيد دستغيب را مشاهده ميكنيم كه واقعا شهيد دستغيب، هم مظهر معنويت و روحانيت بود، هم مظهر اخلاق بود، هم مظهر جهاد بود. سال ۴۱ و ۴۲ كه اين مبارزه تازه شروع شده بود و ماها قم بوديم، آن روز نوارهاي مرحوم دستغيب را از شيراز ميآوردند قم و ما ميشنفتيم. مرحوم حاج شيخ بهاءالدّين محلّاتي و بقيه علماي شيراز جلسه تشكيل داده بودند و سخنگوي اين مجموعه مرحوم دستغيب بود كه به نظرم ظاهراً در مسجد جامع شيراز اجتماع ميكردند و سخنراني ميكرد و مانند اينها. و اين ادامه داشت تا وقتي كه شهيد شد. يعني همهجور شهيدي [دارد]؛ در همه ميدانها شهدايي از اين سرزمين، از اين منطقه خودشان را نشان دادند و برجسته كردند؛ اينها شناسنامه شيراز است، شناسنامه فارس است.
غلط كردند آن كساني كه خيال كردند ميتوانند با چيزي مثل جشن سخيف هنر شيراز، شيراز را از حرم اهلبيت بودن و مركز دين و ايمان بودن برگردانند به يك نقطه فسادگاه؛ اشتباه كردند؛ به معناي واقعي كلمه غلط كردند! ملّاي بزرگ شيراز يعني ملّاصدرا (رضوانالله عليه) كه به نظر ما جزو چهرههاي برجسته فلسفه دنيا است، در معدود شعرهايي كه از ايشان باقي مانده، اين بيت [را گفته]:
در معركه دو كون، فتح از عشق است
هر چند سپاه او شهيدند همه
اين مال يك ملاي فيلسوف است. يعني اين روحيه، اين تركيب زيباي دين و هنر و حماسه همينطور ادامه دارد. مرحوم دستغيب هم اهل معرفت و اهل شعر و اهل معنا و اين چيزها بود؛ ما از نزديك اينها را ميدانستيم. و ديگران هم همينجور؛ اينها خيلي مهم است.
كنگره شما اين را بايد نشان بدهد به كشور، اين را بايد ماندگار كند در كشور؛ بايد نشان بدهيد كه براي يك ملّت متمدّن، داراي معرفت، پيشرو، آنچه مهم است، اين است كه ديندار باشد و حماسهساز باشد و هنرمند باشد؛ اين سه با هم. هنر در خدمت دين، دين همراه با حماسه، حماسه در جهت پيشرفت ملت؛ اينها است كه مهم است. از كنگره شما اين بايد دربيايد، اين بايد نشان داده بشود. حالا شما اين را با كتاب تأمين ميكنيد، با شعر تأمين ميكنيد، با سرود يا مثلاً نمايش تأمين ميكنيد، بالاخره اين بايد از آب دربيايد؛ بايد اين را نشان بدهيد؛ اين، آن چيزي است كه ملّت ما به آن احتياج دارد. امروز هم مثل همان زمانِ آن غلطكردههاي دوران پهلوي، هستند كساني كه ميخواهند هنر را از معنويت جدا كنند، هنر را از حماسه جدا كنند، اينها را در جهتهاي گاهي متناقض يكديگر پيش ببرند؛ امروز هم كساني از تفالهها و پسماندههاي آن تشكيلات هستند در ميان كشور عزيز ما و اين چهارديواري باارزش ما. بايد اين [سه جهت] را تأمين كنيد.
يكي از توصيههاي موكد من كه اينجا يادداشت كردهام اين است: تأثير كنگره را رصد كنيد. چون شما ميخواهيد اثر بگذاريد ديگر؛ خيلي خب، رصد كنيد ببينيد مثلاً در رأس يك سال، اين كنگرهاي كه شما بايد اينهمه زحمت و تلاش به وجود آورديد، روي افكار عمومي، روي رفتار جوانان شما چه تأثيري گذاشته؛ چه تعداد از جوانهاي شما تدينشان، مسجد رفتنشان، مجاهدت فكريشان، فكر كردنشان، كتاب خواندنشان، در جهت درست نگاه كردن و حركت كردنشان پيشرفت كرده؛ اين را رصد كنيد. راهش را پيدا كنيد؛ ميتوانيد؛ البته كار آساني نيست. اين رصد كردنها به معناي جاسوسي و مچگيري و مانند اين حرفها تلقي نبايد بشود؛ به آن جهتها و به آن راهها نبايد برود؛ بايد نگاه درست و تشخيص درست حاكم باشد.
