گريز بورس از ريسك
بورس تهران در اولين روز كاري هفته تحت تاثير ريسكهاي سيستماتيك قرار گرفت و نسبت به معاملات روز گذشته تغيير شرايط داد و نتوانست همانند هفتههاي اخير سبزپوش شود. باز هم قرار است ريسكهاي سيستماتيك بازارهاي مالي را تحت تاثير قرار دهد و احتمالا مجدد شاهد وخيم شدن اوضاع معاملات در اغلب بازارهاي مالي باشيم.
بورس تهران در اولين روز كاري هفته تحت تاثير ريسكهاي سيستماتيك قرار گرفت و نسبت به معاملات روز گذشته تغيير شرايط داد و نتوانست همانند هفتههاي اخير سبزپوش شود. باز هم قرار است ريسكهاي سيستماتيك بازارهاي مالي را تحت تاثير قرار دهد و احتمالا مجدد شاهد وخيم شدن اوضاع معاملات در اغلب بازارهاي مالي باشيم.
جنگ و تنش در خاورميانه به اوج خود رسيده و هر روز شاهد يك اوضاع جديد در خاورميانه هستيم. در برخي روزها اعلام ميشود كه تنشها به كمترين حد خود رسيده و كشورها در آستانه صلح قرار دارند؛ اما روز ديگر خبر از تنش شديد و جنگ ميآيد كه نتيجه آن اشغال شدن برخي از شركتها است. بر اساس گزارشهاي رسيده از شهر حلب، از ساعاتي پيش گروههاي تروريستي بدون مقاومت خاصي از طرف ارتش سوريه به شهر استراتژيك حلب رسيدهاند و در حال پيشروي به سمت مركز اين شهر هستند.
به گفته كارشناسان سقوط حلب، به عنوان نقاط كانوني در جنگ سوريه تاثير بسياري بر روي بازارها خصوصا بورس دارد و ميتواند روند بازارها را تغيير دهد. در وهله نخست اين تاثير را ميتوان در كاهش اطمينان سياسي و اقتصادي ديد؛ سقوط حلب به تشديد درگيريها و پيچيدگي بيشتر وضعيت سياسي سوريه منجر شد. اين ناپايداريهاي سياسي و عدم اطمينان ناشي از آن معمولاً منجر به كاهش تمايل سرمايهگذاران به ريسك ميشود، كه ميتواند تأثير منفي بر بورس داشته باشد. سرمايهگذاران غالباً در مواجهه با اين شرايط به دنبال سرمايهگذاريهاي امنتر مانند طلا يا ارزهاي پايدار ميروند.
مساله بعدي نوسانات قيمت نفت است، درست است كه سوريه به خودي خود توليد كننده نیست؛ اما جغرافياي سياسي منطقه، و نزديكي به كشورهاي اصلي توليدكننده نفت مانند عراق و ايران، به معني آن است كه ناآراميهاي سوريه ميتوانند بر عرضه نفت منطقه تأثير بگذارند. نوسانات در عرضه نفت ميتواند به تغييرات شديد در قيمت نفت منجر شود كه به نوبه خود بازارهاي بورس جهاني و منطقهاي را تحت تأثير قرار ميدهد، بهخصوص كشورهايي كه اقتصادشان به واردات انرژي وابسته است.
نكته بعدي اين است كه ميتواند بر اقتصاد كشورهاي همسايه تاثيرگذار باشد. كشورهاي همسايه سوريه، بهويژه تركيه، لبنان و اردن، بهشدت از وضعيت سوريه متأثر ميشوند. تغيير در تجارت و جريانهاي مهاجرتي ناشي از سقوط حلب، ميتواند بر اقتصاد اين كشورها تاثير بگذارد كه بازهم ميتواند بر شاخصهاي بازار بورس تأثيرگذار باشد.
به گفته كارشناسان سقوط حلب ميتواند تعادل قدرت در منطقه را تغيير دهد، و اين تغييرات ژئوپليتيكي ممكن است بر تصميمگيري سرمايهگذاران و استراتژيهاي تجاري بينالمللي تأثير بگذارد. سرمايهگذاريهاي مرتبط با تسليحات، قراردادهاي دفاعي و امنيتي ممكن است با افزايش توجه مواجه شوند.
بورسهاي جهاني اغلب به تحولات ژئوپليتيكي حساسيت نشان ميدهند. سقوط حلب و پيامدهاي آن ميتواند به نوسانات قيمتي در بازارهاي سهام كشورهاي توسعهيافته نيز منجر شود، چرا كه سرمايهگذاران به دنبال تنظيم سبد داراييهاي خود در برابر ريسكهاي جهاني خواهند بود.
