بورس انرژي واقعي چه زماني محقق ميشود؟
در چند سال اخير افزايش ناترازي برق منجر به عدمالنفع چند ميليارد دلار در صنايع كشور شده است. چراكه در زمانبندي خاموشي همواره سهميهبندي برق براي صنايع در اولويت قرار دارد.
در چند سال اخير افزايش ناترازي برق منجر به عدمالنفع چند ميليارد دلار در صنايع كشور شده است. چراكه در زمانبندي خاموشي همواره سهميهبندي برق براي صنايع در اولويت قرار دارد.
بورس انرژي ايران بستري براي انجام معاملات حاملهاي انرژي (شامل نفت، گاز، برق و غيره) و اوراق بهادار مبتني بر آنهاست. بورس انرژي نيز مانند ساير بورسها يك بازار رقابتي است كه تعداد زيادي خريدار و فروشنده در آن حضور دارند كه در اثر معاملات آنها، قيمت حاملهاي انرژي به تعادل ميرسد. ماموريت اين بازار، ايجاد بازاري شفاف، كارآمد، با نقدشوندگي و رقابتپذيري بالا و رفع انحصار و كشف قيمت حاملهاي انرژي است. از ديگر اهداف مهم بورس انرژي ميتوان به طراحي ابزارها و محصولات جديد در بازار، ارزشآفريني و تامين منافع سهامداران، تحكيم و ارتقاي جايگاه و كاركردهاي بورس انرژي براي ذينفعان و بهكارگيري رويههاي موثر براي سلامت بازار اشاره كرد. در همين راستا سيد حسين عبدالخالقزاده كارشناس اقتصادي در گفتوگو با بازار، نقش نرخگذاري در بورس انرژي را بر كاهش انگيزه سرمايهگذاري و ناترازي برق بررسي كرده است.
عدم اصلاح و ابلاغ نرخهاي بازار برق از ابتداي سال جاري تاكنون چه تاثيري بر ميزان درآمد آن شركت داشته و در تعيين سقف قيمت چه مولفههاي بايد در نظر گرفته شود؟
با توجه به اينكه هزينههاي شركت، تابعي است از افزايش هزينههاي شركتهاي بهرهبردار، حراست و نگهباني، خدمات، فضاي سبز و ... و تمامي اين موارد با افزايش هزينههاي حقوق و دستمزد و تورم خريد لوازم مصرفي و تجهيزات مورد نياز بهشدت افزايش يافته است. لذا عدم افزايش نرخهاي بازار برق در شش ماه نخست سال موجب ناترازي درآمد و هزينه شركت شده بود.
از آنجا كه با استفاده از عوامل فشار جهت فروش برق در بورس انرژي و با استفاده از اهرم عدم واريز وجه مربوط به حقوق و دستمزد پيمانكاران و هزينههاي جاري شركت، عملا درآمد شركتها در شش ماهه نخست نه تنها نسبت به سال ۱۴۰۲ افزايش نيافت، بلكه برابر سال ۱۴۰۱ شده بود. قطعا تبعات اينگونه سياست اقتصادي در صنعت برق و برخورد با نيروگاهها خيلي سريع آثار منفي خود را نشان خواهد داد.
سازوكار اخير براي توسعه مبادلات برق در بورس انرژي طي مدت اخير راهاندازي آن، از نظر شما چه ميزان در كشف واقعي قيمت برق موفق بوده است؟در طي چند سال گذشته هر موقع مسوولان صنعت برق از آثار مثبت خريد و فروش در بورس انرژي صحبت كردهاند بخش خصوصي به شرط وجود سازوكاري جهت رقابت سالم به منظور كشف قيمت واقعي برق از پيشنهاد استقبال كرده است. لكن از آنجا كه اين روش در چند سال گذشته هم براي مدت كوتاهي آزمايش شد. بهدليل دستوري بودن قيمت خريد برق توسط شركتهاي توزيع رقابت بسيار ناسالم ايجاد شد و عملا موجب كاهش جدي درآمد نيروگاههاي بخش خصوصي را فراهم كرد. لذا در اين مرحله هم نگراني شديدي وجود داشت كه با قول مثبت مديران مبني بر اينكه با كنترل كف قيمت خريد در اين بازار از ضرر و زيان شركتهاي توليدكننده برق جلوگيري به عمل خواهد آمد. يك بار ديگر نيروگاهها با احتياط شروع به فروش برق در بورس انرژي كردند كه متاسفانه باز هم شركتهاي توزيع كه زيرمجموعه شركت توانير هستند با سفارش از بالا جهت قيمت مديريت شده در اين بازار ورود كردند كه قطعا كشف قيمت واقعي محقق نشد.
