۶ كارگر معدن بعد از حادثه طبس در اثر فقدان ايمني كشته شدهاند
دلايل تكرار حوادث مرگبار معادن روشن است؛ كارگران تشكل مستقل و حق دادخواهي و امتناع از كار پرخطر ندارند؛ تجهيزات ايمني و مانيتورينگ در كشور نيست، فقط يكي از ۱۰۰ معدن ذغالسنگ كشور، مكانيزه است، باقي همه سنتي و بيتجهيزات هستند؛ كارفرماها با بازرسان كار لابي ميكنند و تن به هزينه كردن براي ايمني نميدهند.
دلايل تكرار حوادث مرگبار معادن روشن است؛ كارگران تشكل مستقل و حق دادخواهي و امتناع از كار پرخطر ندارند؛ تجهيزات ايمني و مانيتورينگ در كشور نيست، فقط يكي از ۱۰۰ معدن ذغالسنگ كشور، مكانيزه است، باقي همه سنتي و بيتجهيزات هستند؛ كارفرماها با بازرسان كار لابي ميكنند و تن به هزينه كردن براي ايمني نميدهند.
به گزارش ايلنا، حادثه معدنجوي طبس در شبانگاهِ ۳۱ شهريور، يك «بيگبنگ» بود، يك فاجعه با ابعاد بسيار بزرگ؛ در اين حادثه كه دو تونل معدنجو را درگير كرد، ۵۳ كارگر جان خود را از دست دادند، تعدادي مصدوم شدند و هنوز هم از مصدوميت سنگين رنج ميبرند. حادثه معدنجو، مرگبارترين حادثه معدن در تاريخ مدرن ايران بود؛ از زماني كه استخراج مكانيزه معادن كشور آغاز شده، چنين حادثه دلخراشي با اين ابعاد سنگين اتفاق نيفتاده بود. اما معدنجو، پايان كار نبود؛ خشم معادن ايران فروكش نكرد؛ هرچند نشست و كميته و دستورالعمل و استراتژي بعد از آن حادثه كم نداشتيم؛ 10 مهر، 10 روز بعد از حادثه، وزير كار تاكيد كرد «معادن پرخطر كشور تعطيل ميشوند»؛ يك ماه بعد در دهم آبانماه، احمد ميدري با اشاره به تعطيلي ۷ معدن خطرناك، خبر از پرداخت حقوق كارگران اين معادن داد. وزير كار همچنين از پيگيري بهبود وضعيت رفاهي معدنكاران و جلوگيري از تكرار حوادث مشابه خبر داد.اما اخبار منتشره نشان ميدهد كه بعد از حادثه معدنجو، به هيچوجه از تكرار حوادث مشابه جلوگيري نشده است؛ حداقل ۶ كارگر معدن بعد از حادثه طبس در اثر فقدان ايمني كشته شدهاند و حداقل ۶ كارگر ديگر نيز در جريان حوادث مرگبار واحدهاي معدني كشور، مصدوم و روانه بيمارستانها شدهاند.
مرگ حداقل ۶ كارگر معدن در دو ماه اخير بعد از حادثه دلخراش طبس، نشان از بينتيجه ماندن تمام نشستها و كميتههاي برگزار شده دارد؛ دستورالعملها و بايد نبايدها نتوانسته جلوي مرگ كارگران معادن و بيسرپرست ماندن خانوادههاي فقير كارگري را بگيرد؛ حتي تعطيلي معادنِ پر خطر كارساز نبوده است؛ از قضا آخرين حادثه مرگبارِ رخ داده، مرگ يك كارگر در معدني در استان گلستان بوده؛ معدني كه در روزهاي پيش از آن، مسوولان ادعا كرده بودند به دليل ايمن نبودن تعطيل شده است!
