سرنوشت صادرات نفتي ايران در دوران ترامپ
سرنوشت صادرات نفتي ايران پس از حضور ترامپ در كاخ سفيد چه خواهد شد؟ آيا تحقق دورنماي صادرات يك ميليون و 780 هزار بشكهاي نفت خام محتمل است يا اينكه با حضور ترامپ بايد بودجه متفاوتي را تنظيم كرد؟ آيا چين به دنبال جايگزين كردن نفت آفريقا به جاي نفت ايران است؟ اين پرسش و ساير پرسشهايي از اين دست اين رروزها در محافل اقتصادي و رسانهاي كشور بازتاب پيدا ميكند.
سرنوشت صادرات نفتي ايران پس از حضور ترامپ در كاخ سفيد چه خواهد شد؟ آيا تحقق دورنماي صادرات يك ميليون و 780 هزار بشكهاي نفت خام محتمل است يا اينكه با حضور ترامپ بايد بودجه متفاوتي را تنظيم كرد؟ آيا چين به دنبال جايگزين كردن نفت آفريقا به جاي نفت ايران است؟ اين پرسش و ساير پرسشهايي از اين دست اين رروزها در محافل اقتصادي و رسانهاي كشور بازتاب پيدا ميكند. برخي عنوان ميكنند چين به دنبال جايگزين كردن نفت كشورهاي آفريقايي به خصوص نيجريه با نفت ايران است. اما مساله اين است كه نفت ايران براي چين غيرقابل جايگزين است. ضمن اينكه نفت آفريقا تا زمان رسيدن به چين بين 30 تا 40 روز بايد مسير دو منطقه را طي كند و اين موضوع براي چين غيرقابل قبول است. ايران حدود 10درصد نفت چين را تامين ميكند و چين در راستاي منافع ملي خود همچنان اين ظرفيت را برقرار نگه ميدارد. از سوي ديگر، ترامپ به چين چنگ و دندان نشان داده و به دنبال رويارويي تعرفهاي و غيرتعرفهاي با چين است. طبيعي است كه چين منافع خود را دنبال كرده و دليلي نميبيند كه براي رضايت ترامپ منافع خود كه با واردات نفت از ايران تامين ميشود را فدا كند. افرادي كه از كاهش صادرات نفتي ايران پس از پيروزي ترامپ صحبت ميكنند، فراموش كردهاند كه در نوبت قبلي حضور ترامپ هم اين ترامپ نبود كه باعث كاهش صادرات نفتي ايران شد، بلكه اين كرونا بود كه تقاضاي نفت در جهان را كاهش داد و متعاقب آن متقاضي خريد نفت ايران هم كم شد. البته كشورهايي چون كره جنوبي، تركيه، هند، اروپاييان، ژاپن و...كه از يك طرف مشتري نفت ايران بودند و از سوي ديگر روابط مناسبي با امريكا داشتند، طبيعي بود كه پس از حضور ترامپ در سال 2016 و تلاش براي فشار حداكثري بر ايران، خريد نفت از ايران را كاهش دهند. اما در همان برهه هم چين در حال خريد نفت ايران بود و مشكلي در اين زمينه وجود نداشت. معتقدم اگر پس از تحريمهاي ترامپ، اقتصاد جهاني با معضل كرونا و كاهش مصرف شديد ناشي از آن روبهرو نميشد، صادرات نفتي ايران در همان برهه هم به چين و برخي كشورهاي ديگر افزايش پيدا ميكرد. اما در ادامه ماجراي كرونا و كوويد 19 سمت و سوي خاصي پيدا كرد و باعث كاهش تقاضاي انرژي در جهان و كاهش صادرات نفتي ايران شد. بنابراين كاهش چشمگير صادرات نفتي ايران در آن سالها، دلايل مختلفي داشت كه يكي از دلايل آن به تحولات داخل امريكا و حضور چهرهاي مانند ترامپ در راس هرم اجراي ايالات متحده باز ميگشت، اما دليل برجستهتر و مهمتر شيوه كرونا در جهان بود. با اين توضيحات بايد به آن دسته از افراد و جرياناتي كه نگران صادرات نفت ايران در دوره ترامپ هستند، گوشزد كرد كه نگران نباشند! ضمن اينكه هنوز معلوم نيست آيا ترامپ در مواجهه با ايران چه سياستي را دنبال ميكند؟ آيا به دنبال سياست فشار حداكثري خواهد بود يا نوع خاصي از تعامل و تفاهم و مذاكره را پيگيري ميكند يا تركيبي از هر دو راهبرد را؟ البته حضور چهرههايي مانند ايلان ماسك برخي را به اين نتيجه رسانده كه با ترامپ متفاوتي طرف خواهيم بود. اگر ترامپ به سمت فشار و تحريم حركت كند، هزينههاي جانبي صادرات نفت ايران بالا ميرود. هزينهها براي ايران در بخشهايي چون كشتيراني، بيمه، نقل و انتقال پول، اسناد و... بيشتر ميشود. موضوعي كه معتقدم جاي نگراني دارد، بازگشت تحريمهاي اقتصادي شوراي امنيت و سازمان ملل متحد عليه ايران است. تا زماني كه اين نوع تحريمها بازنگردد تحريمهاي امريكا به تنهايي نميتواند تحريمهاي ايران را به مرحلهاي برساند كه نگرانيهاي عميقي ايجاد كند. اگر تحريمهاي سازمان ملل در جريان بود، امكان داشت كه مشكلات ايران در صادرات نفت بيشتر شود، اما خوشبختانه در حال حاضر ايران با تحريمهاي سازمان ملل دست به گريبان نيست.
ايران تحريم خود امريكاست و با برخي تدابير ميتوان به گونهاي عمل كرد كه تحريمهاي ايالات متحده تبعات كمتري براي كشورمان داشته باشد. از سوي ديگر در جريان سفر رييسجمهور به اجلاس بريكس در روسيه هم رييسجمهور چين به پزشكيان اعلام كرده كه چين در هر شرايطي روند خريد نفت از ايران را تداوم ميبخشد. مجموعه اين گزارهها در كنار هم اين نتيجه را ميرساند كه ايران صادرات نفتي خود را با فشارهاي بيشتر و هزينههاي افزونتر ادامه ميدهد.