روي ديگر بورس تهران
بازار سرمايه در آستانه 100 روزه شدن شروع به كار دولت چهاردهم، همچنان سرخ پوش است و در اين 100 روز دولت جديد نتوانسته كاري براي بازار سهام انجام دهد.
بازار سرمايه در آستانه 100 روزه شدن شروع به كار دولت چهاردهم، همچنان سرخ پوش است و در اين 100 روز دولت جديد نتوانسته كاري براي بازار سهام انجام دهد. اين درحالي است كه دولت چهاردهم در شروع به كار خود وعده حمايت از بورس داده بود؛ اما تا به امروز اين دولت به صورت عملي از بازار سهام حمايت نكرده و تنها شاهد حمايتهاي كلامي از اين بازار هستيم.
اين شرايط درحالي است كه سرمايهگذاران بورسي انتظار داشتند كه مسوولان به صورت واقعي و عملي از بازار حمایت انجام دهد تا بورس دوباره روزهاي خوش به خود ببيند؛ اما متاسفانه دولت چهاردهم و رياست سازمان بورس تا به امروز تقريبا روند خبردرماني يعني رويه دولت پيشين را پيش گرفتند و به همين علت بازار نزولي است.
بازار سهام نياز به سيگنال قوي براي تغيير مسير دارد و اين سيگنال ميتواند عمل كردن به وعده باشد. براي نمونه قرار بود فاصله ميان نرخ دلار نيمايي و بازار آزاد كاهش يابد و تا چند هفته پيش شاهد روند افزايشي بسيار آرام قيمت دلار نيمايي بوديم و در مقابل قيمت دلار بازار آزاد تكانهاي چنداني را تجربه نميكرد؛ اما اكنون قيمت دلار نيمايي با سرعتي بسيار آهسته حركت ميكند و در مقابل دلار بازار آزاد روند صعودي بسيار قابل توجهي دارد و اين بدان معناست كه فاصله قيمتي ميان دلار بازار آزاد و نيمايي به عدد گذشته خود بازگشته و درنتيجه شرايط همان گذشته است و تنها براي تحقق وعدهها چند روزي قيمت اين دو ارز از يكديگر فاصله گرفت اما پس از آن روند گذشته در بازار قوت گرفت.
اين موضوع نمونهاي است كه سرمايهگذاران نسبت به تغيير شرايط نااميد شوند و به نوعي مجددا شرايط بدي در بازار سهام ايجاد شود. درحال حاضر نياز است دولت چهاردهم به وعدههاي خود عمل كند تا بازارها خصوصا بازار سهام شرايط بهتري را تجربه كند.
از سوي ديگر براساس وعدهها قرار بود نرخ سود كاهش يابد، بورس به عنوان قلك ديده نشود؛ اما متاسفانه نرخ سودها كاهش نيافته و از سوي ديگر با توجه به ميزان كسري بودجه سال آتي و ميزان انتشار اوراق به نظر ميرسد كه اين بازار نيز تا حدودي به عنوان قلك ديده شود و شرايط بازار سرمايه وخيم شود.
دامنه نوسان محدود ماند!
مدتهاست كه دامنه نوسان بازار سرمايه محدود است و مسوولان به بهانه ريسكهاي سيستماتيك قصد برداشتن اين محدوديت را ندارند؛ شرايط به گونهاي شده كه به عقيده برخي از كارشناسان دامنه نوسان بازار سرمايه همان محدوده 3 درصدي و افزايش دامنه نوسان و بازگشايي آن تقريبا تبديل به رويا شده است و سرمايهگذاران در روياي برداشته شدن محدوديت دامنه نوسان هستند.
محدوديت دامنه نوسان باعث شده كه بسياري از كارشناسان عقيده داشته باشند كه حجتالله صيدي به گونهاي ادامهدهنده مسير مجيد عشقي است، تنها نحوه صحبت و حضور اين مدير متفاوت است. اين درحالي است كه حجتالله صيدي در روزهاي اول كار خود از بزرگ شدن بازار سرمايه سخن گفته بود، چگونه با دامنه نوسان 3 درصدي بازار بزرگتر ميشود. با توجه به محدوديت چندين ماهه دامنه نوسان برخي از فعالان بازار سرمايه عقيده دارند كه رييس جديد سازمان بورس تنها در سخنان خود رويهاي برخلاف عشقي دارد و در عمل همانند مجيد عشقي است. مساله بعدي اينجاست كه بهطور كلي كاركرد دامنه نوسان از بين رفته است.