مرگ ۶ كارگر معدن بعد از معدنجو
۲۴ آبان، سيد جواد كريمي، فرماندار شهرستان آزادشهر، از ريزش بخشي از معدن ذغال سنگ كلات شرق بخش چشمهساران شهرستان آزادشهر در حين تعميرات خبر داد و گفت: سه كارگر دچار حادثه شدند و به بيمارستان انتقال پيدا كردند و يك كارگر نيز جان باخت. همان روزِ حادثه، وزارت كار در اطلاعيهاي اعلام كرد «معدن يك ماه پيش در ۲۴ مهربه تقاضاي بازرس كار تعطيل شده بود و حادثه در زمان تعمير و نگهداري رخ داده است». يعني حداقل ۴ كارگر در حال تعمير و نگهداري معدني بودند كه يك ماه قبل، به خاطر ناايمن بودن از سوي بازرس كار تعطيل شده بود! آيا اين معدن واقعا تعطيل بوده است؟ اين كارگران بدون تجهيزات ايمني، در معدن ناايمن و تعطيل چه تعميراتي انجام ميدادند كه جان باختند! چرا كارگران همچنان قرباني ميشوند حتي در معادني كه ادعا ميشود تعطيل است؟!
۹ آبان، منابع كارگري از مرگ يك كارگر در معدن سنگآهن «كوه سنبل» سنگان خواف خبر دادند. طبق اين گزارش، يك كارگر معدن كوه سنبل سنگان حين بازديد از چرخهاي عقب يك دستگاه كاميون ده تن كه قصد بارگيري داشت دچار حادثه شده و بين چرخ وكمپرس گير افتاده است.
۲۱ مهر، در جريان وقوع حادثه انفجار در يك معدن سنگ لاشه در محور هفتكل به باغملك، سه كارگر مصدوم شدند.
دوباره ۲۱ مهر، يك منبع كارگري در استان كرمان از مرگ يكي از كارگران مجتمع معدني مس سرچشمه به دليل گازگرفتگي خبر داد. در اين حادثه، يك كارگر حدود ۳۰ساله كه براي خاموش كردن دو كمپرسور در بالاي كارخانه موليبدن مجتمع ۲ به داخل اتاقك رفته بود، كشته ميشود.
۱۶ مهر، يك كارگر معدن ذغال سنگ طزره از مجموعه شركت زغال سنگ البرز شرقي بر اثر گير افتادن در پشت واگن در تونل مادر (اكلن وينچ) بهشدت مصدوم شد و با وجود انتقال به بيمارستان ولايت دامغان جان باخت.
۱۰ مهر، يك كارگر معدن مس سرچشمه واقع در فاصله ۴۵ كيلومتري شهرستان رفسنجان، بر اثر اصابت لاستيك دامپتراك روي سرش جان باخت.
۴ مهر، يك راننده لودر در معدن سنگ دولوميت ملوسان نهاوند بر اثر حادثه شغلي جان خود را از دست داد.
چرا حوادث مرگبار معدن متوقف نشد؟
احسان سهرابي، فعال كارگري و عضو اسبق شوراي عالي حفاظت فني، دستورالعملها و نشستهاي مكرر را بينتيجه توصيف ميكند و ميگويد: دلايل تكرار حوادث مرگبار معادن روشن است؛ كارگران تشكل مستقل و حق دادخواهي و امتناع از كار پرخطر ندارند؛ تجهيزات ايمني و مانيتورينگ در كشور نيست، فقط يكي از ۱۰۰ معدن ذغالسنگ كشور، مكانيزه است، باقي همه سنتي و بيتجهيزات هستند؛ كارفرماها با بازرسان كار لابي ميكنند و تن به هزينه كردن براي ايمني نميدهند؛ كارشناسان ايمني و بهداشت كارِ معادن دستشان لاي سنگ كارفرماست و از مهمتر اينكه، كارفرما قصور ميكند اما مجازات نميشود و قسر درميرود.
او ادامه ميدهد: مگر كارفرماي معدنجو، مكافات ديد تا آيينه عبرت ديگران شود؟ دريغ كه مرگ كارگران ارزان است و جانشان ارزشي ندارد.