بررسي سلامت روان قبل از ازدواج را جدي بگيريم

بررسي سلامت روان قبل از ازدواج را جدي بگيريم

۱۴۰۳/۰۹/۰۵ - ۰۱:۵۵:۰۷
|
کد خبر: ۳۲۶۵۷۲

تاثير سلامت روان بر انجام يك ازدواج موفق و تداوم آن مساله‌اي است كه نمي‌توان آن را ناديده گرفت. به همين دليل بررسي سلامت روان براي آگاهي و شناخت بيشتر افراد از يكديگر قبل از ازدواج بسيار با اهميت است و تاثير مستقيم بر شروع و تداوم زندگي و روابط زناشويي دارد كه همواره مورد غفلت قرار گرفته است.

تاثير سلامت روان بر انجام يك ازدواج موفق و تداوم آن مساله‌اي است كه نمي‌توان آن را ناديده گرفت. به همين دليل بررسي سلامت روان براي آگاهي و شناخت بيشتر افراد از يكديگر قبل از ازدواج بسيار با اهميت است و تاثير مستقيم بر شروع و تداوم زندگي و روابط زناشويي دارد كه همواره مورد غفلت قرار گرفته است. چند مساله بايد در امر ازدواج مدنظر قرار گيرد زيرا هر يك از مواردي كه در ادامه به آنها اشاره مي‌شود با سرنوشت زندگي و ادامه حيات دو انسان گره خورده است.

 

باورها و اعتقادها و نگرش به زندگي

محمدرضا ايماني، رفتار شناس و كارشناس مسائل خانواده با اشاره به اينكه براي بررسي دو نفر كه قصد ازدواج با يكديگر را دارند در ابتدا نظام ارزشي آنها از اهميت ويژه‌اي برخوردار است، افزود: اينكه به چه ميزان با همديگر تطبيق دارند مهم است چراكه وقتي انسان‌ها به لحاظ نگاه ارزشي، باورها، اعتقادها، موضوعات خانوادگي و نگرش‌ها نسبت به زندگي تفاوت اساسي دارند و به اولويت‌هاي زندگي از دو زاويه گوناگون مي‌نگرند، در صورت ازدواج به‌طور قطع دچار چالش‌ها و مشكلات فراواني مي‌شوند. او ادامه داد: به هنگام مشاوره افراد در آستانه ازدواج حدود ۸۵ عنوان «ارزش» را در مقابل آنها قرار مي‌دهيم تا ببينيم ۱۰ ارزش اوليه چيست و به چه ميزان فرد با طرف مقابل خود سنخيت دارد به عنوان مثال يكي به دنبال قدرت و ديگري در پي شهرت است يا اينكه يكي در زندگي آرامش و امنيت را جست‌وجو مي‌كند و فرد ديگر خواستار ارتباطات اجتماعي و مناسبات بين فردي است.

 

سلامت روان، مساله‌اي مغفول قبل از ازدواج

او در ادامه با تاكيد بر اينكه مساله بعدي كه براي آگاهي و شناخت بيشتر افراد از يكديگر قبل از ازدواج بسيار اهميت پيدا مي‌كند، سلامت روان است، تصريح كرد: اين مساله همواره مورد غفلت قرار گرفته است و هيچ موقع به اين قضيه فكر نكرده‌ايم فردي كه قصد ازدواج دارد آستانه سلامت روان او در چه سطحي است، پايداري او چقدر است، انسان سالمي است يا درگير يا بيمار است؟ رفتارشناس و مشاور خانواده اظهار داشت: جاي خالي اين مساله به روشني احساس مي‌شود كه اگر انسانِ درگيري است بايد مشكل خود را حل كند و بعد وارد چرخه ازدواج شود چون فرد همراه با خود، مسائل و موضوعاتي دارد كه حتما بايد آن تنش‌ها، درگيري‌ها، اضطراب‌ها، استرس‌ها، نابساماني‌ها و نگرش‌هاي منفي را رفع كند و سپس وارد پذيرش يك مساله يا موضوع ديگر شود.

