فرصتهاي نوين براي صنعت تلكام در دنياي دادههاي كلان
پلتفرمهاي پرداخت و تبادل داده اينترنت اشيا، دو مفهوم گسترده از فناوري هستند كه دنياي ارتباطات فضاي بينصنعتي را ايجاد ميكنند.
پلتفرمهاي پرداخت و تبادل داده اينترنت اشيا، دو مفهوم گسترده از فناوري هستند كه دنياي ارتباطات فضاي بينصنعتي را ايجاد ميكنند. اينترنت اشيا (IoT) همچنان در حال گسترش است. دستگاههاي اينترنت اشيا همانند ساعتهاي هوشمند و ديگر ابزارهاي پوشيدني، دستگاههاي متصل در خانههاي هوشمند و خودروهاي متصل، حجم عظيمي از دادهها را ايجاد ميكنند. اين دادههاي ارزشمند با وجود اينكه به صورت عملياتي بينهايت ميتوانند كاربرد داشته باشند اما تاكنون از آنها در كاربرد واقعي استفاده نشده است.
IBM در گزارشي كه درباره نسل جديد ارتباطات منتشر كرده است مينويسد بر اساس تخمين شركت بينالمللي داده (IDC)، تعداد دستگاههاي متصل به اينترنت اشيا تا سال ۲۰۲۵ به ۵۵.۷ ميليارد خواهد رسيد كه تقريبا ۸۰ زتابايت داده را به همراه خواهد داشت. بنابراين با اين رويكرد شركتهاي مخابراتي ميتوانند از اين فرصت استفاده كنند و فراتر از اتصال ساده و فضاي ارتباطات هميشگي قدم بگذارند. اين موضوع شروعي است كه صنعت تلكام به صنايع درحال بهرهبرداري از دادههاي اينترنت اشيا كمك كند.
استفاده از اينترنت اشيا براي بهبود اقتصاد اشيا
براي توسعه اين برنامه در صنعت تلكام، برنامه راهبردي با مفهوم «اقتصاد اشيا» بايد ايجاد شود. اين مفهوم براي اولينبار توسط سازمان رهبري پژوهشي و فكري IBM كه با عنوان (IBV) شناخته ميشود؛ در سال ۲۰۱۵ توصيف شد. در اين نسل جديد از كاربردهاي فناوري اينترنتاشيا، داراييهاي فيزيكي به بازيگران در بازارهاي ديجيتال تبديل ميشوند. از اينرو اين فرآيند اين امكان را ايجاد ميكند كه در مواردي مثل پرداختهاي آنلاين فراتر پيش بروند. يعني از طريق گوشيهاي هوشمند به پلتفرمهاي پرداخت اينترنتاشيا كه تراكنشهاي خودكار بين دستگاهها را قدرت ميبخشند، روي آورده شود. همچنين در گزارش مديران ارشد فناوري IBM Institute for Business Value (IBV) در سال ۲۰۲۱، تقريبا دو سوم (۶۴٪) از معاونهاي فني شركتهاي مخابرات گفتند كه انتظار دارند اينترنتاشيا هم در كوتاهمدت و هم در بلندمدت مزايايي را در اين راهبرد توسعه فناوري در تلكام ارائه دهد. ارائهدهندگان مخابرات ميتوانند تاريخچه غني خود را در حوزه اتصال با همگرايي فناوريهاي جديد مانند پروتكلهاي Web 3.0، بلاكچين، 5G، اتوماسيون و هويتهاي غيرمتمركز تركيب كرده و دريچهاي به سوي دورهاي جديد از نوآوري باز كنند. اين شامل گسترش پلتفرمهاي پرداخت اينترنتاشيا به بازارهاي اشتراكگذاري داده و پشتيباني هوش مصنوعي ميشود. درست جايي كه شركتها به خريداران و فروشندگان خدمات و داده تبديل ميشوند و دستگاهها شناسايي نيازها و انجام تراكنشها را بر عهده دارند. فناوريها به صورت موازي به بلوغ رسيدهاند تا اقتصادي ازاشيا را امكانپذير كنند كه در آن سازمانها بتوانند ارزش دادههاي اينترنتاشيا را كشف كنند.
