قيمتگذاري دستوري، مهمترين چالش بورس انرژي
با افزايش عرضه و تقاضاي برق در بورس انرژي اميدواريها براي افزايش سرمايهگذاري در اين صنعت هم بيشتر شده است.
با افزايش عرضه و تقاضاي برق در بورس انرژي اميدواريها براي افزايش سرمايهگذاري در اين صنعت هم بيشتر شده است. فعالين صنعت برق اميدوارند كه تالار سبز به مرجعي منطقي و مستقل براي تعيين قيمت برق در كشور تبديل شود تا شايد اينگونه كمي از شدت ناترازيهاي مالي در اين صنعت كاسته شود. اما با وجود افزايش معاملات برق در بورس انرژي برخي از فعالين و كارشناسان بورس انرژي نسبت به سياستگذاريهاي دولتمردان براي اين بازار ابراز نگراني ميكنند.
بابك باقري كارشناس حوزه بورس انرژي كه مهمترين چالش و دغدغه خود براي آينده بازار برق در بورس را قيمتگذاري دستوري ميداند، ميگويد كه بهترين نقش بورس انرژي كشف قيمت واقعي برق به عنوان يك كالاي استراتژيك است. اگر اين اتفاق به درستي رخ دهد ميتوان شاهد افزايش افزايش عرضه و تقاضاي برق در اين بازار و به دنبال آن افزايش سرمايهگذاريهاي در صنعت برق طي يك الي دو سال آينده بود.
او با بيان اين نكته كه اگر بورس انرژي كاركرد واقعي خود را بدون دخالتهاي دولتمردان ادامه دهد، به نوعي ناترازي موجود در صنعت برق از بين خواهد رفت، ادامه داد: بايد شرايطي را فراهم كرد كه بورس انرژي مرجعي منطقي و مستقل براي كشف قيمت برق باشد.
با توجه به پررنگتر شدن نقش بورس انرژي در معاملات كالاي برق اين مساله را تا چه حد بر بهبود شرايط اقتصاد برق موثر ميدانيد؟
بايد توجه داشت كه بورس انرژي ابزاري براي توسعه زير ساختي صنعت برق از مسير شفافيت و كاهش هزينههاي تامين برق براي مصرفكنندگان با هدف صيانت از حقوق توليدكنندگان برق است. حالا در كشور ما اين بازار ميتواند كاركرد دو چنداني داشته باشد. با افزايــش عرضــه و تقاضــاي بــرق در بــورس اميــد آن ميرود كــه بعــد از يــك الــي دو ســال سرمايهگذاريها در ايــن صنعــت افزايــش پيـدا كـرده و بـه نوعـي ناتـرازي موجـود در صنعـت بـرق كاهـش يابـد. البته نبايد فرامـوش كـرد كـه توسـعه بـازار بـرق در بـورس انـرژي يـك تكليـف قانونـي اسـت. در برنامــه هفتــم توســعه هدفگذاري شــده كــه ۶۰ درصــد معــاملات در بــورس انــرژي انجـام شـود چرا كه صورتهاي مالي صاحبان نيروگاهها و فعالين صنعت برق نشان ميدهد كه ناترازي مالي يكي از اصليترين چالشهاي صنعت برق در طي سالهاي گذشته بوده است. بدين معنا كه دخل و خرج صنعت برق با هم هم خواني ندارد. به همين دليل فعالان صنعت برق همواره دچار مشكلات متعددي در زمينه تامين منابع مالي خود بودند. حالا اما با شكلگيري و افزایش عرضه و تقاضا براي برق در بورس انرژي و راهاندازي بورس سبز چشمانداز سرمايهگذاري در حوزه انرژيهاي تجديد پذير مثبت شده است. با اين اوصاف ميتوان ادعا كرد كه بورس انرژي علاوه بر كاركردي كه در زمينه روشن كشف قيمت و شفافيت در معاملات دارد ميتواند زمينه ساز تامين مالي صنعت برق منجر شود.
