نقش نيروگاهها در مصرف سوخت زمستانه
درحالي كه وارد روزهاي سرد سال ۱۴۰۳ شدهايم و رفته رفته بر سرماي هوا افزوده ميشود، تحويل سوخت مايع به نيروگاهها براي جايگزيني بخشي از گاز مصرفي در زمستان بهصورت روزانه درحال انجام است؛ اما اين سوال مطرح است كه آيا راهكار جايگزيني وجود دارد؟
درحالي كه وارد روزهاي سرد سال ۱۴۰۳ شدهايم و رفته رفته بر سرماي هوا افزوده ميشود، تحويل سوخت مايع به نيروگاهها براي جايگزيني بخشي از گاز مصرفي در زمستان بهصورت روزانه درحال انجام است؛ اما اين سوال مطرح است كه آيا راهكار جايگزيني وجود دارد؟
به گزارش تسنيم، با شروع فصل سرد سال يكي از اتفاقاتي كه در كشور رخ ميدهد افزايش مصرف سوخت گازطبيعي در بخش خانگي است و هرچه بيشتر به سمت زمستان ميرويم، با افزايش سرما، مصرف گاز در بخش خانگي آنچنان افزايش مييابد كه بخش قابل توجهي از سهم مصارف سوخت در صنعت، پتروشيمي و نيروگاهي نيز به گرمايش خانگي تعلق ميگيرد. در اين بين، بخش نيروگاهي و صنايع با محدوديت در گازرساني مواجه ميشوند و بهناچار بايد براي ادامه فعاليت توليدي در بخش صنعت و توليد برق در نيروگاهها، از سوخت جايگزين كه سوخت مايع است در بخش قابل توجهي از سبد سوختي خود بهره بگيرند. آنچه مشخص است، نيروگاهها هيچ نقشي در تعيين ميزان و نوع سوخت تحويلي ندارند و آنچه شبكه ديسپچينگ گاز كشور براي تحويل گاز به نيروگاهها تخصيص دهد را با سوخت گازطبيعي و مازاد بر آن را تا سقف نياز روزانه خود با سوخت مايع بهفعاليت ميپردازند. وزارت نيرو و صنعت نيروگاهي كشور راغب به استفاده حداكثري از سوخت گاز است، از طرفي وزارت نفت نيز راغب به تأمين حداكثري سوخت گاز براي نيروگاههاست.
دليل وزارت نيرو براي تمايل استفاده حداكثري از سوخت گاز در نيروگاهها و عدم استفاده از سوخت مايع، آثار جانبي استفاده از سوخت مايع در واحدهاي حرارتي است. مصرف سوخت مايع نسبت به مصرف سوخت معادل گاز، استهلاك بيشتري به تجهيزات نيروگاهي تحميل ميكند؛ چرا كه اساسا اين تجهيزات براي استفاده از سوخت گازطبيعي طراحي شدهاند و استفاده از سوخت جايگزين مايع، موجب ميشود زودتر نياز به تعميرات دورهاي پيدا كنند. از سوي ديگر، علاوه بر تحميل هزينه تعميرات بيشتر، راندمان توليد برق با سوخت مايع نيز كاهش مييابد.
در واقع نيروگاهها براي توليد برق واحد، سوخت مايع بيشتري نسبت به تأمين سوخت با گازطبيعي بايد مصرف كنند. از اينرو اقتصاد نيروگاهي نيز با خريد سوخت مايع بيشتر، دچار خسران است. بهطور مثال، برخي نيروگاههاي كشور در شرايط كمبود گاز زمستانه، بهناچار ملزم به استفاده از سوخت مازوت ميشوند كه مصرف اين سوخت علاوه بر افزايش هزينه تعمير، نگهداري و بهرهبرداري نيروگاههاي حرارتي، موجب كاهش محسوس راندمان، ضريب بهرهبرداري و توليد ناويژه نيروگاههاي بخاري ميشود.
مصرف سوختهاي فسيلي بهجز گاز، در نيروگاههاي حرارتي حاوي موادي هستند كه باعث رسوبزايي و خوردگي بر روي سطوح داغ بويلر ميشوند. برطرف كردن آسيبهاي وارد شده به اين تجهيزات مستلزم خروج اضطراري نيروگاه بوده كه تعميرات و آمادهسازي دوباره نيروگاه جهت بهرهبرداري، مستلزم هزينههاي سنگين است. مطالعات نشان ميدهد كه در صورت تخصيص مقادير بالاتر از 45درصد از سهم سوخت مصرفي نيروگاههاي بخاري با مازوت، بهازاي هر 10درصد افزايش، بهطور متوسط يكدرصد راندمان، سهدرصد ضريب بهرهبرداري و حداقل سهميليون مگاوات ساعت ظرفيت توليد ناويژه نيروگاههاي بخاري كشور كاهش مييابد. از سوي ديگر، وزارت نفت نيز اصلا تمايلي به تحويل سوخت مايع به نيروگاهها ندارد و مايل است هرآنچه بيشتر سوخت گاز در نيروگاهها و صنايع مصرف شود؛ چرا كه ارزش اقتصادي سوخت مايع بسيار بيشتر از سوخت گاز بوده و وزارت نفت اگر بهجاي تخصيص سوخت مايع (نفتگاز و نفتكوره) به نيروگاهها و صنايع، ميتوانست نياز كامل آنها را با سوخت گاز تأمين كند، سوخت مايع متناظر را صادر كرده و درآمدهاي ميليون دلاري از بابت آن كسب ميكرد؛ اما درحال حاضر مجبور به تخصيص سوخت مايع با قيمت گازبها به نيروگاهها و صنايع است. از اينرو، شرايط ايجاب ميكند كه براي سرپانگهداشتن بخش توليد در صنايع و تأمين بدون خاموشي برق در زمستان، صنايع و نيروگاهها مجبور باشند بخشي از نياز مصرفي خود را با سوخت مايع تأمين كنند و تنها راهكار ممكن، در شرايط فعلي با ظرفيتهاي فعلي توليد گاز از يك سو و ميزان تقاضاي گاز از سوي ديگر، كاهش و بهينهسازي مصرف گاز در بخش خانگي، تجاري و اداري است؛ تا هرچه بيشتر گاز به نيروگاهها براي توليد برق زمستانه تحويل شود و از شدت مصرف سوخت مايع در بخش نيروگاهي كشور كاسته شود.