گفتوگو بهتر از سكوت و تنش است
هنري كيسينجر كه در واقع معمار پايان مشكلات ديپلماتيك امريكا با چين در دهه هفتاد ميلادي است و استراتژي او در به كارگيري ديپلماسي پينگپنگي، باعث پايان يافتن تعارضات ساختاري ايالات متحده با چين شد، معتقد است: «مذاكره و گفتوگو در هر زمان و در هر مكان به نفع طرفين است.»
هنري كيسينجر كه در واقع معمار پايان مشكلات ديپلماتيك امريكا با چين در دهه هفتاد ميلادي است و استراتژي او در به كارگيري ديپلماسي پينگپنگي، باعث پايان يافتن تعارضات ساختاري ايالات متحده با چين شد، معتقد است: «مذاكره و گفتوگو در هر زمان و در هر مكان به نفع طرفين است.» اين عبارت مابهازاهاي بسياري براي پايان دادن به مناقشات دارد. حتي در زندگي روزمره، ممكن است شما چك برگشتي از فردي داشته باشيد يا از فردي طلبكار يا به شخص ديگري بدهكار باشيد، قبل از هر اقدامي عقل حكم ميكند، بنشينيد و درباره مساله بحث و تبادل نظر داشته باشيد. براي حل يا كاهش تنشها و تعارضاتي كه ميان ايران و امريكا رسوب كرده هم بايد گفتوگو كرد. بدون گفتوگو دو طرف در محيطي تاريك و مبهم قدم برميدارند و در اين شرايط احتمال وقوع هر حادثه غيرمترقبهاي محتمل است. بنابراين ايران و امريكا قبل از هر راهبردي بايد روي اصل گفتوگو و مذاكره مستقيم توافق كنند. ايران به رفع تحريمها براي تحقق رشد اقتصادي پايدار و بهبود شاخصهاي رفاهي و معيشتي مردم نياز دارد. از سوي ديگر امريكا هم مايل است پرونده تعارضات در منطقه خاورميانه را ببندد، بنابراين به مشاركت ايران نياز جدي دارد.
1) بعضا اظهارنظرهاي اقتصادي خاصي از سوي ترامپ مطرح شده كه تحليلگران مبتني بر آن، نتيجهگيريهاي بعضا عجيبي ميكنند. مثلا در يك نمونه از اين نوع اظهارنظرهاي اقتصادي ترامپ اعلام كرد كه تحريم و ايجاد محدوديت براي ايران و چين باعث تضعيف دلار شده و بايد به اين روند پايان داده شود! گروهي از تحليلگران با تكيه بر اين نوع اظهارات نتيجهگيري ميكنند كه ترامپ به نسبت دوره قبل تغييرات بنيادين بسياري كرده، بنابراين بايد آماده رفع تحريمها شد! اما به نظرم در ارزيابيهاي تحليلي به جاي صحبتها بايد رويكردها را مدنظر قرار داد. اگر قرار باشد دلار كه حداقل ۶۳درصد معاملات جهاني را تحت سيطره دارد به دليل تحريم ايران و چين تضعيف شود كه بايد درب اقتصاد امريكا را تخته كرد! اينطور نيست به نظرم ترامپ در اظهارنظر ياد شده از يك روند صحبت ميكند و موضوع ناظر به بحث ديگري است.
2) در خصوص تحليل شرايط فعلي در مناسبات ايران و امريكا به نظرم بيش از هر چيز به جاي خوشبيني و بدبيني نيازمند واقعبيني هستيم. ترامپ اگر يكبار از ضعف دلار به دليل تحريم ايران و چين صحبت كرده، دهها بار از ضرورت تنگتر كردن زنجيره تحريمها و بيشتر كردن فشارها عليه ايران سخن گفته است. بنابراين سياستگذاران ايراني، اساس تصميماتشان را بايد مبتني بر نقاط قوت ايران قرار دهند نه صحبتهاي متناقض ترامپ و ساير مقامات امريكايي.
اساسا كاهش قيمت دلار باعث ميشود، كالاي امريكايي ارزانتر توليد شود، خريدار بيشتري در رقابت با ساير كشورها داشته باشد و در رقابت با ساير رقبا بازار بيشتري به دست آورد. اگر ارزش يك خودكار توليد امريكا يك دلار و قيمت توليد يك خودكار اروپايي يك يورو باشد، اقبال به خريد خودكار امريكايي بيشتر از خودكار اروپايي خواهد بود. اقتصاد امريكا اينگونه عمل ميكند، وقتي ارزش دلار پايين ميآيد، ماليات توليدكننده را كاهش ميدهد تا توليدكنندگان امريكايي در رقابت با سايرين قدرت مانور بيشتري داشته باشند. در نقطه مقابل نرخ تعرفه، حقوق بازرگاني و گمركي كالاي توليد شده در ساير كشورها را بالا ميبرد. با اين الگوهاي ساده اقتصادي، امريكا همواره در راس هرم اقتصاد جهاني باقي ميماند.
3) ترامپ تلاش ميكند ابتدا اقداماتش را در حوزه اقتصاد سياسي آغاز كند و پس از برتري در اين حوزه، رويكردهاي تجاري و بازرگاني و توليدي امريكا را مسلط ميكند. ايران بايد منافع خود را در زمين بازي مورد نظرش جستوجو كند. خبر ديدار مقامات ايراني با ايلان ماسك، طي روزهاي اخير اتفاق مهمي بود. در عالم سياست گفته ميشود، زنان كشورهاي با قدرت اقدام به تكذيب خبري ميكنند، بدانيد و آگاه باشيد كه پشت پرده خبري است.
اگر فرض بگيريم كه ديداري با ايلان ماسك انجام نگرفته باشد، خوب است دولتمردان به فكر انجام آن باشند. ايلان ماسك در حال حاضر دست راست ترامپ است و برخي معتقدند حتي سايه او از ترامپ هم سنگينتر است. از سوي ديگر ديدار ماسك، مشكلات ديدار با ساير مقامات سياسي ايالات متحده را ندارد. او يك چهره اقتصادي است و ميتوان در راستاي منافع ملي با او گفتوگو كرد. اساسا گفتوگو و مذاكره يكي از راهبردهاي مهم براي تامين منافع است. همانطور كه كيسينجر گفته، قطعا گفتوگو و مذاكره به نفع طرفين تمام ميشود.