انتقال تهران به مراتب بهتر از تقسيم اين كلانشهر است
كلانشهر تهران هميشه در تمام دولتها محل مناقشه بوده است. طي دو دهه گذشته بارها و بارها بحث انتقال پايتخت توسط دولتمردان مطرح شده اما هر بار اين طرح ناكام مانده است.
گلي ماندگار|
كلانشهر تهران هميشه در تمام دولتها محل مناقشه بوده است. طي دو دهه گذشته بارها و بارها بحث انتقال پايتخت توسط دولتمردان مطرح شده اما هر بار اين طرح ناكام مانده است. با آغاز دولت چهاردهم يك بار ديگر بحث بر سر انتقال پايتخت قوت گرفت. اما به همان سرعت مطرح شدن موضوع به دست فراموشي هم سپرده شد. بعد از گذشت چند ماه از روي كار آمدن دولت چهاردهم حالا وزارت كشور طرح تقسيم تهران را مطرح كرده طرحي كه به عقيده بسياري از كارشناسان حوزه شهري و اقتصادي نه تنها به نفع اين كلانشهر نيست كه هزينههاي جاري آن را افزايش ميدهد و البته اين فشار اين افزايش هزينهها ابتدا به مردم و سپس به دولت وارد ميشود. در حالي كه مساله كوچك كردن دولت هميشه يكي از مسائلي بوده كه از سوي مسوولان مطرح شده است. اگر دولت كوچك شود هزينههاي جاري آن نيز به شكل قابل توجهي كاهش پيدا خواهد كرد و تمام اين اعتبار و سرمايهاي كه در بدنه دولت خرج ميشود ميتواند به صرف مسائل عمراني و رفاهي برسد. اما متاسفانه بر خلاف ادعاها طرحهايي كه مطرح ميشود عموما نه تنها به كوچك شدن بدن دولت نميانجامد كه بيشتر سبب عريض و طويل شدن نهادها و سازمانهاي دولتي و البته بالا رفتن هزينههاي آن است.
مساله تقسيم تهران هم يكي از همين طرحها است. سوال اين است كه اين طرح با چه هدفي و براي رسيدن به چه منظوري مطرح شده است؟ آيا كارشناسان تمامي زوايا و منافع و مضرات آن را بررسي كردهاند و اگر چنين است، چه نتيجهاي از اين بررسيها حاصل شده است؟ اگر هم طرح هنوز نيازمند بررسي و نظارت است چرا بايد مطرح و بهنوعي باعث سردرگمي شهروندان و پرسيدن اين سوال شود كه سرنوشت منطقههاي پايين شهر چه ميشود و تقسيم ثروت شهري در اين شرايط قرار است به چه صورت انجام شود.
در اولين نگاه به طرح مزبور ميبينيم كه تقسيم تهران نهتنها هيچ نفع اقتصادي و اجتماعياي براي مردم اين استان ندارد كه باعث بروز ضررهاي اقتصادي و فرهنگي و اجتماعي نيز ميشود. تفكيك اين استان به دو نيمه غربي و شرقي يا تقسيم آن به استانهاي شمالي و جنوبي هيچ تاثيري بر دو مشكل بزرگ اين استان كه ترافيك و آلودگي است، نخواهد گذاشت.
از سوي ديگر وقتي پاي صحبت كارشناسان حوزه شهري مينشينيم به اين نتيجه ميرسيم كه انتقال پايتخت بر خلاف آن چيزي كه بسياري از مسوولان به آن معتقدند اصلا كار سخت و پيچيدهاي نيست. بهطور مثال كافي است كه وزارتخانههاي مختلف به شهريهايي انتقال پيدا كنند كه زمينه فعاليتشان در اين شهرها گستردهتر است. اين مساله ميتواند بسياري از هزينههاي دولت از جمله هزينه سفرهايي كه مسوولان استاني از جيب دولت ميپردازند تا در جلسات و همايشهاي شركت كنند را كاهش بدهد. از طرف ديگر اگر بحث دولت الكترونيك به درستي پيگيري و اجرا شود ديگر نيازي به سفرهاي درون شهري و بين شهري براي شركت در جلسات نخواهد و بود مسوولان استاني ميتوانند با استفاده از اين امكانات هم وظايف خود را اجرايي كنند و هم در هزينهها صرفه جويي قابل توجهي خواهد شد.