ميل به خدمت از آثار اين كنگره است. بايد ببينيد ميل به خدمت چقدر در جوان پيدا شده؛ خدمت فكري، خدمت جهادي، حضور در عرصههاي خدمت: اردوهاي جهادي، بسيج سازندگي، كاروانهايي كه به مراكز جنگي ميروند و آثار تلاشهاي سرداران عزيز ما را و مبارزان و بسيجيان دوران دفاع مقدس را ميبينند؛ [ببينيد] ميل به اينها چقدر پيشرفت كرده. اگر ديديد پيشرفتي حاصل نشده، برگرديد به كار خودتان و ببينيد كه مشكل كجا است؛ چرا نتوانسته اثر بگذارد؟ اگر ديديد پيشرفتي حاصل شده، نگاه كنيد ببينيد آن عامل پيشرفت چيست؛ آن را تقويت كنيد. آن چيزي كه توانسته اين جوان را به پيش براند و حركت بدهد چيست؟
جوانهاي ما امروز احتياج دارند به شناخت گذشته پُرافتخار كشور، به خصوص گذشته همين چند ده سال مربوط به انقلاب. ما در روايتها ضعيفيم؛ مثلاً آيا جوانهاي ما ابعاد قضيه تصرف لانه جاسوسي را درست ميشناسند و ميدانند؟ [آيا] درست قضيه شروع جنگ هشتساله را ميدانند؟ اگر كسي به ذهنش بيايد كه خب چرا هشت سال جنگ كرديم كه اينهمه جوان از دست بروند، جوابش را بلدند؟ ميدانند چه اتفاقي افتاد كه اينجوري شد؟ اينها بايد روايت بشود؛ روايت درست بايد بشود. البته خوشبختانه من ميبينم كارهاي خوبي دارد انجام ميگيرد؛ بعضي از كتابها، بعضي از نوشتهها، بعضي از كارها را تا جايي كه فرصت هست، من مشاهده ميكنم. خب، اين راجع به اين مسائل.ما امروز در گيرودار يك مساله اساسي و مهم در منطقه هستيم؛ همين مسائل مربوط به منطقه غرب آسيا، مسائل لبنان، مسائل غزه، مسائل كرانه باختري، اينها قضاياي تاريخساز است؛ هر كدام از اين حوادث ميتواند منشأ يك جريان و يك حركت تاريخي به يك سمتي بشود. اگر امثال شهيد سنوار پيدا نميشدند كه تا لحظه آخر بجنگند، سرنوشت منطقه يك جور بود، حالا كه پيدا شدند، يك جور ديگر است؛ اگر بزرگاني مثل شهيد سيدحسن نصرالله پيدا نميشدند كه جهاد و عقل و شجاعت و فداكاري و ازخودگذشتگي را با هم مخلوط كنند و به ميدان بياورند، حركت يك جور بود، حالا كه پيدا شدند، حركت يك جور ديگر است؛ اينها خيلي مهم است.
در اين چيزي كه تا امروز واقع شده، يك شكست بزرگي به وجود آمده؛ نه فقط براي رژيم صهيونيستي، [بلكه] براي تمدن غرب، براي فرهنگ غرب، براي ادعاهاي غرب؛ اينها يك شكست بزرگي خوردند. رژيم صهيونيستي شكست خورد، به خاطر اينكه فكر ميكرد ميتواند بهآساني گروههاي مبارز را، مقاومت را منحل كند، نابود كند، امروز ميبيند كه پنجاه و چند هزار انسان بيدفاع و غير نظامي را به شهادت رسانده، چند نفر از سران برجسته مقاومت را به شهادت رسانده اما در جبهه مقاومت آب از آب تكان نخورده؛ جبهه مقاومت با همان قدرت، با همان عزم امروز دارد مبارزه ميكند. اين شكست نيست؟ اين بزرگترين شكست است ديگر. اينهمه خرج كردند، اينهمه تلاش كردند، امريكا با همه توانش به كمكشان آمد، خيلي از اروپاييها همينجور، اينهمه هم جنايت كردند، اينهمه چهرهشان در دنيا سياه و زشت و منفور شد كه حتي در خيابانهاي امريكا عليه اينها راهپيمايي كردند، در دانشگاههاي امريكا عليه اينها راهپيمايي كردند، در عين حال گروههاي مقاومت همچنان هستند؛ حماس هست، جهاد هست، حزبالله هست، مردم و جوانهاي مبارز كرانه باختري هستند، بقيه جاهاي ديگر هم كه مشغول مبارزهاند كه هستند. اين شكست بزرگي است؛ اين بزرگترين شكست است. اما فقط اين نيست؛ از اين شكست بزرگتر، شكست «فرهنگ غرب» است؛ غربيها نشان دادند كه در اين چندين سال يا چند قرن، كه دم از حقوق انسان و حقوق بشر و مانند اينها ميزنند، يكسره دروغ گفتند؛ [اين جنگ] اين را نشان داد، اين را ثابت كرد؛ يعني ده هزار كودك كشته شدند، شوخي است؟ كودك، مظهر معصوميت است، مظهر لطافت است، نقطه اساسياي است كه عواطف انسان را برميانگيزد؛ ده هزار [نفر] از اين موجوداتِ معصوم را اسراييل با بمب دو تُني، با انواع و اقسام سلاح از بين برد، غربيها خم به ابرو نياوردند. سياستمداران غربي رسوا شدند، سياست غرب رسوا شد، شكست خوردند؛ اين شكست بزرگي است. ديگر كسي از «تمدن غرب» حرف نزند! تمدن غرب اين است. اين تمدن غرب است كه برايش اهميت ندارد كه پول را از مردم خودش با انواع و اقسام [راهها] بگيرد و بفرستد براي اينكه بچههاي كوچك و فرزندان معصوم كشته بشوند، خانوادهها نابود بشوند، ده هزار بچه شهيد بشوند، چندين هزار بچه يتيم بشوند؛ اين فرهنگ غرب است. ديگر حالا اگر كسي راجع به فرهنگ غرب اعتراض كرد، بياعتباري آن را تصريح كرد، كسي نبايد ملامتش بكند كه آقا، شما [اينجور نگوييد]؛ نه، فرهنگ غرب اين است، تمدن غرب اين است، محصولِ اين است. اين بزرگترين شكستي است كه براي غرب پيش آمد. پشت رژيم صهيونيستي را يك جبهه شرارت پُر كرده؛ يك جبهه شرارت به پشتيباني از رژيم صهيونيستي صفآرايي كرده، آن وقت جبهه مقاومت، در مقابل آن جبهه شرارت است. اين جبهه مقاومت در مقابل آن جبهه شرارت ايستاده، و به توفيق الهي پيروزي هم مال جبهه مقاومت است.