بخشهاي اقتصاد اشيا
اقتصاد اشيا به كسبوكارها و مردم كمك ميكند تا خدمات بهتر و شخصيسازيشده به مشتريان ارايه دهد. اين مفهوم از اقتصاد ميتواند پرداختها را آسانتر كند؛ از طرفي شركتهاي مخابراتي و ديگر صنايع ميتوانند با همكاري در راهحلهاي پرداخت و تبادل دادههاي اينترنت اشيا، مدلهاي جديد كسبوكار ايجاد كنند و از دادهها درآمدزايي كنند. اين اكوسيستمها ميتوانند مسائل مهمي مثل پايداري، شهرهاي هوشمند و مديريت زنجيره تأمين را بهتر حل كنند.
پلتفرم پرداخت اينترنت اشيا
اقتصاد اشيا با يك پلتفرم پرداخت آغاز ميشود؛ پلتفرمي كه خنثي، غيرمتمركز و مقياسپذير باشد. همچنين بر اساس زيرساختي قابل عملكرد شكل بگيرد؛ به همراه استانداردهاي مشترك، شبكهاي از دادهها و خدمات مطمئن كه توسط يك اكوسيستم از شركاي بينصنعتي ارايه شود. عناصر كليدي اين فناوري شامل موارد زير است؛ فناوري بلاكچين: بنياني فراهم ميكند كه خنثي و غيرمتمركز بودن را به همراه دارد. ويژگيهايي كه براي جلب اعتماد شركتهايي كه به پلتفرم متصل ميشوند، بسيار مهم هستند. يك كتابخانه برنامهنويسي شده قراردادهاي هوشمند، روشهاي مختلف پرداخت ديجيتال، مانند پرداخت با توكن، همتا به همتا، بانك يا كارت اعتباري را در شرايط از پيش تعيينشده ممكن ميسازد. هويتهاي ديجيتال غيرمتمركز: از شناسههاي غيرمتمركز (DIDs) استفاده ميشود، تا يك شناسه منحصربهفرد كه نماينده يك فرد يا دستگاه در سراسر اينترنت است؛ امكان احراز هويت غيرمتمركز را فراهم كند. اين امر به ايجاد اعتماد در مالكيت دادهها كمك ميكند و امكان پيوند دادههاي مجاز به آن فرد يا دستگاه را فراهم ميآورد كه سپس ميتواند به صورت ناشناس و با طرفهاي مجاز در اكوسيستم به اشتراك گذاشته شود. معماري بافت داده (ديتا فابريك): با استفاده از مجازيسازي دادهها، خطوط انتقال داده شركتكنندگان اكوسيستم را يكپارچه ميكند تا به منابع مختلف متصل شود. اين معماري اطلاعاتي را درباره منبع داده، ماهيت آن، اينكه چه كسي ميتواند به آن دسترسي داشته باشد و چه زماني بايد بازنشسته شود، ارائه ميدهد.