در اصل دامنه مجاز نوسان قيمت ابزاري كليدي براي مديريت نوسانات سهام و كاهش تأثير اخبار غيرمربوط بر بازار است. اين قانون بهويژه براي مقابله با دستكاريهاي قيمتي و زيانهاي ناشي از تصميمات هيجاني سرمايهگذاران اهميت دارد. دامنه مجاز نوسان، حدود قيمتي سقف و كفي است كه هر سهم در هر روز كاري ميتواند داشته باشد و قيمت تنها ميتواند در اين محدوده حركت كند. در واقع اين دامنه محدوده مجاز براي نوسان قيمت سهم است. در بسياري از بورسهاي دنيا همچون تايوان، تايلند، استراليا، اسپانيا، مالزي، ايتاليا، تركيه، فرانسه، كره، ژاپن و ايران، قانونگذاران بهمنظور كاهش نوسان بازار و كاهش ريسك و ضرر سرمايهگذاران در اثر تصميمات احساسي و هيجاني اقدام به وضع دامنه مجاز نوسان كردهاند. لازم به ذكر است ايجاد محدوده قيمتي تنها به بازار سهام و بورس ختم نميشود، بلكه در بسياري از بازارهاي ديگر نيز اين قانون اعمال ميشود.
در بورسهاي اوراق بهادار توسعه يافته، بيشتراز توقف معاملات استفاده ميشود. بورس سهام در ايالات متحده توقف معاملات را به حد نوسان قيمت ترجيح ميدهد. علاوه بر امريكا، بورسهاي سهام در ايتاليا، كانادا، آلمان، هنگكنگ، انگليس و… نيز توقف معاملات را نسبت به حد نوسان ترجيح ميدهند.
حال به اين كاركرد و استفاده در دنيا ميتوان گفت كه دامنه نوسان كاركرد خود را در بورس از دست داده است و تنها به ابزاري براي كاركرد روزانه تبديل شده است. ابزاري كه تنها قيمتها را محدوديت كند و اجازه ريزش شاخصها را ندهد و بهطور كلي كاربري براي سرمايهگذاران ندارد؛ چراكه شاخصها مبناي خريد نيستند و قيمت تك سهامها براي سرمايهگذاران مهم است و در اينچنين شرايطي محدوديت دامنه نوسان تنها يك بار اضافه بر روي دوش سهامداران به حساب ميآيد.
با تمامي اين شرايط در بازار سهام از ميانه هفته نمايشگاه كيش اينوكس برگزار شده كه با استقبال زيادي از سوي سرمايهگذاران مواجه بوده است؛ اما در اصل اين نمايشگاه در شرايط روزهاي بازار كاربردي ندارد و تنها غمي افزون براي سرمايهگذاران است. يكي از فعالان بازار سرمايه نوشت: برگزاري چنين نمايشگاهها و همايشهايي همواره مورد نقد جدي بوده است چراكه در شرايط فعلي اقتصادي و زماني كه مردم با مشكلات اقتصادي زيادي دستوپنجه نرم ميكنند، حداقل انتظاري كه دارند اين است كه دولت هم از طريق شركتهاي خود صرفهجويي كند نه اينكه بهراحتي مجوز برگزاري چنين نمايشگاهها و همايشهايي را با بودجههاي چند ده ميلياردي صادر كند.
هزينه برآوردي براي اجاره و ساخت غرفه در نمايشگاه كيش بين 2 تا 6 ميليارد تومان است؛ هزينه هتل براي دو- سه شب اقامت در اين جزيره براي هر نفر بسته به نوع هتل حدود 20 تا 30 ميليون تومان و هزينه بليت رفت و برگشت هم حدود 4 ميليون تومان براي هر نفر برآورد شده است. هر كدام از شركتهايي هم كه الآن در اين نمايشگاه حضور دارند، حداقل 20 نفر از پرسنل خود را براي حضور در غرفه و شركت در همايش و... به كيش بردهاند. پرداخت هزينههاي ميلياردي براي شركت در نمايشگاهي كه اساساً برگزاري آن توجيه اقتصادي ندارد و رسماً عايدي هم براي اين دستگاهها ندارد، جاي سوال دارد و مهمتر اينكه؛ وقتي مشابه چنين نمايشگاهي در تهران برگزار ميشود چهنيازي به برگزاري مجدد آن در كيش است، آنهم با چند برابر هزينه؟! جز اين است كه شركتهاي دولتي و خصولتي از جيب ملت به خوشگذراني بروند؟