كسري بودجه و هزينههاي بيهوده
معضل كسري بودجه و در امتداد آن بيانضباطيهاي اقتصادي، يكي از مشكلات ريشهاي اقتصاد ايران طي سالها و دهههاي اخير بوده است. بسياري از ناهنجاريهاي اقتصادي از جمله رشد نقدينگي، استقراض، تورم و فقر مطلق ناشي از كسري بودجه است.
معضل كسري بودجه و در امتداد آن بيانضباطيهاي اقتصادي، يكي از مشكلات ريشهاي اقتصاد ايران طي سالها و دهههاي اخير بوده است. بسياري از ناهنجاريهاي اقتصادي از جمله رشد نقدينگي، استقراض، تورم و فقر مطلق ناشي از كسري بودجه است. اين معضل به خصوص در شرايط فعلي كه اقتصاد ايران رو در روي فشارهاي احتمالي و فزاينده ترامپ قرار گرفته بيشتر از هر زمان ديگري ظهور و بروز داشته است. در عين حال بايد توجه داشت كسري بودجه بسياري ريشهايتر از آن است كه با فرمولهاي ساده بتوان آن را حل و فصل كرد. طي سالهاي متمادي كه كشور با درآمدهاي نفتي قابل توجهي مواجه بود بسياري از سياستگذاران و تصميمسازان ازجمله نمايندگان دورههاي مختلف از نفوذ و قدرت و مسووليت خود سوءاستفاده كرده و درآمدهاي نفتي را صرف امور غيرضروري كردند .اين افراد و گروهها رديفهاي هزينهاي متعددي را از جيب مردم به واسطه پول نفت تحميل كردند. از سال ۹۷ اما كشور با شكل متفاوتي از تحريمهاي اقتصادي مواجه شد و ترامپ دايره تحريم و فشار عليه ايران را تنگ كرد. از ۹۷ به اين سو كه اقتصاد ايران با فشار بيشتري مواجه شد دولتها به جاي كاهش يا حذف رديفهاي هزينهاي مازاد، موازي و فاقد تاثير مثبت در رفاه مردم و كارآمدي سيستم، سراغ منابع درآمدي جايگزين رفتند. در دولتهاي حسن روحاني و ابراهيم رييسي هر آنچه امكان اعتباري و مالي وجود داشت جايگزين درآمدهاي نفتي و مصرف شد. در دوره پس از ترامپ و حضور بايدن اين اميد وجود داشت كه مذاكرات برجامي با حزب دموكرات تداوم يابد. اما به دليل رقابتهاي جناحي و سياسي و ممانعت طيف اصولگرا، فرصتي كه دولت بايدن براي رفع تحريمها ايجاد كرده بود از ميان رفت و اقدامي براي رفع تحريمها صورت نگرفت. به ناچار در دولت اصولگرايان آمدند و گفتند بدون رفع تحريمها ميتوان مشكلات اقتصادي كشور را رفع و رجوع كرد! اما ادامه رخدادها نشان داد كه بدون رفع تحريمها نميتوان اقدامي به سمت بهبود صورت داد. اين روند ادامه داشت تا اينكه مشكلات مردم بيشتر و سفره مردم تنگتر شد. آقاي پزشكيان در يك چنين شرايطي ريسك بزرگي كرد كه سكان هدايت دولت را به دست گرفته است. چرا كه شرايط بسيار بحراني و وخيم است. به نظرم شعار وفاق نيازمند مشاركت همه طيفهاست. از جناح راست و چپ و ميانه و... بايد وارد ميدان شوند و زمينه بهبود شاخصها را فراهم سازند. پزشكيان اين شعار را سر داد تا همه ظرفيتها و جناحها در راستاي توسعه كشور گرد هم آيند، اما اين جناح تندرو و شكست خورده در انتخابات نشان داده، مسائل جناحي و گروهي برايشان مقدم بر منافع ملي كشور است. با آمدن ترامپ شرايط بسيار سختتر شده است.
در بودجه ۱۴۰۴، حدود ۱ ميليون و ۷۸۰ هزار بشكه فروش نفت پيشبيني شده. بعيد است با فشارهاي حداكثري ترامپ بتوان اين عدد را محقق كرد. اگر مذاكره و توافقي با ترامپ صورت نگيرد، فروش اين ميزان نفت دشوار خواهد بود (اگر نگوييم ناممكن است) عدم تحقق اين درآمد در بودجه، كسري بزرگي را شكل ميدهد. از سوي ديگر دولتهاي قبل همه درآمدهاي جايگزين مانند فروش اوراق، ماليات، بورس، فروش املاك دولتي و... را خرج كرده و ديگر ظرفيت جايگزيني براي دوران فشار و تحريم باقي نمانده است. متاسفانه دولت در اين شرايط وسوسه شده تا بخشي از كسري را از طريق افزايش قيمتها جبران كند كه اين اقدام بسيار خطرناك است. مجلسيها اگر با دولت همراهي كنند و بخشي از رديفهاي غيرضروري را پالايش و حذف كنند شايد قسمتي از كسري بودجه جبران شود و كمي بهرهوري در بودجه تزريق شود. به جز اصلاح بودجه و حذف رديفهاي غيرضروري همچنين پايان دادن به معافيتهاي مالياتي برخي نهادها و ارگانها و كارتلهاي بزرگ حاكميتي فضايي براي دولت باقي نخواهد ماند تا بخشي از وعدههايش را محقق كند. مجموعه اين گزارهها يك بار ديگر اين حقيقت را يادآور ميشود كه براي حل مشكلات اقتصادي و ايجاد يك زندگي روتين و عادي براي مردم راهي جز مذاكره، تنشزدايي و تفاهم با غرب وجود ندارد؛ راهي كه به هر حال ايران ناچار به پيمودن آن است. اي كاش سريعتر اين مسير طي شود تا فشار فزاينده بر مردم كمي كاهش پيدا كند.