اعتماد اجتماعي و امنيت رواني جامعه قرباني يك تقابل ناموزون
متاسفانه جامعه ما در حال حاضر از نظر وضعيت اعتماد اجتماعي در شرايط خوبي قرار ندارد. اغلب مردم نسبت به مسوولان ديدي نامطمئن و البته همرا با ترديد دارند. وقتي چنين اتفاقي در جامعهاي رخ ميدهد يعني اينكه امنيت رواني و اجتماعي جامعه به اندازه زيادي آسيب پذير شده است.
گلي ماندگار|
متاسفانه جامعه ما در حال حاضر از نظر وضعيت اعتماد اجتماعي در شرايط خوبي قرار ندارد. اغلب مردم نسبت به مسوولان ديدي نامطمئن و البته همرا با ترديد دارند. وقتي چنين اتفاقي در جامعهاي رخ ميدهد يعني اينكه امنيت رواني و اجتماعي جامعه به اندازه زيادي آسيب پذير شده است. اين امر ميتواند دلايل مختلفي داشته باشد از خلف وعده گرفته تا برخوردهاي خشونت بار و استفاده از قوه قهريه به جاي رفتارهاي اصلاحكننده. بالا رفتن چنين وضعيت در جامعه قبل از هر چيز فاصلهاي عميق ميان مسوولان و حاكميت و مردم ايجاد ميكند. در اين شرايط ديگر مردم رغبتي به رعايت قوانين ندارند. بيش از پيش به نافرمانيهاي مدني روي ميآورند و عاقبت هرج و مرج در جامعه افزايش پيدا ميكند. در اين شرايط نه اقتصاد وضعيت خوبي دارد و نه راهكاري براي كنترل آسيبها و مشكلات اجتماعي وجود خواهد داشت. همين الان از يك طرف مشكلات اقتصادي مردم را زمين گير كرده و عده قابل توجهي هر روز خود را با غم نان سپري ميكنند و معيشت شده اولين مشكل و دغدغه اكثر خانوادهها و از سوي ديگر بزههاي اجتماعي رو به افزايش است. از دزدي و اعتياد گرفته تا خودكشي و خشونتهاي خانوادگي. طي همين يك هفته گذشته 2 دختر دانشآموز دست به خودكشي زدند. دو مرد با انگيزههايي كه فعلا معلوم نيست همسرانشان را در همين كلانشهر تهران به قتل رساندند. يكي توانست فرزندش را نيز قرباني كرده و خود را از بين ببرد و ديگري از ادامه كشتن دست كشيد و الان به دست قانون گرفتار شده است. اين ميزان حوادث آن هم در يك هفته براي جامعهاي كه مدعي ارزشها بوده و اصولا فرهنگ و هنجار اجتماعي مايه مباهات مردم و مسوولان آن نميتواند عادي و اتفاقي باشد.
تقابل ناموزون و قهرآميز با جامعه ممنوع
اما در همين شرايط، خبر تاسيس «كلينيك ترك بيحجابي» از آن اخباري بود كه اگرچه دستمايه شوخي بخشي از جامعه قرار گرفت اما صداي اعتراض گروه ديگر را نسبت به اين اظهارنظرهاي غيرتخصصي و انتشار اخباري كه ميتواند همين اندك اعتماد اجتماعي باقيمانده را هم از بين ببرد، بلند كرد.
فعالان حوزه روانشناسي و جامعهشناسي پرداختن به اين موضوعات را نوعي تقابل ناموزون و البته قهرآميز با جامعه قلمداد ميكنند. آنها معتقدند بيمارپنداري اين افراد علاوه بر اينكه امنيت رواني جامعه را به خطر مياندازد، به اعتماد اجتماعي نيز آسيبهاي جبرانناپذيري وارد ميكند.
امنيت رواني اولويت حاكميت نيست
مژده مهراني، روانشناس و پژوهشگر حوزه رفتار اجتماعي در اين باره به «تعادل» ميگويد: تلاش براي اينكه افراد را مجرم يا بيمار جلوه بدهيم نميتواند باعث شود تا جامعه در مسير درست اصلاح قرار بگيرد. اين نوع برخوردها و اين خبرها قبل از هر چيز امنيت رواني جامعه را به مخاطره مياندازد. ما همين الان هم به دلايل مختلف در اين زمينه مشكل داريم.
