لودر درماني تاريخ تهران را متوقف كنيد
وقتي سماجت شهرداري تهران براي ساخت مسجد و تغيير كاربري پارك قيطريه و منطقهاي كه نشانههايي از زيست سه هزار ساله در تهران را به همراه دارد با مداخله مردم و فعالان ميراث فرهنگي متوقف ماند؛ مديريت شهري فرمان خود را دوباره به منطقه ۱۲ تهران چرخاند و بار ديگر اين منطقه را هدف گرفت. بافت تاريخي تهران در رفت و آمد مديران مختلف، طرحهاي تخريبي ومتفاوتي را به خود ديده است.
وقتي سماجت شهرداري تهران براي ساخت مسجد و تغيير كاربري پارك قيطريه و منطقهاي كه نشانههايي از زيست سه هزار ساله در تهران را به همراه دارد با مداخله مردم و فعالان ميراث فرهنگي متوقف ماند؛ مديريت شهري فرمان خود را دوباره به منطقه ۱۲ تهران چرخاند و بار ديگر اين منطقه را هدف گرفت. بافت تاريخي تهران در رفت و آمد مديران مختلف، طرحهاي تخريبي ومتفاوتي را به خود ديده است. منطقه۱۲ و محلهاي كه به عنوان گلوگاه مركزي و بافت تاريخي شهر تهران شناخته شده، پر از طاقچههايي است كه روزي بخشي از يك خانه بودهاند و حالا بخشي از خيابان شدهاند. خانههايي كه در طرحها و پروژههاي مختلف چندين سال پيش تخريب و به حال خود رها شدهاند. شايد بتوان گفت حالا خانه خيابانخوابهايي شدند كه در پناه طاقچهها و ستونهاي باقي مانده اين خانهها شب را به صبح ميرسانند. تصرف، تخريب و نوسازي منطقه ۱۲، عودلاجان و محلههاي اطراف آن حالا پا را از شهرداري منطقه فراتر گذاشته است و «سازمان نوسازي تهران»، «اوقاف» و «توليت امامزاده يحيي» در طرحي كه هيچ تحقيق اجتماعي، اقتصادي و برآورد بودجهاي و ميراثي براي آن نشد، قصد دارند در طرحي با نام «توسعه امامزاده يحيي»، صحن امامزاده را در سه فاز به وسعت ۳۸ هزار متر مربع توسعه دهند.
تخريب 139 پلاك در سه فاز توسعه صحن امامزاده يحيي
وحيد شهاب، مطالبهگر و فعال محلي ميراث فرهنگي در گفتوگو با خبرآنلاين درباره اجراي اين طرح و نامهاي كه از سوي سازمان نوسازي ارايه شد، درباره تخريب پلاكها و آسيبهاي اجتماعي طرح ياد شده ميگويد: در زمانهاي مختلف و در تصدي افراد مختلف بر شهرداري منطقه۱۲ و تهران، طرحهاي مختلفي ارايه ميشد. مثلا حدود۲۰ سال پيش در منطقه عودلاجان كه سال ۸۴ به ثبت ملي رسيد، طرحي با نام «خانههاي خالي از سرنگ» به اجرا رسيد كه بر اساس اين طرح، بسياري از خانهها كه زندگي در آنها جريان داشت و شايد ميان آنها پلاك ارزشمند هم بود، تخريب شد و هنوز با گذشت ۲۰ سال از عمر طرح، همچنان مسكوت مانده و فقط زمينهاي خالي و خانههاي خراب كه به جز نا زيبايي، ارمغان ديگري نداشت به چشم ميخورد.