بــا ادامــه ايــن وضعيــت و افزايــش عرضــه و تقاضــاي بــرق در بــورس اميــد آن ميرود كــه بعــد از يــك الــي دو ســال سرمايهگذاريها در ايــن صنعــت افزايــش پيـدا كـرده و بـه نوعـي ناتـرازي موجـود در صنعـت بـرق كاهـش يابـد. از طرفـي نبايد فرامـوش كـرد كـه توسـعه بـازار بـرق در بـورس انـرژي يـك تكليـف قانونـي اسـت. در برنامــه هفتــم توســعه هدفگذاري شــده كــه ۶۰ درصــد معــاملات در بــورس انــرژي انجـام شـود و هـدف از تصويـب ايـن قانـون ايـن اسـت كـه سـهم وزارت نيـرو از بـازار برق كمـر شده و دولت تنـها به ارايه دهـده خدمات در اين بازار تبديل شود.
حضور بازيگران دولتي از جمله شركتهاي توزيع و نيروگاههاي دولتي در بورس تا چه حد ميتواند فضاي رقابتي و امكان كشف قيمت واقعي برق را متاثر از خود كند؟ همگي به خوبي ميدانيم كه وزارت نيرو و توانير چه چالشهايي را در زمينه پرداخت مطالبات فعالين صنعت برق داشته و دارد. حتي در برخي موارد صاحبان نيروگاهها بعد از يك سال هم قادر به دريافت مطالبات خود نبوده و اين مساله حيات نيروگاههاي برق را به خطر انداخته بود.
بورس انرژي در صورت دارا بودن چه شاخصهايي ميتواند به يك بازار رقابتي واقعي تبديل شود؟ در صورتي كه تمام عرضهها در اين بازار صورت گرفته و با تعريف ابزارهاي مالي متنوع به اين بازار عمق داده شود، ميتوان بورس انرژي را يك بازار رقابتي واقعي دانست. البته لازم است كه متناسب با اين ابزارها، نهادهاي مالي متناظر با اين بازار نيز شكل گيرد. به عنوان مثال اگر بحث خرده فروشي برق جدي شد، يك نهاد تخصصي بايد در اين بازار حضور پيدا كند تا بتواند تامين مالي نيروگاهها را انجام دهد. همچنين با كمك ساير صندوقهاي تامين مالي بايد ابزارهايي را براي فعالين صنعت برق در بورس انرژي تعريف كرد.
قيمتگذاري دستوري مهمترين مانع حضور شركتها و متقاضيان در اين بازار است كه براي آن بايد يك تصميم حاكميتي و كلان در كشور گرفته شود. بهترين راهكار هم استفاده از ابزارهاي بورس انرژي است كه ميتواند با استفاده از يك استراتژي مشخص در زمانبندي مشخص انجام شود.
مهمترين چالشي كه بورس انرژي هماكنون با آن مواجه است، چيست؟
به باور من قيمتگذاري دستوري مهمترين مانع حضور شركتها و متقاضيان در اين بازار است كه براي آن بايد يك تصميم حاكميتي و كلان در كشور گرفته شود. بهترين راهكار هم استفاده از ابزارهاي بورس انرژي است كه ميتواند با استفاده از يك استراتژي مشخص در زمانبندي مشخص انجام شود.
چشمانداز بازار را چطور ميبينيد؟
چشمانداز اين بازار با توجه به ناترازي برق و ساير حاملهاي انرژي در صورت الزام دولت به رفع اين ناترازي را در بلندمدت را مثبت و روشن ارزيابي ميكنم. با اين حال بايد يك سري اقدامات در اين حوزه انجام شود كه اولين قدم آنها كاهش تدريجي قيمتگذاري دستوري با استفاده از سازو كار بورس انرژي و از سوي ديگر تقويت قانون هدفمندي يارانهها همزمان با اين اقدام است. تا ضمن كمك به سرمايهگذاران اين حوزه، با تقويت دهكهاي درآمدي پايين بتوان از آثار اجتماعي اين افزايش هزينهها در كشور كاست.
كشف قيمت و وضعيت عرضه و تقاضا اين سيگنال را به سرمايهگذار ميدهد كه اين بازار ميتواند يك بازار امن براي سرمايهگذاري و محلي براي عرضه محصولات آنها (برق) باشد. جداي از اين بورس انرژي با تعريف ابزارهاي تامين ميتواند به محلي براي تامين مالي شركتهاي و نيروگاههاي برق و فعالين اين صنعت هم تبديل شود.