او ميافزايد: ما اكنون با جامعهاي افسرده، منفعل و البته دلزده مواجه هستيم كه به گواه آمارهاي رسمي از هر 4 نفر يك نفر به اختلالات رواني در آن مبتلا است. نگاهي به آمارهاي خودكشي و خشونت و ... كه بيندازيم ميتوانيم به اين واقعيت تلخ بيشتر واقف شويم. اينجاست كه ميگوييم امنيت رواني جامعه اولويت حاكميت نيست.
اين روانشناس اظهار ميدارد: در چنين شرايطي رفتار اشتباه و برخوردهاي قهرآميز با افراد جامعه از سوي حاكميت ميتواند به اين اختلالات دامن بزند. شايد خبري كه در رابطه با كلينيك درمان بيحجابي منتشر شد در نگاه اول دستمايه طنز جامعه شد اما در نهايت نيمي از افراد جامعه هدف اين خبر بودند و امنيت رواني شان نشانه رفته است.
مهراني ادامه ميدهد: اين تقابل ناموزون مسوولان با مردم تا كجا ميتواند ادامه داشته باشد. همين الان مردم در شرايط روحي مناسبي به سر نميبرند؛ از يك طرف مشكلات اقتصادي بسياري از خانوادهها را از هم پاشيده از طرف ديگر سايه جنگ بر زندگي مردم باعث شده تا بيش از گذشته امنيت رواني شان به خطر بيفتد و در اين شرايط بيمارانگاري و مجرم پنداري بخشي از جامعه نيز نه تنها به بهبود وضعيت كمكي نميكند كه شرايط را آشفتهتر خواهد كرد.
بازي با كلمات ماهيت خشونت را تغيير نميدهد
اين پژوهشگر ميگويد: فردي كه چنين خبري را مطرح كرده و مدعي راهاندازي چنين كلينيكي شده است آيا تعريف درستي از آن ميتواند ارايه دهد. آيا پاسخي براي سوالهاي ايجاد شده در جامعه دارد. اين پروسه ترك به چه شكل انجام خواهد شد. آيا فرد به جاي بازداشت بستري ميشود، كجا قرار است اين كلينيك راهاندازي شود. مشخصات چنين كلينيكي چيست و چه افرادي قرار است در آن پروسه درمان را براي افراد مراجعهكننده انجام دهند؟
او ميافزايد: بايد به اين مهم توجه داشت بازي با كلمات ماهيت خشونت نهفته در برخي اظهارنظرها و خبرها را تغيير نميدهد و از ميزان هراسانگيز بودن آن نميكاهد. وقتي قرار است فردي تنها به اين دليل كه حجاب مناسبي ندارد مورد هجمه واقع شود و از او به عنوان مجرم يا بيمار ياد كنند در حالي كه هر روز هزاران جرم و جنايت در بطن اين جامعه رخ ميدهد و خيلي از آنها بيپاسخ ميماند در واقع راهكار اشتباهي است.
اعمال خشونت اعتماد جامعه را به مسلخ ميبرد
سعيد معيدفر، رييس انجمن جامعهشناسي ايران، در اين باره به« تعادل» ميگويد: متاسفانه چنين اظهارنظرهاي غيركارشناسياي تاثيرات بدي بر جامعه خواهد گذاشت. در واقع طرحهاي اينچنيني كه مشخص است اصلا از ديد جامعه و سلامت روان بررسي كارشناسي نشدهاند آغاز به مسلخ بردن اندك اعتماد اجتماعي است كه باقي مانده است .
او ميافزايد: مردم در اين روزها كه وضعيت اقتصادي آشفتهاي را تجربه ميكنند و از نظر امنيت رواني هم به خاطر اخبار جنگ احتمالي شرايط مناسبي ندارند ديگر آماده پذيرش چنين اظهاراتي نيستند. بيتوجهي به وضع روحي و رواني جامعه در بين برخي از مسوولان كه ميخواهند به هر ترتيبي شده منويات خود را در جامعه جاري كنند، آسيبهاي جبرانناپذيري به مردم و ارتباطي كه با مسوولان دارند وارد خواهد كرد.