چه كسي پاسخگوي تخريب
بناهاي ارزشمند ميشود؟
اين طرح، محله زنده عودلاجان را به مكاني ترسناك تبديل كرد. در منطقه سيروس نيز وضعيت مشابهي به چشم ميآيد. شركتهايي براي تخريب خانهها به آنجا آمدند و معضلاتي براي ساكنان شهري ايجاد كردند. اكنون سالها از آن زمان ميگذرد و هنوز شرايط به حالت اوليه بازنگشته است. اين مشكلات همچنان پابرجاست و احياي بافتهاي تاريخي به سختي انجام ميشود. يا اجراي طرح «انضباط اجتماعي» در اواسط دهه ۹۰ تخريب گستردهاي در بافت و خانهها انجام داد كه همه آنها نيمه كاره رها شدند و تن عودلاجان را زخميتر كردند.
او اضافه ميكند: سال گذشته توليت امامزاده يحيي تغيير كرد و با اين تغيير، طرحي براي اجرا مطرح شد كه پس از عيد نوروز در رفت و آمدهاي مختلف در زمزمههاي آرام و بيصدايي اجراي اين طرح به گوش رسيد كه پا از شهرداري منطقه ۲ فراتر رفته و سازمان سازمان نوسازي شهر تهران قصد دارد در طرحي، تنها بافت زنده و سكونت پذير تهران را به نابودي بكشاند.
اين طرح چيست؟
شهاب اضافه ميكند: در نامه ارسالي، به صراحت اعلام شد در اين طرح، صحن امامزاده ۳۸ هزار متر در سه فاز توسعه پيدا كند؛ فاز اول ۴۷ پلاك، ۱۵ هزار و۳۴ متر، فاز دو ۳۰ پلاك ۷ هزار و۷۵۸ متر و فاز سوم ۶۹ پلاك ۹ هزار و ۸۲۵ تملك، تخريب و نوسازي انجام شود.
اين محله بخشي از محدوده بزرگ عودلاجان قديم تهران است كه از خيابان ناصرخسرو تا خيابان ري امتداد داشت. اين بنا كه به دفعات مرمت شده از آثار دوره استيلاي مغول است. بناي امامزاده مركب است از يك تالار هشت ضلعي كه با گنبدي پوشش يافته و بر فراز آن بامي هرمي شكل قرار دارد و داراي دو تالار كوچك الحاقي است.
محله اعيان نشيني
كه حالا در آستانه تخريب است
محله امامزاده يحيي كه در محدوده اجراي اين طرح است؛ در گذشته جزو محله عودلاجان بود. عودلاجان كه زماني محل اعيان نشين تهران قاجاري بود و شاهدش هم خانه ميرزا آقا خان نوري، خانه قوامالدوله، خانه ميرعماد ثاني، خانه سرهنگ ايرج، مدرسه معمار باشي، حمام نواب و.. است و در۲۴ اسفند ۱۳۸۴ در ثبت ملي قرار گرفته است و حدود آن در شمال خيابان اميركبير، خيابان ري در شرق و جنوب ۱۵ خرداد و ناصر خسرو در غرب قرار دارد و در پرونده ثبتي صراحتا كوچهها و گذرها، باغها، عمارتها، بازارچهها، دكانها، مساجد، مدارس، ميادين و ...ثبت شده و حايز اهميت است.
دميدن روح زندگي
كارشناسان باستانشناسي و تاريخ اما اين نظر را ندارند و معتقدند با تزريق روح زندگي به اين مناطق و بازسازيهاي اصولي در بافت آنها ميتوان تاريخ و هويت آنها را حفظ كرد. آنها بر اين عقيدهاند كه راه تبديل كردن تهران به شهري ايدهآل، پاك كردن تاريخ آن نيست، عودلاجان يا هر محله ديگري كه تخربيش با وجود دلايل علمي كه توسط كارشناسان مطرح ميشود، باعث از بين رفتن بخشي از تاريخ تهران ميشود، اتفاق خوبي نيست، شايد بشود كمي هم به نظر كارشناسان امر كه در اين زمينه راهكارهايي ارائه ميدهند توجه كرد و بولدوزر درماني را در تهران متوقف كرد.