انتقال پايتخت به مراتب مفيدتر
از تقسيم تهران است
سيد محسن طباطبايي، دبيركل انجمن علمي اقتصاد شهري ايران، دراينباره به «تعادل» ميگويد: اگر بخواهيم به صورت كارشناسي مساله را بررسي كنيم، قطعا انتقال پايتخت بهمراتب مفيدتر از تقسيم تهران به بخشهاي كوچكتر خواهد بود. مساله اينجاست كه با انتقال پايتخت ما ميتوانيم مشكلاتي مانند آلودگي هوا و ترافيك را كه عمدهترين مسائل كلانشهر تهران هستند حلوفصل كنيم اما با تقسيم پايتخت اين اتفاق رخ نخواهد داد.
او ميافزايد: زماني ما در تهران با ترافيك مقطعي مواجه بوديم اما الان ديگر وضعيت فرق كرده و مساله ترافيك مقطعي نيست. از سوي ديگر در بحث آلودگي هوا هم اين استان وضعيت مناسبي ندارد. به اين ترتيب ما نيازمند راهكاري مناسب براي رفع مشكلاتي از اين دست هستيم. اين كارشناس اقتصاد شهري در ادامه توضيح ميدهد: تهران پايتخت چهار فصل است، همچنين از نظر درآمد مالياتي در كل كشور رتبه اول را دارد. در اين شرايط به جاي اينكه ما بخواهيم تهران را از نظر جغرافيايي تقسيم كنيم، بايد توزيع درآمد ناحيهاي را براي اين استان در نظر بگيريم. همين كار ميتواند به رفع بسياري از مشكلاتي كه در مناطق محرومتر وجود دارد، كمك كند.»
رونق زندگي شبانه به جاي تقسيم تهران
طباطبايي مزدآبادي در بخش ديگري از توضيحات خود به بحث گردشگري و زندگي شبانه در تهران اشاره ميكند و ميگويد: يكي ديگر از راهكارهايي كه براي بهبود شرايط در تهران ميتوانيم مدنظر قرار بدهيم گسترش زندگي شبانه در تهران است. اين مساله حتي ميتواند تا ميزان زيادي بحث ترافيك و آلودگي هوا را نيز حل و فصل كند.
او اضافه ميكند: اگر هزينههايي را كه براي تقسيم استاني در نظر گرفته شده، كه تنها خرجتراشي براي شهروندان و دولت خواهد بود، در اين زمينه صرف كنيم، ميتوانيم هم درآمدزايي شهري را افزايش بدهيم و هم از شلوغي و تراكم كلافهكننده روزها در كلانشهري مانند تهران و ديگر شهرستانهاي اطراف آن بكاهيم.
بهترين تصميم توزيع منابع است نه تقسيم جغرافيايي
دبيركل انجمن علمي اقتصاد شهري ايران در ادامه به نمونه موفق تقسيم منابع در شهر بزرگي مانند توكيو اشاره ميكند و ميگويد: مسوولان ژاپن به جاي اينكه توكيو را تقسيم و چندپاره كنند، منابع شهري را به نوعي تقسيمبندي كردند كه هم مردم بتوانند از عوايد آن بهرهمند شوند و هم اينكه جلوي ايجاد هزينههاي اضافي شهروندان را گرفتند.
او با ذكر مثالي ادامه ميدهد: به عنوان مثال طبق قانوني، عوارض ماشينهاي فرسودهاي كه ميخواستند از يك ناحيه به ناحيه ديگر وارد شوند افزايش پيدا كرد. به اين ترتيب هم توانستند منابع ناحيهاي را افزايش بدهند هم از ميزان ترافيك و آلودگي هوا كاستند. اين الگو ميتواند به ما نشان دهد بهترين تصميم توزيع منابع در نواحي مختلف است نه تقسيم جغرافيايي كه بار مالي زيادي بر دوش مردم و دولت ميگذارد.