بر همين اساس ميتوان گفت كه تأثير سقوط حلب بر بورس به تركيبي از افزايش ريسك سياسي، نوسانات قيمت نفت، تغييرات اقتصادي و ژئوپليتيكي و واكنش زنجيرهاي بازارها بستگي دارد. اين شرايط ميتواند باعث افزايش نوسانات و ريسك در بازارهاي مالي و به تبع آن تأثير منفي بر روندهاي بورسي شود.
با وجود تمامي اين شرايط همچنان دامنه نوسان بازار سرمايه محدود است و با توجه به افزايش ريسك در منطقه برخي از كارشناسان انتظار دارند كه محدوديت دامنه نوسان بيش از گذشته شود و دوباره دامنه نوسان به محدوده مثبت و منفي يك درصد بازگردد. اين درحالي است كه فعالان بازار سرمايه مخالفت شديدي با محدوديت دامنه نوسان دارند و عقيده دارند كه اين محدوديت در ميان مدت يك دستكاري براي بازار به حساب ميآيد و اكنون چندين ماه كه دامنه نوسان بازار سهام محدود شده و اين بدان معناست كه مسوولان بهطور غيرمستقيم در بازار دخالت ميكنند. محدوديت دامنه نوسان باعث ميشود كه معاملات بازار نيز تا حدود زيادي محدود شود و جلوي سودسازيها نيز گرفته شود؛ درست است اين محدوديت در زمانهاي خطر جلوي ريزشهاي سنگين بازار سرمايه را ميگیرداما ادامهدار بودن آن باعث ميشود كه بورس تهران روزهاي تلخي را تجربه كند و احتمالا زمان آن رسيده كه بازار مجدد تغيير روند دهند و مثبتهاي خود را تعديل كند و مجددا شرايط وخيم شود. اما نكته قابل توجه اينجاست كه اگر مسوولان در شرايط حاساس توجه بيشتري به بورس داشته باشند بازار سرمايه به جاي روند نزولي ميتواند همان روند روبه بالاي خود را داشته باشد.
در شرايط كنوني انتظار نميرود كه به علت افزايش تنشها در منطقه دامنه نوسان مجدد محدود شود؛ اما اگر اين عمل توسط سازمان بورس صورت بگيرد در وهله نخست سهامداران به همان عقيده گذشته خود يعني ادامهدار بودن مسير تصميمات مجيد عشقي توسط حجتالله صيدي باز ميگردند و در ادامه مسير نيز اعتماد و نقدينگي كه در اين مدت به وجود آمده بود از بين خواهد رفت و بازار دوباره به كف اعتماد ميرسد، با وجود اين شرايط بايد ديد كه چه در آينده و تصميماتي در انتظار بازار سرمايه است.
بازار از نگاه معاملات
در اولين روز كاري هفته يعني شنبه 10 آذر 1403، شاخص كل بورس و شاخص هم وزن با يكديگر واگرايي داشتند و هر يك مسيري جداگانه براي خود انتخاب كردند. شاخص كل بورس تهران در اين روز با كاهش 0.5 درصدي به محدوده 2 ميليون و 414 هزار واحدي رسيد. همچنين شاخص كل هموزن نيز رشد 0.2 درصدي را ثبت كرد و به تراز 768 هزار و 210 واحدي رسيد.
همچنين شاخص كل فرابورس نيز 0.07 درصد افزايش داشت و در ايستگاه 23 هزار و 442 واحدي ايستاد. از مجموع 706 نماد بازار سرمايه در اين روز 276 نماد مثبت و 373 نماد منفي بودند و در كنار اين موضوع 180 نماد يعني 25 درصد از كل نماد در صف خريد و 146 نماد يعني 21 درصد صف فروش را تجربه كردند.
نمادهاي فارس، فملي، فولاد، نوري، كچاد، پارس، شپنا، تاپيكو، شتران، پارسان در اين توانستند بيشترين تاثير را بر روي شاخص داشته باشند. همچنين بيشترين ارزش معاملات نيز به نمادهاي خودرو، وبملت، شتران، اخابر، وپارس، فولاد، خگستر، خساپا، شستا و شپنا رسيد.
در اولين روز كاري هفته صنايع پيمانكاري صنعتي، حمل و نقل از طريق خطوط راه آهن، سخت افزار و تجهيزات، مخابرات، دارويي، شيرينيجات، نساجي، ساير محصولات غذايي، چوب، قطعات خودرو، نرم افزار و خدمات، محصولات فلزي، كانيهاي فلزي، خدمات رفاهي-برق، ابنوهسازي املاك و مستغلات و كاشي سراميك با بازده مثبت بسته شدند.