بورس در مسير اعتمادسازي
در شرايطي كه فضاي كشور درگير ريسكهاي سيستماتيك است، اولين اثر مستقيم آن گريبانگير اقتصاد كشور و بازارهاي مالي ميباشد. بورس ايران هم از اين قاعده مستثني نيست.
در شرايطي كه فضاي كشور درگير ريسكهاي سيستماتيك است، اولين اثر مستقيم آن گريبانگير اقتصاد كشور و بازارهاي مالي ميباشد. بورس ايران هم از اين قاعده مستثني نيست. شركتهايي كه در بورس ايران فعاليت ميكنند به دليل عدم مديريت متغيرهاي اقتصادي ازجمله تورم و تحريم، دستخوش تغييرات در سود عملياتي خواهند شد. همين موضوع اثر مستقيم بر بورس ايران ميگذارد، چراكه بازار سهام هر كشور بايد محل سرمايهگذاري امن باشد اما مدتهاست از اين فضا دور شده است و هيچ تدبيري براي آن انديشيده نميشود. اين روزها به دليل مقابله با شرايط اضطراري حاصل از ريسكهاي متنوع، از جمله ريسك سيستماتيك جنگ، مديريت بازار سرمايه جهت كنترل هيجان و نظارت، تصميم به محدوديت دامنه نوسان گرفته است، اين تصميم در شرايط اضطراري اتخاذ شده است اما متاسفانه تداوم پيدا كرده و بايد فكري به حال آن انديشيده شود. اكثر سهام شركتهاي فعال در بورس در نقاط ارزاني قرار دارند حتي در ركود ناشي از محدوديت نوسان باز هم رغبتي براي فروش سهام وجود ندارد و سهامدار نقاط قيمتي مناسب براي ورود به بازار را هدف قرار داده است. از منظر بنيادي، توجه به ارزش ذاتي سهام شركتها، اهميت بيشتري پيدا ميكند، چراكه بخش مهمي از محاسبه اين ارزش مربوط به وضعيت سوددهي شركتهاي مذكور است كه متاسفانه اين روزها شاهد افت عملكرد شركتها ميباشيم. اكثر متغيرهاي اقتصادي و ريسكهاي سيستماتيك اثر منفي بر بهاي تمام شده، ساير هزينههاي عملياتي و ساير هزينههاي غيرعملياتي شركتها به خصوص صنايع مولد گذاشته و از طرفي با توجه به اينكه به دليل فشار هزينهها، توسعه عمليات و بهرهوري كاهش يافته باعث افت توليد و فروش شده است، بنابراين شركتها شاهد رشد درآمد ناشي از نرخ فروش به دليل تورم شدهاند نه حجم فروش و عملا سودآوري آنها واقعي يا اقتصادي نيست، لذا اين موضوع كه اين روزها در گزارشهاي شركتها آشكار است بايد در اولويت بهبود از طرف مديران قرار گيرد، به دليل اينكه اكثر اين شركتها به ويژه توليديها در بورس ايران فعالند، لذا در صورت بهبود سودآوري اين شركتها، بورس ايران خود به خود رو به بهبود ميرود و اعتماد سرمايهگذاران را به خود جلب ميكند. متاسفانه مدتهاست روند حركتي بازار سرمايه به نحو مختلف در دست كنترل است و اگر اين روند هر چه سريعتر بر وزن عرضه و تقاضا پيش برود نه دخالت و محدوديت، شفافيت در بازار ايجاد ميشود و در شرايط هيجان زياد بازار هم، آن را آرامآرام به سمت متعادل شدن هدايت ميكند. ناگفته نماند بعد از هموار شدن ريسك جنگ، هر نوع مداخلهاي در قوانين بازار اشتباه است و بهترين مكان سرمايهگذاري در نقاط ارزنده قيمتي، سهام همين بازار است ، بنابراين اگر ريسك جنگ نباشد نيازي به اتخاذ هيچگونه تصميمي درخصوص محدوديت دامنه نوسان يا تغيير حجم مبنا يا دستكاري قوانين بازار نیست و بازار بايد روند طبيعي خود را طي كند. يادمان باشد بازار سرمايه ايران جهت اعتمادسازي به شفافيت نياز دارد.