طباطبايي توضيح ميدهد: تقسيم تهران يعني افزايش فرمانداري، استانداري و... هر كدام از اينها يعني چاقتر كردن بدنه دولت و افزايش هزينههايي كه به مردم تحميل ميشود. در حالي كه سالهاست بسياري از كارشناسان بر اين مساله تاكيد دارند كه بايد بدنه دولت كوچك شود تا هم از هزينههاي دولت كاسته شود و هم چالاكي دولت در اداره امور افزايش پيدا كند.
دبيركل انجمن علمي اقتصاد شهري ايران بار ديگر ژاپن را مثال ميزند و ميگويد: در حال حاضر كشور ژاپن با بيش از 129 ميليون نفر جمعيت تعداد وزارتخانهها و نهادها و سازمانهاي دولتياش بسيار كمتر از كشور ماست. در واقع آنها به جاي اينكه بيايند بدنه دولت را فربه كنند، با كوچك كردن آن هم هزينههاي اضافه را از بين بردهاند و هم پيشرفتهاي چشمگيري در زمينه تكنولوژي و اقتصاد و... داشتهاند.
تقسيم عادلانه درآمدهاي مالياتي تهران
او ميافزايد: ما ميتوانيم همين درآمدهاي مالياتي تهران را به صورت عادلانه در بين مناطق 22 گانه تقسيم كنيم؛ مثلاً بخشي از درآمد منطقه يك را به مناطقي كه محرومتر هستند اختصاص دهيم و همين كار باعث ميشود تمامي مناطق تهران بهطور عادلانه از امكانات شهري و... يكسان برخوردار شوند.
طباطبايي به بحث طرح جدا كردن شهرري از تهران اشاره ميكند و ادامه ميدهد: زماني بحث جدا كردن شهرري از تهران مطرح شد. البته خوشبختانه اين طرح هيچوقت اجرايي نشد چراكه اگر اين اتفاق رخ ميداد، قطعا همه چيز به ضرر مردم شهرري تمام ميشد و آنها از بسياري امكاناتي كه الان دارند بيبهره ميشدند.
مساله فرهنگي را هم بايد مد نظر داشت
دبيركل انجمن علمي اقتصاد شهري ايران اضافه ميكند: مساله ديگري كه بايد مد نظر داشت بحث حوزه فرهنگي است. در تهران فرهنگهاي مختلف و متنوعي وجود دارد. همانطور كه اقليم متنوعي دارد. اما مساله اينجاست كه ما با تقسيم تهران به جاي اينكه نزديكي فرهنگها را در دستور كار قرار بدهيم باعث دوري آنها از يكديگر ميشويم. قطع ارتباط فرهنگي مردم با يكديگر اصلا مسالهاي نيست كه خوشايند افراد باشد.
انتقال پايتخت با برنامهريزي و دقت نظر كار چندان سختي نيست
او ميگويد: به اين ترتيب از جميع جهات كه بخواهيم به مساله تقسيم تهران نگاه كنيم، اين كار هيچ نفعي نه براي مردم و نه براي دولت در پي نخواهد داشت و بهتر است به جاي اين طرح به همان مساله انتقال پايتخت توجه كنيم. اقدامي كه اگر با برنامهريزي و دقت نظر انجام شود، كار چندان سختي هم نيست.
دكتر طباطبايي ميافزايد: به عنوان مثال ما ميتوانيم وزارت جهاد كشاورزي را به استاني كه بيشترين نرخ كشاورزي را دارد، منتقل كنيم و سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري بايد به شهرهاي تاريخي مثل اصفهان و شيراز منتقل شود. انتقال وزارتخانههاي به شهرها و استانهاي ديگر رونق اين شهرها و استانها را هم به همراه خواهد داشت. وقتي تمامي مراكز دولتي در تهران جمع شدهاند افراد براي اينكه بتوانند از امكانات به فرض خود بهتري بهره ببرند ،مجبورند به اين كلانشهر مهاجرت كنند.
دبيركل انجمن علمي اقتصاد شهري ايران در پايان يك بار ديگر تاكيد ميكند كه تقسيم تهران به بخش غربي و شرقي و يا هر نوع تقسيمات ديگر باعث ميشود تا مشكلات اقتصادي مردم در اين كلانشهر افزايش پيدا كند و اين كار نه به نفع دولت است و نه به نفع مردم بهترين راه اقدام به انتقال پايتخت است.