 

اهميت ميزان تعهد

اين رفتارشناس و مشاور خانواده با بيان اينكه مساله مهم‌تر اين است كه فرد نسبت به زندگي و آينده چقدر متعهد است، ادامه داد: به‌طور قطع فرد ازدواج مي‌كند تا يك پله در زندگي بالاتر برود و به آسايش و آرامش برسد و چرخه زندگي او بهبود يابد و در سايه اينكه يك فرد ديگري كنار او قرار گيرد و مكملش شود و با يكديگر هم‌افزايي داشته باشند، به موفقيت‌هاي چشمگير برسد.ايماني يادآورشد: همچنين در ازدواج بايد بپذيرم كه فرد مقابل نبايد دقيقا شبيه من باشد بلكه آن فرد مستقل از من است، باورها، اعتقادات و نگاهش به زندگي متفاوت است و مي‌خواهد در جامعه نقش و استقلال داشته باشد و درباره اين موضوعات كه من چگونه مي‌توانم با او به سازگاري برسم و تعهدات خود را نسبت به او انجام دهم و من چه مسووليتي و همسرم چه مسووليتي دارد بايد به درك و آگاهي برسم و همه اين تفاوت‌ها را بپذيرم و سپس وارد زندگي مشترك شوم.

او ادامه داد: اين در حالي است كه افراد بدون در نظر گرفتن تمامي تفاوت‌ها و آگاهي‌ها نسبت به فرد مقابل وارد چرخه ازدواج مي‌شوند و معتقدند كه من آنگونه كه مي‌خواهم زندگي را به سمتي كه تمايل دارم مي‌برم اما در ادامه زندگي مشاهده مي‌كنند كه قادر به هيچ گونه تغيير در همسرشان نيستند از اين رو شروع به برچسب زدن به طرف مقابل مي‌كنند كه در نهايت اين امر منجر به درگيري و اختلافات و بروز انواع خشونت مي‌شود.

اين كارشناس مسائل خانواده اظهار داشت: اين خشونت‌ها، رفتارها و ناديده گرفتن‌ها، تحقير شدن‌ها و تحت فشار قرار دادن و تهديد و سرزنش و همچنين خشونت‌هاي جنسي باعث مي‌شود كه اين فرد حال خوبي در زندگي نداشته باشد و به تدريج اختلافات فراواني بروز مي‌كند كه منجر به درگيري‌ و نزاع‌ مي‌شود و فرد منفعل عمل كرده و دچار افسردگي مي‌شود و در موارد حادتر به اقداماتي چون خشونت‌هاي خودمحوري يا درون فردي، خودآزاري و خودكشي دست مي‌زند و اين چرخه باطلي است كه ما در جامعه با آنها مواجه هستيم.

 

خشونت پاسخ نادرست  به ناكامي‌ها و شكست‌هاي زندگي است

ايماني با تاكيد بر اينكه مهارت‌هاي ارتباطي پايه و اساس سواد زندگي امروز است، اضافه كرد: اكنون چندان مهم نيست كه فرد مسلط به رايانه و زبان انگليسي باشد. بله يك ديدگاه وجود دارد و آن اينكه كسي كه مهارت‌هاي ارتباطي درون فردي با خود، بين فردي و ديگران را بلد نباشد انسان بي‌سوادي محسوب مي‌شود.

رفتارشناس و مشاور خانواده خاطرنشان كرد: وقتي تاب آوري را از دست مي‌دهيم تكانش‌گري به سراغ ما مي‌آيد و ناخودآگاه ما را به سمت رفتارهاي هيجاني غير كنترلي مي‌برد و در اين ميان اگر مهارت كنترل خشم و چگونه صحبت كردن را بلد نباشيم، دست به اقدامات خشونت‌آميز مي‌زنيم كه اين خشونت مي‌تواند از طرف پدر، مادر يا فرزندان باشد.