حضور توليدكنندگان و خريداران دولتي چه تاثيري بر روند معاملات خواهد داشت و تا چه حد ميتوان به رقابت سالم و عادلانه در اين سازوكار اميدوار بود؟
بورس انرژي واقعي زماني محقق ميشود كه دو طرف معامله مانند بقيه بورسها بهصورت جدي ذينفع بوده و به بيان ديگر وابستگي دولتي نداشته باشند. آنچه مسلم است، شركتهاي وابسته به دولت از تبعات سود و زيان حضور در بورس انرژي هيچگونه ضرر و زيان يا منفعتي شامل حالشان نميشود. اگر مختصر انگيزهاي هم پيشبيني شده، در جهت بهبود نقدينگي آنها براي انجام امور شركتي و اجرايي و خدمت به مشتركين است. حاصل اين روش و سازوكارِ پيشبينيشده صرفا ضرر و زيان نيروگاههاي بخش خصوصي را در پي خواهد داشت. همچنين موجبات فاصله گرفتن بيشتر سرمايهگذاران بخش خصوصي از سرمايهگذاري در صنعت برق را فراهم ميكند. به بيان ديگر تا زماني كه صنعت برق در تعامل خود با بخش خصوصي حاضر در اين صنعت رعايت عدالت و انصاف را نكند و اعتمادسازي لازم را سرلوحه برنامههاي خود قرار ندهد، روزبهروز شكاف بيشتر خواهد داشت.
با توجه به اينكه قرار است با نيروگاههاي خصوصي حاضر در بورس انرژي كه برق خود را به شركتهاي توزيع ميفروشند، در پايان هر هفته تسويه شود، آيا اين رويه ظاهرا مثبت، در قياس با رويه پرداختهاي بسيار ديرهنگام در بازار برق، ميتواند موجب رقابت منفي بين نيروگاهها براي عرضه برق در بورس انرژي با قيمت پايين با هدف تامين نقدينگي و تامين هزينههاي جاري نيروگاه شود؟
قبل از پاسخ به اين سوال لازم است يك نكته بهطور جدي بررسي شود و آن هم اين است كه دولت با وجود اينكه متعهد بودهاند درآمد فروش به بازار برق را در پايان هر ماه پرداخت كنند و موفق نشدهاند حال روش تاخيرهاي بسيار زياد حتي تا دو سال را به عنوان اصل گرفتهاند. حتي مدعي هستند چون در روش موجود نيروگاهها بهدليل عدم دريافت بهموقع طلب خود و احتمالا استفاده از تسهيلات و وام بانكي جهت رفع مشكلات نقدينگي استفاده ميكنند. لذا اگر در بورس انرژي با قيمت پايينتر و تا ۳۰ درصد كمتر از بازار بفروشند چون نقد دريافت ميكنند باز هم اقتصادي است. بهدليل عدم پرداخت هزينههاي جاري شركتها از سوي شركت مديريت شبكه برق ايران، در جهت رفع مشكلات جاري نيروگاهها براي تداوم توليد، به ناچار نيروگاهها با قيمت پايينتري در بورس انرژي پيشنهاد ميدهند. بهطور قطع و يقين درآمد و سود نيروگاهها زياد نيست. بهويژه نيروگاههايي كه بهصورت سهامي عام بوده و بورسي هستند بهطور جدي با مشكل روبرو هستند. اگر صنعت برق با همين دست فرمان جلو برود، طي يكي- دو سال آينده نيروگاههاي قديميتر بهدليل هزينههاي بيشتر بهرهبرداري و توليد كمتر نسبت به نيروگاههاي سيكل تركيبي و با راندمان بالاتر، به نقطه سربهسر از نظر درآمد و هزينه ميرسند و در سراشيبي قرار ميگيرند و حتما با ضرر و زيان زيادي روبرو ميشوند.
از نظر شما براي اصلاح و رفع مشكلات موجود در مبادلات برق، خصوصا در بورس انرژي، نيروگاهها بايد چه سياست و رويهاي اتخاذ كنند تا معاملات در بورس انرژي جنبه واقعي پيدا كند و منافع توليدكنندگان حفظ شود؟
از آنجا كه نيروگاهها مجبور به توليد برق هستند. لذا مذاكره با سازمانهاي نظارتي بهويژه شوراي رقابت، كميسيون انرژي، ديوان عدالت اداري، بازرسي كل كشور و ... و طرح مشكلات و تخلفات وزارت نيرو زمينهساز ورود اين سازمانها به موضوع موثر است. همچنين ميتوان جلوي فشار بيش از حد موجود متولي صنعت برق به شركتهاي خصوصي توليدكننده برق را گرفت.