40 هزار مرگ سالانه و 12 ميليارد دلار خسارت بيمسووليتي
جملات مختلفی درباره مرگ و آلودگی و قطعی های برق اين روزها با ادبيات مختلف شنيدهايم. مساله اينجاست كه استفاده بيحد و حساب از انرژيهاي ذخيره شده در كشور كار را به جايي رسانده كه حتي براي تامين برق هم نيروگاهها مجبورند از سوخت مازوت استفاده كنند.
گلي ماندگار|
جملات مختلفی درباره مرگ و آلودگی و قطعی های برق اين روزها با ادبيات مختلف شنيدهايم. مساله اينجاست كه استفاده بيحد و حساب از انرژيهاي ذخيره شده در كشور كار را به جايي رسانده كه حتي براي تامين برق هم نيروگاهها مجبورند از سوخت مازوت استفاده كنند. هر چند كه حالا تامين همين سوخت مازوت هم به اما و اگرهاي بسيار وابسته است. اما مساله مهمتر جان انسانهاست كه به دليل آلودگي هوا ناشي از همين سوخت مازوت به خطر ميافتد. هر چند مسوولان سعي دارند اين ميزان آلودگي را به مسائل ديگري مانند استفاده افراد از وسايل نقليه شخصي ربط بدهند اما اگر واقع بينانه به ماجرا نگاه كنيم حتي اگر ماشينهاي شخصي نقشي در آلودگي هوا داشته باشند به دليل كيفيت نامرغوب بنزيني است كه در داخل توليد و به مردم عرضه ميشود. اما اين ميزان از آلايندگي در تمام اين سالها بيش از آنكه به دليل استفاده مردم از وسايل نقليه شخصي باشد حاصل بيتدبيري و عدم ضمانت اجرايي قانوني به نام هواي پاك بوده كه هيچ كدام از ارگانها و سازمانهايي كه در اين رابطه مسووليت دارند به درستي وظايف خود را انجام ندادهاند.
بيعملي مسوولان، وضعيت آلودگي هوا را تشديد كرده است
عطا لقماني، كارشناس محيط زيست در اين باره به «تعادل» ميگويد: وضعيتي كه كشور اكنون از نظر آلودگي هوا به آن دچار شده است، به سالها بيعملي مسوولان بازميگردد. هيچ نهاد و ارگاني كه مسوول اجراي قانون هواي پاك بوده، وظايف خود را به درستي انجام نداده است. او ميافزايد: هميشه اين مردم بودهاند كه به دليل استفاده از وسايل نقليه شخصي در مظان اتهام قرار گرفتهاند. اما هيچ كس به اين موضوع كه بنزين توليد داخل بيكيفيت است و همين مساله به آلودگي شهرها دامن ميزند، توجه نميكند. از طرف ديگر، بايد پرسيد مسوولان شهري چه امكاناتي را در مورد حمل و نقل عمومي براي مردم در نظر گرفتهاند كه آنها استفاده از اين امكانات را به استفاده از وسايل نقليه شخصي ترجيح بدهند؟ لقماني با اشاره به كمبود وسايل نقليه عمومي در اكثر شهرها و استانهاي كشور اظهار ميدارد: در ساعتهايي كه پيك رفت و آمد است، به خصوص اول صبح و هنگام عصر در همين شهر تهران افرادي كه مجبورند از وسايل نقليه عمومي استفاده كنند، با مشكلات بسياري از جمله كمبود اتوبوس، مترو و تاكسي مواجهند. از طرف ديگر، صفهاي طولاني و ازدحام بيش از حد در اين وسايل باعث ميشود كه بسياري از افراد قيد استفاده از حمل و نقل عمومي را بزنند. در حالي كه اگر اين سامانه با ظرفيت بالا مشغول به فعاليت باشد، چالش آلودگي هوا تا حد زيادي برطرف ميشود. او ميافزايد: در بيشتر شهرهاي بزرگ از جمله تهران، سيستم حمل و نقل عمومي بهشدت ناكارآمد است. وقتي به اندازه كافي وسيله حمل و نقل عمومي وجود نداشته باشد و مردم براي جابهجايي مجبور باشند در مترو يا اتوبوس به صورت فشرده سوار شوند -در اين بين اتفاقاتي مانند جيببري نيز رخ بدهد- مسوولان نميتوانند ادعا كنند كه مردم بايد در مورد قانون هواي پاك مسووليتپذيرتر باشند.