از سيستمهاي پرداخت اينترنت اشيا
تا بازارهاي داده
مولفه بازار، اقتصاد اشيا را به زندگي ميآورد. اين مولفه اكوسيستم را به فناوري متصل كرده و خدمات واسطهگري داده را فراهم ميكند كه به گونهاي طراحي شده تا ايمن و مطابق با قوانين باشد. براي كساني كه مالك دادهها هستند، دادهها را پردازش ميكنند و برنامههاي مبتني بر دادهها را توسعه ميدهند. در واقع، توانايي ذهني تنها محدوديت در استفاده از موارد كاربردي براي كسب درآمد از دادهها بر روي چنين پلتفرمي است. اما وعده واقعي و چشمانداز آينده در استفاده از هوش مصنوعي (AI) براي تحليل دادههاي بازار در لحظه و سپس توانمندسازي دستگاهها براي شناسايي چيزهايي با ارزش و متصل كردن خريداران و فروشندگان براي تكميل تراكنش نهفته است. بازار تمامي نهادهاي لازم در اكوسيستم را باتوجه به ظرفيت ناوگان گرد هم ميآورد، در حالي كه هوش مصنوعي شناسايي و فروش ظرفيت اضافي بين اپراتورهاي كاميون در بازار را تسهيل ميكند. از منظر كسبوكار، صاحبان پلتفرمهاي بازار ميتوانند مدلهاي اشتراكي يا تقسيم درآمدي براي كساني كه از پلتفرمهايشان بهره ميبرند، ايجاد كنند. در عوض، شركتكنندگان در اين مدل پلتفرم ميتوانند برنامههاي كاربردي توسعه دهند و از آنها كسب درآمد كنند. همچنين مدلهاي تجاري جديدي خلق كنند، بدون اينكه نياز به ساخت زيرساختهاي خود براي تبادل دادهها و تراكنشها داشته باشند. آنها ميتوانند با دسترسي به دادههاي ديگر اعضاي اكوسيستم بينصنعتي، ارزش دادههاي خود را گسترش دهند، در حالي كه مديريت رعايت قوانين حريم خصوصي دادهها و حاكميت دادهها را نيز در نظر داشته باشند. مصرفكنندگان خدمات بهبوديافته، امكانات شخصيسازيشده و تجربه پرداخت را تقريبا بدون اختلال ميتوانند به دست آورند. شركتهاي مخابراتي و همكاران بينصنعتي آنها با هم مدلهاي كسبوكار نوآورانهاي را ايجاد ميكنند كه از دادهها براي مزيت رقابتي درآمدزايي ميكنند، در حالي كه راهحلهايي را براي مسائل جاري مرتبط با پايداري، شهرهاي هوشمند، مديريت زنجيره تأمين و موارد ديگر ارائه ميدهند. در واقع، قرار گرفتن در قلب پلتفرمهاي بازار جديد كه خدمات تراكنشي جديدي را در صنايع مختلف ارايه و گسترش ميدهند، ميتواند براي شركتهاي مخابراتي يك تلاش سودآور باشد. يك پيشبيني نشان ميدهد كه درآمد از بازار خدمات پلتفرم تبادل داده جهاني با نرخ رشد مركب سالانه (CAGR) 32.9 درصد تا سال 2031 به 1.3 ميليارد دلار خواهد رسيد.
ملاحظات حياتي براي توسعه يك پلتفرم اقتصاد اشيا
بر اساس تحقيقات IBV، موفقيت يك بازار قابل اعتماد به نهادهاي مختلف مانند رهبران بازار، تنظيمكنندهها و نهادهاي صنعتي بستگي دارد كه رهبري حاكميت، تشويق همكاري و افزايش عضويت را بر عهده بگيرند. مشاركت باز و معنادار در اكوسيستم، كه براي رشد پلتفرم اقتصاد اشيا ضروري است. ارزش دادههاي اينترنت اشيا كه به پلتفرم قدرت كارايي اعتبار ميدهد، با توليد دادههاي رفتاري، كاربردي و تعاملات صاحبان دستگاهها تقويت ميشود. اما صاحبان دستگاهها بهطور گستردهاي به كسبوكارها براي حفظ دادههايشان اعتماد ندارند. در واقع، طبق گزارش Adobe2022، از مصرفكنندگان 81درصد آنها ميگويند داشتن انتخاب در مورد نحوه استفاده شركتها از دادههايشان اهميت زيادي دارد. همچنين، امنيت از ابتدا بهطور طراحيشده براي همه كسبوكارها، بهويژه با توجه به افزايش توسعه ابري و فناوريهاي مرزي حياتي خواهد بود. صنعت مخابرات داراي زيرساخت امنيت شبكه قوي است كه ميتواند به پلتفرم اقتصاد اشيا گسترش يابد. اين شامل تأمين امنيت دادهها از زماني كه از سيمكارت يا سيمكارت جاسازيشده در دستگاههاي لبه شروع ميشود. از طريق شبكههاي اصلي بيسيم در سراسر جهان، تا پلتفرم مديريت مركزي و مراكز داده ميزبان است.
