
«فرار مرد از خانواده» جرم تلقي شود
اين روزها كه مشكلات اقتصادي هر روز فشار بيشتري را برخانوادهها وارد ميكند، آسيبي تازه به آسيبهاي قبلي اضافه شده است؛ آسيبي به نام فرار مردان از خانواده. خيلي از كساني كه ديگر توانايي پرداخت هزينههاي زندگي را ندارند و هر كاري ميكنند از پس معيشت خود و خانوادهشان بر نميآيند تنها راه چاره را رفتن ميدانند.
اين روزها كه مشكلات اقتصادي هر روز فشار بيشتري را برخانوادهها وارد ميكند، آسيبي تازه به آسيبهاي قبلي اضافه شده است؛ آسيبي به نام فرار مردان از خانواده. خيلي از كساني كه ديگر توانايي پرداخت هزينههاي زندگي را ندارند و هر كاري ميكنند از پس معيشت خود و خانوادهشان بر نميآيند تنها راه چاره را رفتن ميدانند. در اين بين اما زنان خانواده كه بايد به تنهايي بار مسووليت و تهيه معاش خانواده را به دوش بكشند چگونه از پس اين شرايط بر خواهند آمد. معضل فرار مردان از خانواده معضل تازهاي نيست اما اين روزها شدت خيلي بيشتري گرفته است. امانالله قرايي، جامعهشناس با تاكيد بر اينكه دولت بايد زنان رهاشده را تحت حمايت قرار دهد و فرار مرد از خانواده را جرم تلقي كند، گفت: اين مردان بايد بازخواست شوند، چرا كه اين اقدام ميتواند معضل فرار مردان از خانواده را كمتر كند. او با تحليل پديده فرار مردان از خانه به واكاوي اين معضل اجتماعي پرداخت و افزود: عامل اصلي در ترك خانواده توسط مردان وضعيت بد معيشتي و اقتصادي خانوادههاست، اما به لحاظ تئوري علمي كه لوين در دهه ۱۹۴۰ تا ۱۹۵۰ و بنده سالها قبل اين تئوري را به نوعي ديگري مطرح كردم، اين مساله حاكي از اين است كه اكنون فضاي حاكم بر زندگي اجتماعي تحت تاثير دو دسته نيرو قرار دارد كه تحت عنوان نيروهاي برانگيزنده و بازدارنده شناخته ميشود؛ نيروهاي برانگيزنده به انواع آسيبهاي اجتماعي از نوع خانواده، وضعيت اقتصادي، محل زندگي، تاثير دوستان، فضاي مجازي و رسانههاي بيگانه و غيره مربوط ميشود.
چه عواملي منجر به گريز از خانواده ميشود
امانالله قرايي تاكيد كرد: در پديده فرار مردان از خانواده عوامل زيادي دخيل هستند. پايبند نبودن مرد به خانواده و بيبند و باري مردان و داشتن روابط نامشروع در خارج از حريم خانواده، نداشتن فرزند و... عواملي هستند كه موجب شده ميزان گريز از خانواده و رفع مسووليت و تعهدات ميان زن و مرد كاهش پيدا كند. به گفته قرايي مقدم از عوامل ديگر در فرار مردان از خانه ميتوان به پايبند نبودن زن و مرد به هنجارهاي زناشويي و ارزشهاي اخلاقي، عدم تفاهم و اعتياد مردان اشاره كرد كه اين عوامل موجب ميشود، مرد مسووليتهاي خانه را رها كند اما اگر زن و مرد داراي فرزند باشند، اين مساله كمتر اتفاق ميافتد.
درباره ترك خانواده توسط مردان
با خلأ قانوني مواجه هستيم
اين جامعهشناس با اشاره به اينكه درباره اين معضل اجتماعي با خلأ قانون مواجه هستيم، به ايلنا گفت: در مواردي كه مردي خانه را ترك ميكند و زن بيسرپرست باقي ميماند، قانون در اين مورد دچار نقصان است و حمايتي از اين زنان رها شده نميكند. اينگونه زنان و مردان ممكن است به انواع آسيبهاي اجتماعي دچار شوند. زني كه رها شده ممكن است به اعتياد به مواد مخدر روي آورد و اگر اين زن از شغلي برخوردار نباشد، مشكلات اينگونه زنان بيسرپرست بيشتر هم ميشود. مرداني كه خانه را ترك ميكنند، معمولا به جاهايي ميروند كه هيچگونه دسترسي به آنها نيست.
دولت بايد زنان رهاشده را تحت حمايت قرار دهد
او با تاكيد بر اينكه دولت بايد زنان رهاشده را تحت حمايت قرار دهد و فرار مرد از خانواده را جرم تلقي كند، گفت: اين مردان بايد بازخواست شوند، چراكه اين اقدام ميتواند معضل فرار مردان از خانواده را كمتر كند، اما متاسفانه قانون حمايتي از اينگونه زنان نميكند. البته بايد گفت زنان نيز در فرار مردان از خانه نقش دارند، چراكه اين زن است كه ميتواند به مرد آرامش دهد. اين جامعهشناس گفت: طبق تحقيقاتي كه انجام داديم مشخص شد پسراني كه قبل ازدواج، رابطه جنسي داشتهاند، پايبنديشان به خانواده پس از ازدواج تضعيف ميشود. اصولا مردان و زناني كه قبل از ازدواج روابط غيراخلاقي نداشتهاند و به اصول اخلاقي پايبند بودهاند، كمتر دچار اين دسته از معضلات اجتماعي ميشوند.
قرايي مقدم سوءاستفاده برخي زنان از قانون را عامل ديگري در فرار مرد از خانه دانست و گفت: وقتي برخي زنان و مردان تفاهم ندارند و به ناچار درصدد طلاق برميآيند، برخي از اين مردان هم به دليل عدم توانايي در پرداخت مهريههاي سنگين مجبور ميشوند كه خانه را ترك كنند.
نبايد فقط مردان را در ترك خانواده مقصر بدانيم
او با بيان اينكه نبايد فقط مردان را در ترك خانواده مقصر بدانيم و در برخي موارد زناني هم هستند كه از شرايط حاكم سوءاستفاده ميكنند، گفت: اگر فرزندي هم در اين بين باشد بهطور حتم دچار آسيبهاي اجتماعي ميشود. يكي از عوامل در بروز انواع آسيبهاي اجتماعي در افراد بزهكار همين مساله بدسرپرستي، تك سرپرستي و بيسرپرستي است.
اين جامعهشناس تاكيد كرد: البته همانطور كه اشاره كردم زنان در فرار مردان از خانه بيتاثير نيستند چون نتوانستهاند همسر خود را نگه دارند و با مدارا نكردن و گذشت نداشتن در برخي مسائل، مردان را تحت فشار قرار ميدهند، اين درحالي است كه زنان در گذشته بهرغم مشكلات و ناملايمات، با همسر خود مدارا ميكردند.
او به تاثير عامل اقتصادي به عنوان يكي از عوامل تاثيرگذار در ترك خانه توسط مردان اشاره كرد و افزود: زماني كه مرد از سويي تحت فشارهاي شديد اقتصادي در بيرون از خانه است و از سوي ديگر توان بر آوردن نيازها و توقعات همسر و خانواده خود را ندارد، در برخي موارد مجبور به ترك خانه ميشود. در اين شرايط بسيار دشوار اقتصادي برخي زنان كه توقعات زياد از همسران خود دارند بايد با گذشت، صبر و مدارا مردان خود را در محيط خانوادگي حفظ كنند.