مكانيسم كنترل اجتماعي بايد بر اساس اصلاح و ترميم باشد
اين استاد جامعهشناسي در ادامه با اشاره به ارزشهاي اجتماعي توضيح ميدهد: مكانيسمهاي كنترل اجتماعي بر اساس ارزشهاي جامعه شكل ميگيرد. يكسري مكانيسمها دروني است كه هر خانواده با توجه به ارزشهايي كه براي خود تعريف كرده از آنها تبعيت ميكند. كنترل اين مكانيسمها هم بر عهده خانواده است. در واقع تمامي هنجارها و ارزشهاي زندگي از دل جامعه ميجوشد .
معيدفر ميگويد: اما مساله ديگر كنترل بيروني هنجارهاي اجتماعي يا جامعه است. نهادي كه مسوول اين كنترل بيروني است دولت نام دارد؛ در واقع مردم اين اجازه را به او ميدهند كه با هنجارشكنان به شيوههاي اصلاحي و ترميمي برخورد كند نه شيوههاي سركوبي و تنبيهي. چنين رفتارهايي وقتي از سوي دولت بروز ميكند به پيوستگي اجتماعي و اعتماد مردم آسيب ميزند.
او اضافه ميكند: كنترل اجتماعي بايد ميان جامعه و حاكميت همدلي و همزباني برقرار كند. اگر قرار باشد تمامي اين كنترلها بر اساس يك رويكرد خاص صورت گيرد موفق عمل نخواهد كرد. اين مساله بارها در جامعه ما تجربه شده است. رفتارهاي قهرآميز و كنترلهاي همراه با سركوب و خشونت باعث فاصله گرفتن ملت و دولت از هم ميشود.
فاصلهها را عميقتر نكنيم
رييس انجمن روانشناسي ايران با اشاره به خبر راهاندازي كلينيك ترك حجاب اجباري توضيح ميدهد: بيمارانگاري و مجرمپنداري هر فردي كه برخي از قوانين يا هنجارهاي اجتماعي را رعايت نميكند نهتنها باعث بهبود وضعيت و اجرايي شدن خواست مسوولان نميشود كه نوعي فاصله اساسي بين افراد جامعه با حاكميت ايجاد ميكند.او ادامه ميدهد: همين اتفاقات تلخي كه طي روزهاي گذشته رخ داد و خبر خودكشي دو دختر دانشآموز نشان ميدهد وقتي پاي خشونت و رفتارهاي قهري به ميان ميآيد نهفقط نتيجه آن چيزي نيست كه مسوولان انتظار دارند، كه گاه ممكن است به بروز اتفاقاتي بينجامد كه خارج از كنترل خواهد بود.
پيدا كردن ريشه نافرمانيها
اين استاد جامعهشناسي ميگويد: نكته مهمي كه در اين بين مد نظر قرار نميگيرد اين است كه مسوولان در زمينه فرهنگسازي و جا انداختن ارزشهايي كه خود به آن ايمان داشتهاند در ميان جوانان موفق عمل نكردهاند. اكثر كساني كه اين روزها مساله حجاب را به يكي از دغدغههاي جامعه و مسوولان تبديل كردهاند همان كساني هستند كه 12 سال روزي 6 ساعت تحت آموزش در مدارس همين حاكميت بودهاند.
او ميافزايد: ما قبل از اينكه انگشت اتهام را به سمت جوانان و نوجوانان بگيريم، بايد به اين پرسش پاسخ دهيم كه كجاي راه را به خطا رفتهايم. ما امروز با جامعهاي طرف هستيم كه متاسفانه امنيت روانياش بهشدت در خطر است؛ از وضعيت بد اقتصادي گرفته تا قرار دادن مردم در لبه پرتگاه جنگ. از افزايش خشونتهاي خانوادگي گرفته تا نداشتن چشماندازي واضح از آينده. تمام اينها ميتواند هر جامعهاي را دچار بحرانهاي مختلف كند.
معيدفر در پايان ميگويد: بهترين راه اين است كه قبل از اعلام هر خبري مسوولان بهدقت عواقب و تاثيراتي را كه آن خبر ميتواند بر روحيه جمعي جامعه به جا بگذارد بررسي كنند. اينكه ما براي رضايت خاطر درصدي از افراد جامعه آرامش خاطر و امنيت رواني درصد بيشتري را به خطر بيندازيم قطعا راهكار مناسبي براي كنترل مكانيسمهاي اجتماعي نخواهد بود.