اجزاي پلتفرم اقتصاد اشيا
Digital Asset Broker توسط Vodafone عناصر يك پلتفرم كارگزاري داده بين صنعتي را مدل ميكند. براي پيشبرد اقتصاد اشيا، شركتهاي مخابراتي با ساختن يك پلتفرم شروع ميكنند: پلتفرمي كه خنثي، غيرمتمركز و مقياسپذير است، زيربناي زيرساختهاي كارآمد، استانداردهاي مشترك، و بافت پيوندي از دادهها و خدمات قابل اعتماد ارايهشده توسط اكوسيستم بينصنعتي از شركا ارائه ميشود. در شكل بالا اجزاي ضروري را با استفاده از پلتفرم كارگزار دارايي ديجيتال (DAB) كه در ابتدا توسط Voda fone طراحي شده بود، تجزيه شده و نشان داده شده است. بلاك چين فناوري پايه است كه ساختار خنثي و غير متمركز را به ارمغان ميآورد. اين ويژگيها براي جلب اعتماد شركتهايي كه به پلتفرم ميپيوندند مهم هستند. دستگاههاي اينترنت اشيا از كسبوكارها و مصرفكنندگاني كه در اين پلتفرم فعاليتهاي تجاري انجام ميدهند، از طريق سيمكارتهاي تعبيهشده يا ساير ابزارهاي اتصال، مانند سختافزار اختصاصي، به بلاكچين متصل ميشوند. بهطور كلي هر دستگاه داراي يك «گذرنامه» است، يك هويت ديجيتالي منحصربهفرد كه روي بلاكچين تثبيت شده است تا احراز هويت غيرمتمركز را فعال كند. اين دستگاهها به كليدهاي رمزگذاري مجهز شدهاند تا بتوانند تراكنشهاي داده را با امضاي ديجيتال منحصر به فرد امضا كنند. اين به هر دستگاه امكان ميدهد تا تراكنشهاي قابل اعتمادي را با طرفهاي ديگر روي پلتفرم انجام دهد. عنصر تبادل داده با معماري مدرن غيرمتمركز مانند «بافت داده» پشتيباني ميشود، كه خطوط انتقال داده شركتكنندگان اكوسيستم را با استفاده از مجازيسازي دادهها براي اتصال به منابع مختلف يكپارچه ميكند. اين معماري بدون وابستگي به محيطهاي داده و بدون نياز به انتقال داده به پلتفرم، مشكلات حاكميت داده و حريم خصوصي را در مقياس بزرگ برطرف ميكند و همچنين مطابقت با مقررات داده را تقويت ميكند. برچسبگذاري متاديتاي اطلاعات مجازي شده، دسترسي به دادهها را به صورت سلفسرويس و بر اساس تقاضا تسهيل كرده و همچنين به تضمين كيفيت و حفاظت از دادهها كمك ميكند. قوانين تجاري اعمالشده بر مجموعه دادهها به مديريت انطباق با قوانين حريم خصوصي و حاكميت داده كمك كرده و قراردادهاي هوشمند را به سمت خريد و فروش دادهها هدايت ميكند. خريداران و فروشندگان داده در پورتال بازار گرد هم ميآيند تا مجموعه دادهها، محصولات داده و همچنين خدمات داده را منتشر، كشف، كاوش، دانلود و اشتراك/ و خريد كنند.