آلودگي هوا و ورود ذرات معلق به درون بدن
عليرضا پرداختي، عضو هيات علمي دانشگاه تهران نيز درباره ذرات معلق در هوا ميگويد: يكي از دستهبنديهاي آلايندههاي هوا تقسيم به دو گروه آلايندههاي گازي و ذرات معلق است. ذرات معلق را بر مبناي اندازهشان دستهبندي ميكنيم. ذرات كوچكتر از ده ميكرون وارد سيستم تنفسي ميشوند و مشكلات تنفسي نظير آسم و... را ايجاد ميكنند. در دهه 90 ميلادي مشخص شد كه ذرات كوچكتر از دو و نيم ميكرون ميتوانند به عمق سيستم تنفسي نفوذ كنند و كيسههاي هوايي ريه را تخريب كنند. علاوه بر اين مساله، آلايندههاي فرار و نيمهفرار و فلزهاي سنگين متصل به ذرات معلق وارد بدن ميشوند و تندرستي را تهديد ميكنند.
رسوب كلسترول در ديواره عروق به دليل آلودگي هوا
او ميافزايد: ذرات معلق با اندازه كمتر از يكدهم ميكرون مانند مولكولهاي گازي از جداره كيسههاي هوايي ريه عبور ميكنند و وارد سيستم قلب و عروق ميشوند. اين ذرات معلق ميتوانند مانند كلسترول در ديواره عروق رسوب كنند و موجب سكتههاي قلبي و مغزي و...شوند.
اثر آلايندههاي هوا بر بيماريهاي سرطاني و غيرسرطاني
عليرضا پرداختي ادامه ميدهد: ذرات معلق همراه با خودشان آلايندههاي متفاوتي را وارد بدن انسان ميكنند. علاوه بر رسوب در رگها، بسياري از اين آلايندههاي آلي نظير بنزن و نفتالين و بنزوايپيرين ضريب شيب سرطاني دارند يعني به عنوان عوامل سرطانزا شناسايي شدهاند. گروهي از آلايندههاي آلي در ايجاد بيماريهايي به جز سرطان نيز نقش دارند.
او اضافه ميكند: گروهي ديگر از آلايندههاي موجود در اتمسفر فلزات سنگين هستند؛ ذراتي نظير سرب، كادميوم، كروم، نيكل و آرسنيك. اينها ميتوانند از منابع مختلفي در اتمسفر منتشر شوند. براي مثال در شهر تهران انتشار اين آلايندهها بيشتر از وسايل حملونقل صورت ميگيرد. موتور وسايل نقليه از آلياژهاي مختلف فلزي ساخته شدهاند و بر اثر فرسايش و ساييدگي ناشي از حركت پيستون درون سيلندر، همراه با آلايندههاي گازي از اگزوز خارج ميشوند. بهدليل حذف سرب از بنزينها غلظت اين آلاينده كاهش يافته است اما به دليل استفاده از اين فلز در بدنه موتور كماكان مقداري سرب وارد اتمسفر ميشود. سرب ميتواند در مغز استخوان تجمع يابد و در اتصالات بين سلولهاي عصبي اختلال ايجاد كند.
رفع مشكل آلودگي هوا موضوعي همگاني است
اين عضو هيات علمي دانشگاه تهران ادامه ميدهد: براي رفع آلودگي هوا همكاري ميان چندين سازمان مثل سازمان حفاظت محيط زيست، وزارت صمت و ارگانهايي مثل شهرداري و... ضروري است. بايد ميان بخشهاي مختلف همكاري شكل بگيرد. جالب است كه در دهه شصت ميلادي شهر لسآنجلس با معضل آلودگي هوا مواجه بود و با ايجاد هماهنگيهاي لازم و قانونگذاري درست مشكل حل شد. برنامهريزي به شيوهاي انجام شد كه ارتباط موثر ميان سازمانها و موسسات و مردم برقرار ميكرد. امروزه عليرغم افزايش چند برابري جمعيت و خودروها آلودگي هوا در آن شهر كاهش يافته است.
