قطعيهاي بيبرنامه؛ ضربه مهلك به زيرساختهاي ارتباطي و صبر مردم!
قطعيهاي نامنظم و بيبرنامه برق در كشور، ارتباطات مردم را مختل و همچنين با افزايش فرسودهسازي تجهيزات مخابراتي، خسارات سنگيني به اپراتورهاي ارتباطي كشور تحميل كرده و كسي هم پاسخگو نيست!
قطعيهاي نامنظم و بيبرنامه برق در كشور، ارتباطات مردم را مختل و همچنين با افزايش فرسودهسازي تجهيزات مخابراتي، خسارات سنگيني به اپراتورهاي ارتباطي كشور تحميل كرده و كسي هم پاسخگو نيست!
تجهيزات مخابراتي از جمله ايستگاههاي پايه (BTS) نقش اساسي در تأمين ارتباطات پايدار شهري و جادهاي دارند. اين سايتها براي ارائه خدمات ارتباطي يكپارچه و بدون وقفه به جريان متناوب برق وابستهاند و به عبارت ديگر در برابر قطعيها و نوسانات برق بهشدت آسيبپذير هستند.
از طرف ديگر براساس استانداردهاي ارتباطي و الزامات حاكميت ارتباطات كشورمان، اپراتورهاي ارتباطي ملزم به استقرار باتريهاي پشتيبان در تمامي سايتهاي خود براي ايجاد پايداري سرويس در شرايط قطعيهاي لحظهاي برق هستند؛ اما با اين حال همچنان سوال است كه چرا در زمان قطعيهاي اخير برق، سرويسدهي ارتباطي نيز مختل يا حتي متوقف ميشود. براي پاسخ به اين سوال، سوژه را به صورت فني با فعالان صنعت ارتباطي پيگيري و راهبري كرديم و نهايتا به اين نتيجه رسيديم كه «قطعيهاي مكرر برق» نه تنها باعث قطع خدمات ميشود بلكه به دليل فشار بر تجهيزات سختافزاري، عمر مفيد آنها را نيز كاهش ميدهد و هزينههاي سنگيني به اپراتورهاي ارتباطي تحميل ميكند كه در نهايت هيچكس پاسخگو نيست و راه جبران هزينهها نيز پيشبيني نشده است.
لذا در اين گزارش به بررسي دقيق اين مسائل و تأثيرات نامطلوب قطعيهاي نامنظم برق كه خسارات چند جانبهاي را به صنعت ارتباطات وارد ميكند، ميپردازيم.
قطعيهاي مكرر و نوسانات برق، به دليل ايجاد فشار مضاعف بر تجهيزات پشتيبان انرژي، بيشترين ضربه را به باتريهاي (UPSهاي) سايتها و در مرحله بعدي به يونيت كه متشكل از تجهيزات مختلف شبكه براي ايجاد فرآيند ارتباطي راديويي و مديريت سيگنالها است، وارد ميكند و مهمترين اثرات مخرب آن به اين شرح است:
٭ كاهش عمر مفيد باتريها: همانطور كه گفته شد باتريهاي پشتيبان انرژي در BTSها بهگونهاي طراحي شدهاند كه در مواقع اضطراري مانند قطع برق كوتاهمدت مورد استفاده قرار گيرند و پيگيريها نشان داد كه اصولا با هر 10 ساعت شارژ پيوسته آمادگي 2 ساعت سرويسدهي متناوب را دارند. با اين حال، نوسانات و قطعيهاي مكرر، باعث ميشود اين باتريها با فرامين متعددي در موعد هر قطعي به مدار فراخوان شوند در حالي كه مدت زمان شارژ آنها تكميل نشده است و عملا چون توان طولانيتري براي در مدار ماندن ندارند، اين فشار مضاعف، به سرعت عمر مفيد آنها را كاهش ميدهد و منجر به ناكارآمدي آنها پيش از موعد استاندارد زماني ميشود.
