پتانسيل بورس براي صعود
اگر به دنياي سرمايهگذاري با ديدي همهجانبه بنگريم، بازار سهام به عنوان يكي از پرجاذبهترين بازارها خودنمايي ميكند. اين بازار، با ويژگيهاي خاص خود، بستري را فراهم ميسازد كه سرمايهگذاران و معاملهگران با اشتياق به آن وارد شوند.
اگر به دنياي سرمايهگذاري با ديدي همهجانبه بنگريم، بازار سهام به عنوان يكي از پرجاذبهترين بازارها خودنمايي ميكند. اين بازار، با ويژگيهاي خاص خود، بستري را فراهم ميسازد كه سرمايهگذاران و معاملهگران با اشتياق به آن وارد شوند. نگاهي به جذابيتهاي بازار سهام و مقايسه آن با ديگر بازارها مانند طلا يا ارز نشان ميدهد كه پتانسيل رشد در اين بازار به مراتب بالاتر است، به شرط آنكه ريسكهاي سيستماتيك كه متاثر از عوامل مختلف منطقهاي و جهاني هستند، مديريت شوند.
ريسكهاي سيستماتيك، همانند بادي در برابر كشتي سرمايهگذاري عمل ميكنند و توانايي به تاخير انداختن يا حتي منحرف كردن مسير رشد شاخصهاي بازار سهام را دارند.
از اين رو، در شرايطي كه اين ريسكها كمرنگ شوند، بازار سهام ميتواند به راحتي به قلههايي نظير چهار هزار واحدي دست پيدا كند. با اين حال، نااطمينانيهاي موجود در محيط اقتصادي و سياسي، موجب بروز ترديدهاي زيادي در ميان سرمايهگذاران شده و در نتيجه به افزايش رفتارهاي هيجاني در بازار منجر ميشود؛ هيجاناتي كه گاه از جنبههاي جذاب اين بازار به حساب ميآيد و ميتواند فرصتهاي بينظيري را براي معاملهگران جسور ايجاد كند.
در فرآيند تصميمگيري درباره سرمايهگذاري، معمولا از رويكردهايي بهره ميبريم كه بر پايه احتمالات بنا نهاده شدهاند و اين به معناي پذيرش عدم قطعيت در تحليلهاي مالي است. به طوري كه اگر ريسكهاي سيستماتيك كنترل شوند، ميتوانيم انتظار داشته باشيم كه بازار سهام در يك بازه زماني شش ماهه، توانايي عبور از مرز سه ميليون واحد را داشته باشد و پس از آن حركت به سوي قلههاي بالاتر را ادامه دهد. در اين مسير، جريانهاي مالي به صورت پويا در حال تغيير و جهش هستند؛ به ويژه زماني كه سهامهاي شاخصساز به دوره استراحت كوتاهمدت ميروند و در نتيجه، سرمايه به سمت سهامهاي كوچكتر سوق پيدا ميكند كه خود ميتواند جاني تازه به روند رشد بازار ببخشد، بازي در اين عرصه با ليدري شركتهايي چون سايپا ادامه مييابد.
از طرف ديگر، با تحليل عرضه و تقاضا مشاهده ميكنيم كه تقاضاي بالايي براي سهام در دسترس است، اما بايد درنظر داشته باشيم كه با گذشت بيش از يك سال از استقرار دولت جديد، شاخص بورس هنوز رشد قابلتوجهي نشان نداده است، بنابراين بهتر است از تمركز بيش از حد بر مقاومتهاي شاخص دوري كنيم، زيرا تجربه نشان داده است كه هر قدرت پولي قادر به شكستن اين مقاومتها و پيشبرد بازار است.
در حال حاضر، توصيه ميشود سهامداران پرتفوهايي را طراحي كنند كه اولا قابليت نقدشوندگي بالايي داشته باشد و ثانيا توجه خود را بر سوددهي يا جبران ضرر پيشين متمركز كنند، بيآنكه به اعداد صِرف شاخص بسنده كنند، چراكه شاخص بورس، لزوما معياري دقيق براي سنجش ارزش پرتفوها نيست. بهتر است سهامداران به قيمتها در دو مقطع زماني و موقعيت شاخص دقت كنند و سپس عملكرد فعلي پرتفو را بررسي نمايند. انتخاب سهامهايي با ديپياس قابلتوجه ميتواند باعث شكلگيري يك سرمايهگذاري مطلوب و با ريسك پايين گردد. باتوجه به چالشهايي همانند كسري بودجه و مشكلات منطقهاي، شايد بد نباشد كه بخشي از وزن پرتفوي به صندوقهاي طلا اختصاص داده شود؛ به طوري كه حداقل 20درصد تركيب پورتفوي از اين صندوقها تشكيل شود و در نتيجه، سرمايهگذاران بتوانند سبد خود را در برابر نوسانات احتمالي بيمه كنند.