چگونگي تامين مالي مقابله با آلودگي هوا قابلتوجه است
عليرضا پرداختي ميگويد: مردم هم بايد به قوانين و وظايفشان درخصوص كاهش آلودگي هوا پايبند باشند. تعمير و نگهداري از وسيله نقليه شخصي، استفاده بيشتر از حمل و نقل عمومي و تكسرنشين نبودن خودروها نمونههايي از اقدامات توصيهشده به مردم هستند. طبيعي است كه بخشي از هزينههاي كاهش آلودگي از بودجه عمومي كشور تامين ميشود اما بخشي از هزينه داشتن اتمسفر پاك هم به عهده شهروندان ساكن هر شهر است. براي مثال نبايد از سهم مناطق محروم براي كاهش آلودگي كلانشهري مثل تهران استفاده كرد.
خسارتهاي ناشي از آلودگي هوا بر جامعه اعمال ميشود
عليرضا پرداختي بيان ميكند: «قسمتي از خسارتهاي ناشي از آلودگي هزينههايي است كه براي سلامتي و بهداشت مردم پرداخت ميشود. بخش ديگر اين خسارتها هزينههاي اقتصادي است كه غيرمستقيم بروز مييابند. از نمونههاي آثار غيرمستقيم ميتوان به تعطيلي مدارس و بانكها و ديگر موسسات، ناكارآمدي و پايين آمدن بهرهوري كارمندان به دليل آسيبپذيري در برابر آلايندهها و... اشاره كرد.»
او ميافزايد: نيازي نيست كه دوباره چرخ را اختراع كنيم. نگاه كردن به تجربههاي موفق در دنيا كافي است. بايد ديد كه در نقاط ديگر دنيا در برخورد با آلودگي هوا چه اتفاقي رقم خورده است و همان مسير موفق طي شود. ما هم ميتوانيم همان مسير موفق را طي كنيم. برخورد با مساله آلودگي هوا به درآوردن اتومبيل بزرگي از درون چاله ميماند؛ به زنجير نياز است و تمام حلقههاي اين زنجير بايد وظيفهشان را انجام دهند. تمام ارگانهايي كه در رفع آلودگي مسووليتي دارند بايد به وظايفشان پايبند باشند.
سهم مسووليت و هزينه عدم پايبندي به آن مشخص باشد
عليرضا پرداختي ادامه ميدهد: بايد در قدمهاي اول ارتباط موثر شكل بگيرد و تضمين اجرايي براي برنامهريزيها و قوانين وجود داشته باشد. تصويب قانون كافي نيست. قانوني خوب است كه قابلفهم و داراي قابليت بهروزرساني باشد و اجراي آن تضمين شود. همچنين بايد مشخص شود كه جريمه عدم رعايت قوانين و بيمسووليتي چقدر است. جريمههاي مذكور بايد به قدري بازدارنده باشند كه اجراي تكاليف براي هر بخش توجيه شود.
بهنظر ميرسد كه هزينه سرباز زدن از تكاليف كمتر از هزينههاي واقعي ناشي آلودگي هواست. عليرضا پرداختي درباره اين موضوع ميگويد: «در كشور قوانين خوب زيادي داريم اما به آنها عمل نميشود. هزينه اجرا نكردن قوانين و عمل نكردن به مسووليتها بازدارنده نيست. مديران دليلي نميبينند تا نگران عمل نكردن به وظايفشان باشند و مردم هم در رابطه با اين مساله با هزينههاي بازدارنده روبهرو نيستند. بخشي از اين هزينهها عوارض تردد شهري، ماليات و قيمت سوخت هستند. من متوجه بحث درآمد سرانه مردم و نابسامان بودن اوضاع اقتصادي هستم، منظورم اين است كه بهنظر ميآيد برآوردي از هزينههاي واقعي وجود ندارد و اين موضوع بياهميت تلقي ميشود.»
وضعيت امروز آلودگي هوا نتيجه بيمسووليتي است
عليرضا پرداختي ميگويد: ارگانها ميان خودشان هماهنگي ندارند و با هم در ارتباط نيستند. التزامي به اجراي قوانين وضعشده وجود ندارد و به دليل معضلات سياسي قوانين شكسته ميشوند. مسوولان تكاليفشان را به مردم برميگردانند و مردم هم متعاقبا مسووليت را به مديران واگذار ميكنند. همه از زير بار مسووليت شانه خالي ميكنند.