لزوم ايجاد زمينه حكمراني در هوش مصنوعي
رييس مركز ملي فضاي مجازي با اشاره به اينكه انقلاب صنعتي سهولتهايي در زندگي اجتماعي ايجاد كرد و توانمندي مشابهي كه انسان داشت تضعيف شد، گفت: در حوزه هوش مصنوعي سوال اصلي اينجاست قرار است كدام بُعد زندگي ما را تسهيل و جايگزين كند كه در نهايت منجر به اين ميشود كه در آن حوزه احساس نياز ما كاهش پيدا كند؟
رييس مركز ملي فضاي مجازي با اشاره به اينكه انقلاب صنعتي سهولتهايي در زندگي اجتماعي ايجاد كرد و توانمندي مشابهي كه انسان داشت تضعيف شد، گفت: در حوزه هوش مصنوعي سوال اصلي اينجاست قرار است كدام بُعد زندگي ما را تسهيل و جايگزين كند كه در نهايت منجر به اين ميشود كه در آن حوزه احساس نياز ما كاهش پيدا كند؟ به گزارش ايسنا، سيد محمدامين آقاميري - دبير شوراي عالي و رييس مركز ملي فضاي مجازي- در نشست «تحول الگوي حكمراني اسلامي ايراني پيشرفت در علوم انساني، اجتماعي و هنر؛ جايگاه بين رشتهاي و بهره مندي از فضاي تكميلي فيزيكي و مجازي» با اشاره به اينكه مساله حكمراني با بروز و ظهور فضاي مجازي چالشهاي جديدي پيدا كرده است، گفت: الگوي حكمراني در فضاي فيزيكي با سبقه و پيش فرضهايي كه ما داريم و با توجه به كارهايي كه در دنيا انجام شده و ساليان سال حكومتها آن را پيش بردند، همواره بر تدوين قانون متمركز بوده و براساس قانون، نهادها و دستگاهها كار خودشان را سامان ميدادند. آقاميري با بيان اينكه ابزار اعمال حكمراني يك موضوع پيشفرض بديهي در فضاي فيزيكي و سنتي بوده است چراكه قالب، محتوا و نيروي انساني در يد قدرت حكمران قرار داشت اما در فضاي مجازي الگوهاي حكمراني تغيير كرده است، اظهار كرد: اگر فرض بگيريم همه قوانين و چارچوبها مشخص شده باشد، مسالهاي كه در فضاي مجازي اهميت دوچنداني دارد و در فضاي فيزيكي و سنتي ما با آن درگير نيستيم، اعمال حكمراني است و اين يكي از خلأهايي است كه پيچيدگي زيادي دارد. رييس مركز ملي فضاي مجازي با بيان اينكه در حوزه تدوين مقررات برخي كشورها پيشروتر از ما هستند و در حوزههاي مختلف كارهاي متعددي در حال انجام است و در حيطه خدمات و بازار در فضاي مجازي قوانين متعدد و گستردهاي را تدوين و تصويب كردند، خاطرنشان كرد: اما مساله مهم ابزار اعمال قانون است و امروزه كشورها بصورت متنوع سراغ آن رفتند؛ برخي كشورها به سمت الگوي سنتي برگشتند و برخي كشورها سمت فناوريها و قدرتهاي نرم براي اعمال حكمراني حركت كردند. وي افزود: يكي از سوالات جدي در اين عرصه كه بايد جواب آن را بدهيم اين است كه الگوي ما براي حكمراني در فضاي مجازي با حكمراني در فضاي فيزيكي چه تفاوتهايي دارد و بر كجا بايد دست گذاشت و روي آن تمركز كرد؟ اگر ما بر مدلهاي سنتي خودمان در حكمراني در حوزههاي محتوايي و فرهنگي، اصرار داشته باشيم آيا موفق خواهيم بود؟ به عنوان مثال نظام تنظيمگري محتوايي در كشور و قوانين ما، قالب محور است. در حوزه وزارت ارشاد ما معاونت مطبوعات داريم كه از كاغذ مطبوعات تا محتواي منتشر شده را رسيدگي و نظارت ميكند، معاونت سينمايي، معاونت هنري و... هركدام قالب انتشار را اعم از نشريات، فيلم و سريال و... در دست دارند و از اين مسير اعمال حكمراني ميكنند اما در حالتي كه ما با سكوها مواجه هستيم، سكوها واسطهاي بين عرضهكننده و خدماتگيرنده هستند.