اولويتبندي پروژههاي نيمهتمام سيستان و بلوچستان
نخستين سفر استاني رييسجمهور به استان سيستان و بلوچستان در شرايطي انجام شد كه موضوع توسعه متوازن منطقهاي، هم بر اساس برنامههاي بالادستي و هم بر اساس ضرورتهاي كشور يكي از مهمترين اولويتهاي كشور در افق پيش روست. بهطور كلي سفر مقامات كشور به خصوص رهبر انقلاب و رييسجمهوري به استانها و مناطق مختلف ابعاد مختلفي دارد.
نخستين سفر استاني رييسجمهور به استان سيستان و بلوچستان در شرايطي انجام شد كه موضوع توسعه متوازن منطقهاي، هم بر اساس برنامههاي بالادستي و هم بر اساس ضرورتهاي كشور يكي از مهمترين اولويتهاي كشور در افق پيش روست. بهطور كلي سفر مقامات كشور به خصوص رهبر انقلاب و رييسجمهوري به استانها و مناطق مختلف ابعاد مختلفي دارد. از ابعاد سياسي، اجتماعي و فرهنگي گرفته تا ابعاد اقتصادي و توسعهاي و صنعتي. اگر از ابعاد فرهنگي، هنري و اجتماعي عبور كنيم كه البته اين حوزه هم واجد اهميت بسياري از منظر سرمايه اجتماعي است، موضوعات و اولويتهاي مردم منطقه در حوزههاي اقتصادي، معيشتي و ارتباطي داراي اهميت بسيار است. مردم ايران اساسا تمايل دارند، مسائل خود را به بالاترين مقامات كشور منتقل كنند، حتي اگر امكان طرح اين مشكلات در سطوح پايينتر و نزد استانداران، فرمانداران و ساير مديران كل استاني هم وجود داشته باشد. ايجاد يك چنين ارتباطي رودررويي ميان دولت و مردم، سرمايه اجتماعي دولت و سيستم را افزايش ميدهد. دسترسي عمومي مردم به مقامات ارشد كشور سرمايه اجتماعي را بالا برده و زمينه افزايش مشاركتهاي عمومي را فراهم ميسازد. از اين منظر اين سفرها بسيار مهم هستند. اما از منظر اقتصادي اين سفرها ابعاد ديگري دارد كه به بخشي از مهمترين موارد اشاره ميكنم:
1) تقريبا در همه استانها، صدها پروژه نيمهكاره وجود دارد. پروژههايي كه يا در حوزههاي زيرساختي يعني راهآهن، جاده، پل، نيروگاه و... هستند يا در حوزههاي بهداشتي و درماني (بيمارستانهاي نيمهكاره) و...يا در حوزههاي فرهنگي يا در حوزه وزارت نيرو (سد و نيروگاه) يا در حوزه دامنه فعاليتهاي وزارت جهاد كشاورزي قرار دارد. كمتر استاني است كه درگير انبوهي از پروژههاي نيمهكاره نباشند.
معمولا اين پروژهها طبق برآوردي كه مشاورين پروژه در ابتدا كرده است در ظرف زماني اعلام شده به پايان نميرسند. بر اساس مطالعات مركز پژوهشهاي مجلس، اتمام اين نوع پروژهها اغلب 4الي 5برابر زمان اوليه نياز دارد. باز هم بر اساس مطالعات مركز پژوهشهاي مجلس اين پروژهها بيش از 4الي 5 برابر مبلغ اوليه سرمايه براي اتمام آنها نياز است. در شرايطي كه كشور به هر دليلي با محدوديت منابع مواجه است، تشخيص اولويتبندي پروژهها و تجميع سرمايهها در جريان سفرهاي مقامات ارشد كشور نهايي ميشود. به عنوان مثال از سرنوشت پروژههاي گاز در سيستان و بلوچستان، پروژه راهآهن زاهدان- چابهار، طرح جامع بندر چابهار، مشاركت هنديها براي توسعه چابهار، توسعه منطقه آزاد چابهار و... زماني گرهگشايي ميشود كه مسوولان ارشد كشور راهي سفرهاي استاني ميشوند.
2) هدف اصلي در اين سفرها بايد در اين راستا باشد كه چند مساله اساسي استانها حل و فصل شوند و نه همه آنها. روشن است حل مجموعه مشكلات استانها، در بازه زماني 2سال و 5سال و 10سال ممكن نيست، چرا كه مشكلات طي ادوار گذشته و دههها بروز يافتهاند. سفر مقامات كشور ميتواند تعيينكننده اولويت پروژهها باشد و دولت براي پروژههاي در اولويت تخصيص منابع دهد. نتيجه اين ميشود كه مردم از اجراي پروژهها هم در زمينه اشتغال و هم توليد كالا و خدمات بهره ميگيرند.
3) در يك جمعبندي كلي، اينگونه سفرها هم ميتواند منجر به افزايش سرمايه اجتماعي در استان مرزي به خصوص سيستان و بلوچستان شود و هم اينكه فاصله شرق كشور به پايتخت را كاهش دهد. ضمن اينكه دولت ميتواند نيازهاي اساسي استان را به توجه به كمبود منابع اولويتبندي كرده و اجرايي كند. نتيجه نهايي اين سفرها و اين تدابير نهايتا منتج به شيرين شدن كام مردم و تحقق ايده توسعه متوازن و پايدار در مناطق گوناگون كشور ميشود.