٭ افزايش نرخ خرابي تجهيزات سختافزاري و هزينههاي بالاي واردات: همچنين قطعيهاي نامنظم برق به سيستمهاي حساس مديريت سيگنال سايتهاي مخابراتي كه اصطلاحا به مجموعه آنها يونيت گفته ميشود نيز آسيب جدي ميزند و باعث فرسودگي زودرس تجهيزات موجود در يونيتها و ركتيفايرها ميشود. تعمير يا جايگزيني اين تجهيزات (متشكل از ارسالكننده و دريافتكننده سيگنالهاي راديويي، مديريت تخصيص كانال و كنترلر دسترسي، تقويتكننده سيگنالهاي راديويي، آنتنهاي ارتباطي و...) با يونيت دست دوم خارجي به دليل محدوديتهاي تحريمي، در بعضي مواقع با 10 برابر قيمت واقعي انجام ميشود كه براي اپراتورها بسيار دشوار است.
٭ كيفيت پايين توليدات داخلي: در شرايط خاص اقتصادي كشور كه متبلور از تحريمهاست و وجود قوانيني نظير ممنوعيت واردات كالاهاي داراي مشابه داخلي، باتريها و ركتيفايرهاي توليد داخلي در مقايسه با نمونههاي خارجي، كيفيت نسبتا پايينتري دارند و عملا در برابر قطعيهاي مكرر برق مقاوم نيستند و سريعا از سيكل عملكرد پايدار خارج ميشود و اين نيز محدوديتي ديگر براي خدماتدهي يكپارچه شبكه ارتباطي در شرايط وقوع بحران است. در شرايطي كه قطعيهاي گسترده برق و عدم ارايه زمانبندي دقيق (جهت مديريت سايتهاي ارتباطي از سوي اپراتورها) به يكي از چالشهاي اصلي حوزه ارتباطات تبديل شده و به نظر ميرسد كه ضعف در برنامهريزي و عدم ارايه جدول زمانبندي مشخص قطعي از سوي سازمانهايي همچون توانير، بر اين موضوع دامن زده است، پيگيريهاي ما نشان داد «نبود اطلاعرساني دقيق از سوي توانير در مورد قطعيها، مانع از آن ميشود كه اپراتورها اقدامات پيشگيرانه مناسب مانند بررسي و آمادهسازي باتريهاي پشتيبان و تأمين ديزل ژنراتور براي نقاط هدف را داشته باشند.» زماني كه قطعيها به صورت غيرمنتظره و بدون زمانبندي دقيق رخ ميدهند و تكرار در قطعيها كه در تابستان امسال هم شاهد آن بوديم، عمر مفيد باتريها را شديدا ميكاهد و نرخ خروج از چرخه سرويسدهي را ميافزايد و همين موضوع به عنوان مثال ممكن است در يك روز منجر به خروج 6 هزار سايت ارتباطي از مدار سرويسدهي و چرخه ارتباطات سيار كشور لنگ شود و اعتراضات مردمي را به دنبال داشته باشد. ضمن اينكه صرف مقوله هر قطعي برق، باعث توقف سيستم كولينگ (خنككننده) سايتها ميشود و همين فقره منجر به افزايش دماي سايت و ضربه به تجهيزات موجود در يونيتها، ركتيفايرها و حتي باتريهاي يوپياس ميشود. از آن جهت كه در مدار بودن مداوم ايستگاههاي پايه مخابراتي (BTS) بهويژه در مناطق دوردست، صعبالعبور و جادههاي مواصلاتي از اهميت فوقالعادهاي برخوردار است و اين نقاط غالبا در موقعيتهايي قرار دارند كه دسترسي به امكانات ارتباطي ديگر به راحتي امكانپذير نيست و تنها راه ارتباطي مردم و مسافران با شبكه، همين سايتهاي مخابراتي هستند؛ عدم پايداري شبكه در اين مناطق ميتواند به قطع ارتباط در زمانهاي حساس منجر شود و دسترسي به خدمات ضروري مانند تماسهاي اورژانسي يا درخواست كمك را مختل كند.