ترامپ و چشمانداز مناسبات ارتباطي با ايران
پيروزي ترامپ در انتخابات به معناي آن نيست كه حتما جنگي بين دو كشور برپا شود و به نظر ميرسد چنين پيشبينياي عجولانه است. بايد توجه داشته باشيم در نظام سياسي ايالات متحده مجلس نمايندگان و سناي امريكا است تنظيمكننده رفتار رييسجمهور اين كشور هستند و قادرند تصميمهاي رييسجمهور را با اكثريت دو سوم وتو كنند اما در انتخابات اخير ترامپ نه تنها مجموع آرای مردمي را با اختلاف 6 ميليون راي از رقيب خود برد بلكه نزديكان او در حزب جمهوريخواه نيز موفق شدند اكثريت كرسيهاي مجلس نمايندگان و سنا را به خود اختصاص بدهند.
پيروزي ترامپ در انتخابات به معناي آن نيست كه حتما جنگي بين دو كشور برپا شود و به نظر ميرسد چنين پيشبينياي عجولانه است. بايد توجه داشته باشيم در نظام سياسي ايالات متحده مجلس نمايندگان و سناي امريكا است تنظيمكننده رفتار رييسجمهور اين كشور هستند و قادرند تصميمهاي رييسجمهور را با اكثريت دو سوم وتو كنند اما در انتخابات اخير ترامپ نه تنها مجموع آرای مردمي را با اختلاف 6 ميليون راي از رقيب خود برد بلكه نزديكان او در حزب جمهوريخواه نيز موفق شدند اكثريت كرسيهاي مجلس نمايندگان و سنا را به خود اختصاص بدهند. بنابراين دست ترامپ براي اجراي سياستهايي كه در راستاي تغييرات جديد است باز خواهد بود. به نظر ميرسد اكثر كساني كه در انتخابات به او راي دادن دنبال همين تغييرات وعده داده شده هستند. در اين ميان به نظر ميرسد ترامپ سال 2016 كه هيچ سابقه اجرايي در صحنه سياسي نداشت پس از گذشت 8 سال كه 4 سال آن رياستجمهوري امريكا بود به پختگي لازم رسيده است كه بداند در عالم سياست موازنههاي قدرت به طور كلي با جهان اقتصاد و بازرگاني متفاوت است. بر اين اساس انتظار ميرود تصميهاي او براي روابط با ساير كشورها كاملا متفاوت از دور اول رياستجمهورياش باشد. او كه ميداند اينبار تنها 4 سال فرصت دارد تا به عنوان يك رييسجمهور متفاوت در تاريخ امريكا نام خود را به نيكي به ثبت برساند به احتمال زياد دست از ماجراجوييهاي گذشته برخواهد داشت. بيترديد او در سياست خارجي خود منافع كلان امريكا را لحاظ ميكند اما نميشود انكار كرد كه روشهاي او با چهار سال زمامدارياش در گذشته فرق ميكند؛ به ويژه در مورد بحرانهاي موجود در بين روسيه و اوكراين و نيز حوزه خاورميانه احتمالا شاهد تغييراتي در مقايسه با دوره بايدن خواهيم بود. ترامپ به عنوان بازرگان همچنان اهل معاملهگري و ريسكپذيري است در قبال رقباي خود يعني چين، روسيه و احتمالا هند خواهد بود . درباره ايران نميتوان رفتارهاي ترامپ را پيشبيني كرد اما به نظر ميرسد او در چهار سال زمامدارياش به خوبي دريافت سياست فشار حداكثري در زمينه تسليم شدن ايران نتيجهاي در بر نداشت بنابراين احتمال دارد او بيشتر مايل باشد از طريق مذاكره با ايران معامله كند. اما براي ايران سخت است كه با ترامپ كار كند. زيرا او به عنوان قاتل سردار سليماني سابقه بسيار بدي براي خود در اذهان مسوولان به جاي گذاشته است. در واقع براي هركسي در ايران كه به خواهد با ترامپ وارد گفتوگو و احيانا معامله شود بسيار دشوار خواهد بود كه اثبات كند ميشود با او مثل صدام حسين رفتار كرد صدام هم در عمل عامل به شهادت رساندن سرداران بزرگ ايراني در جنگ بود.
اينكه امريكا در دوره بايدن با حمله به تأسيسات نفتي و هستهاي ايران مخالفت كرد از سر دلسوزي براي مردم ايران نبود بلكه امريكا ميداند اگر به تأسيسات ايران حمله شود بازار نفت جهاني متشنج ميشود و وقتي نفت قيمتش بالا برود، بنزين گران ميشود. يكي از معيارهاي مهم در انتخابات امريكا قيمت بنزين است. همچنان كه افزايش قيمت بنزين باعث شكست بوش پدر در برابر بيل كلينتون در انتخابات سال 1992 شد. ترامپ در تبليغات ميگويد كه بايد به برنامههاي هستهاي ايران حمله شود اما حتي اگر او هم در زمان حمله روسيه به اوكراين رييسجمهوري امريكا بود، چنين موضعي را عليه ايران عملي نميكرد، زيرا ميدانست تحريم روسيه و خروج رسمي اين كشور از بازارهاي مصرف انرژي در غرب اگر با بحران نفتي در ايران همزمان شود چقدر درسرساز براي امريكا و متحدانش خواهد بود. در يك جمعبندي كلي ميتوان گفت چهار سال آينده براي مناسبات ايران و امريكا بسيار تعيينكننده خواهد بود اما اينكه تحولات به كدام سمت پيش ميرود بايد گفت دقيقا بستگي به هر دو طرف دارد در يك طرف مستاجر جديد كاخ سفيد كه ميداند از اول بهمن آينده تنها به مدت چهار سال فرصت دارد تا از خود ابتكارات جديد نشان بدهد تا معضل 45 ساله روابط دو كشور را حل كند در طرف مقابل نيز ايران شاهد تغييرات قابل توجهي است كه شروع ان با رياستجمهوري پزشكيان بوده اما به احتمال زياد ابعاد باز هم بيشتري پيدا خواهد كرد. بايد ديد دو طرف تا چه ميزان براي حل مشكلات موجود به اقدامهاي ديپلمات جديد متوسل ميشوند هر چه هست به طور قطع اين اقدامها بايد دوطرفه باشد.