چه مسيري ميتواند بازار سرمايه را احيا كند؟
بسياري از افراد و به ويژه سهامداران خرد در تحليلهاي ذهني خودشان به اين موضوع معتقد بودند كه اگر هريس بر سر كار بيايد يا ترامپ، بازار سرمايه تحت تاثير اين انتخاب مردم امريكا قرار گرفته و روندي متفاوت از قبل در پيش ميگيرد اما مشكل اصلي بازار با تغيير دولت در امريكا برطرف نميشود و اين امر تنها و تنها با تحولات دروني اقتصاد ايران ممكن ميشود و بايد به آينده نگاهي اميدوارانه داشت چرا كه بازار سرمايه، بازار اميد است و ميتواند به راحتي از وضعيت بحراني فعلي خارج شود و راه سعادت خود را پيدا كند.
بسياري از افراد و به ويژه سهامداران خرد در تحليلهاي ذهني خودشان به اين موضوع معتقد بودند كه اگر هريس بر سر كار بيايد يا ترامپ، بازار سرمايه تحت تاثير اين انتخاب مردم امريكا قرار گرفته و روندي متفاوت از قبل در پيش ميگيرد اما مشكل اصلي بازار با تغيير دولت در امريكا برطرف نميشود و اين امر تنها و تنها با تحولات دروني اقتصاد ايران ممكن ميشود و بايد به آينده نگاهي اميدوارانه داشت چرا كه بازار سرمايه، بازار اميد است و ميتواند به راحتي از وضعيت بحراني فعلي خارج شود و راه سعادت خود را پيدا كند.
هر كدام از اين افراد ريسكهاي خاص خود را ايجاد ميكنند و هركدام بحرانهاي خاص خود را براي بازار به وجود ميآورند اما نوع اين ريسكها متفاوت از هم است. ترامپ فردي ستيزه جو و عجيب است كه ديدگاهي كاپيتاليستي به اقتصاد دارد و در مقابل هريس فردي دموكرات، منعطف و قابل مذاكره است. اما مرد پرحاشيه امريكايي هميشه تهاجمي و با صراحت قدرت خود را اعمال كرده و زمين بازي را براي اقتصاد ايران در نقطهاي صعب العبور قرار داده است. البته كه مزيت اين فرد مشخص بودن آينده ايران و در نهايت تصميمگيريهاي مشخصتر براي مسوولان اقتصادي
بازار است.
در مقابل اين ديدگاه، معاون بايدن به علت كشاندن مسائل سياسي به ميز مذاكره، شرايط را فرسايشي ميكند و نميتوان گفت كه اين ديد ميتواند براي اقتصاد ايران لزوماً مفيد باشد و باعث رشد بازار شود چرا كه در سالهاي گذشته اين فرد به عنوان يكي از مقامات بلند پايه در كابينه بايدن حضور داشته و اگر قرار بود اتفاقي مثبت در بازار رخ دهد كه منشعب از ساكنان حال حاضر كاخ سفيد باشد، در اين مدت ۴ ساله رخ ميداد.
اين روزها جهان براساس نظام سرمايهداري اداره ميشود و ميتوان گفت بهترين گزينه براي هدايت كشتي امريكا در درون اين توفان كسي جز ترامپ نميتواند باشد و مقامات سياسي هم اين موضوع را متوجه هستند و نتيجه انتخابات نيست كه به افراد مشروعيت ميدهد بلكه اين نوع تفكر و خط مشي فكري آنها است كه عامل مهر تاييد زدن دولتهاي ديگر بر كارآمدي اين فرد است.
در هر حال نميتوان گفت كه در كوتاهمدت تحولي اساسي در نظم اقتصادي كشور ايجاد شود يا اينكه به يكباره بازار سرمايه روند صعودي شديدي را در پيش بگيرد و حجم معاملات ناگهان به رقمي بهتآور تبديل شود. ضمن اينكه چيزي كه تجربه در اين ۲۰ سال به من نشان داده اين است كه در دهههاي ۷۰ و ۸۰ نگاه سرمايهگذاران به بازار سرمايه بسيار اميدوارانه و توامان با شور
و اشتياق بود.
در چند سال اخير تمايل افراد براي سرمايهگذاري در بازار كم شده و يكي از علتهاي اصلي و شايد بتوان گفت جديترين علت آن نرخ سود بدون ريسك بسياري از بنگاههاي اقتصادي به ويژه بانكهاست و مطمئنم اگر شرايط جور ديگري بود و بحرانهاي كنوني وجود نداشت، وزير اقتصاد كنوني تمام تلاش و اعمال نفوذ خود را براي كاهش نرخ بهره بانكي به كار ميبست تا نقدينگي در جهت درست خود كه مسير توسعه و پيشرفت كشور است جاري شود.
علاوه بر بانكها ، صندوقهاي درآمد ثابت
(Fixed Income)، صندوقهاي طلا، ربع سكه و ارز از مواردي هستند كه افراد در حال حاضر تمايل بيشتري براي سرمايهگذاري در آنها دارند و بايد به اين نكته دقت نمود كه افرادي كه در اين زمان ميتوانند سود كسب كنند و از سرمايهگذاري عايداتي به دست آورند، نوسانگيرهايياند كه يك روز سرمايه خود را در صندوقها ميگذارند و روز ديگر ارز معامله ميكنند. حال كه نتيجه انتخابات آمده و رييسجمهور اين كشور مشخص شده ديگر نميتوان معجزه كرد و فرد ديگري را بر سر كار گذاشت. همين موضوع سبب شده بسياري شاد و بسياري نيز غمگين باشند.
بايد به اين نكته اشاره كنم كه به جاي اينكه تمام تمركز خود را بر اين موضوع بگذاريم كه طرف خارجي چه خواهد كرد و چه برنامههايي دارد، بايد با نگاهي بسيار اميدوارانه براي بهبود وضعيت فعلي در داخل جنگيد و اين وظيفه همه فعالان بازار، مسوولان و حتي خبرنگاران است كه در اين حوزه اقتصاد كشور را كمك نمايند و بهطور قطع كه بازار اين شرايط بحراني و دشوار كنوني را از سر خواهد گذراند و در نهايت كساني برندهاند كه تلاش كردند كه اين امر محقق شود و نه نااميداني كه تمام سعي و كوشش خود را نمودند تا نقدينگي را از اين بازار خارج كنند، ارزش بازار را پايين بياورند وحجم معاملات را كاهش دهند. ضمن اينكه در تمامي سالهايي كه پشت سر گذرانديم همواره با موانعي روبهرو بوديم كه سد راه توسعه و آباداني اقتصاد كشور بوده كه امروز نيز قابل مشاهده است و اين سالها هم دموكراتها بر سركار بودند و هم جمهوريخواهان اما هيچكدام موجب بهبود اين وضعيت نشدهاند و چه بسا اين نگاه متكي بر سياست امريكا عامل عدم تلاش براي توسعه در داخل شده است.