سهمِ هيچ تامين اجتماعي از نسخههاي درماني
يك كارگر شاغل، در سال چقدر در صندوق تامين اجتماعي ذخير ميكند؛ اين پولهاي انبوه كه مبالغ آن سر به فلك ميكشد كجا ميرود و چرا بيمه پايه تامين اجتماعي، هزينههاي يك نسخه ساده درمان را تقبل نميكند؟ به گزارش ايلنا، حداقل سهم پرداختي حق بيمه تامين اجتماعي كارگران براي سال ۱۴۰۳ برابر با ۲۸,۳۹۸,۵۵۳ ريال اعلام شده است.
يك كارگر شاغل، در سال چقدر در صندوق تامين اجتماعي ذخير ميكند؛ اين پولهاي انبوه كه مبالغ آن سر به فلك ميكشد كجا ميرود و چرا بيمه پايه تامين اجتماعي، هزينههاي يك نسخه ساده درمان را تقبل نميكند؟ به گزارش ايلنا، حداقل سهم پرداختي حق بيمه تامين اجتماعي كارگران براي سال ۱۴۰۳ برابر با ۲۸,۳۹۸,۵۵۳ ريال اعلام شده است. هر كارگر در هر ماه حداقل ۲ ميليون و ۸۰۰ هزار تومان (مجموع سهم كارگر و كارفرما) حق بيمه ميپردازد؛ حق بيمه كارگر در سال، ۳۳ ميليون و ۶۰۰ هزار تومان است؛ يكسوم اين مبلغ، «سهم درمان كارگر» است و در صندوق درمان تامين اجتماعي ذخيره ميشود به عبارتي سالي حدود ۱۱ ميليون و ۲۰۰ هزار تومان سهم درمان كارگر است، تازه اين رقم مربوط به كارگر حداقلبگير است؛ براي دستمزدهاي بالاتر و حق بيمههاي بالاتر، سهم درمان نيز بيشتر است. نكته اينجاست كه تامين اجتماعي نصف اين ۱۱ ميليون و ۲۰۰ هزار تومان را خرج درمان كارگر نميكند؛ حتي يك سوم اين مبلغ هم براي درمان كارگر خرج نميشود! بيمه پايه چيزي در حد هيچ است!
تامين اجتماعي هزينههاي درمان را گردن نميگيرد
در روزهاي ميانه آذرماه، در اوج آلودگي هوا و اپيدمي ويروس آنفلوآنزا، به يك كلينيك درماني خيريه و دولتي در غرب تهران مراجعه كرديم؛ هزينه ويزيت پزشك عمومي حدود ۱۰۰ هزار تومان شد كه ۶۸ هزار تومان آن سهم پرداختي فرد است؛ سازمان تامين اجتماعي پرداختِ كمي كمتر از ۳۲ هزار تومان را گردن گرفت! پول داروها هم (داروهاي ساده سرماخوردگي) حدود ۱۶۰ هزار تومان شد كه اينبار هم فقط ۵۰ هزار تومانِ آن برعهده تامين اجتماعي قرار گرفت؛ نزديك ۱۲۰ هزار تومان هزينه دارو از جيب بيمه شده پرداخت شد!
اين تجربه عيني نشان ميدهد كه تامين اجتماعي هيچ كجاي درمان كارگران نيست؛ بيمه پايه كاملا بيارزش شده و هيچ كاري براي بيمهشدگان نميكند؛ بازنشستگان و مستمريبگيران كه گرفتار بيماريهاي سختتر و نسخههاي پزشكي پيچيدهتر هستند، تجربههاي به مراتب دردآورتري دارند؛ براي آنها، بيمه پايه به اضافه بيمه تكميلي، چيزي در حد هيچ است! بيمه تكميلي خدمات محدود و سقف كوتاهي دارد و براي داروها ريالي نميپردازد.
عدالت و انصاف كجا رفته است؟!
به سراغ دو بازنشسته كارگري رفتيم تا از تجربيات آنها در اين زمينه بپرسيم؛ در روزگاري كه نرخ انواع بيماريها از آنفلوآنزا و سرطان گرفته تا بيماريهاي خودايمني و عصبي در ايران به نسبت نُرم جهاني بالاتر است، بازنشستگان چه ميكشند و چقدر با درمان تامين اجتماعي مشكل دارند؟
طاهر حيدري، بازنشسته كارگري ميگويد: تامين اجتماعي ماده ۵۴ قانون تامين اجتماعي يا الزام به ارايه رايگان صفر تا صد خدمات درماني را به هيچوجه اجرا نميكند؛ اين بزرگترين تخلف در صندوقي است كه ميلياردها تومان اندوخته كارگران در آن حيف و ميل ميشود. به راستي چقدر از سرمايههاي كارگران در شستا و شركتهاي زيرمجموعه بدون نظارت از بين ميرود؛ مگر گزارش اختلاسهاي شستا تا سال ۱۴۰۰ را نخوانديد؟ پاي ميلياردها دلار ثروت به تاراج رفته كارگران در ميان است.
و در چنين اوضاع و احوالي است كه بازنشسته بعد از سي سال پرداخت حق بيمه به اين صندوق، بايد عضو بيمه تكميلي باشد؛ من ۳۵ سال و چند ماه سابقه كار دارم، هر ماه يكسوم حق بيمهام بيفايده به صندوق درمان رفته اما حالا بايد ماهي ۴۳۰ هزار تومان براي بيمه تكميلي بپردازم؛ ۵۰ هزار تومان هم براي بيمه عمر بدهم؛ بازهم وقتي به كلينيك و داروخانه مراجعه ميكنم، بايد كلي پول خرج كنم. انصاف كجا رفته است؟
شايد بگويند چرا به مراكز ملكي تامين اجتماعي مراجعه نميكنيد؟ آنجا همهچيز رايگان است! بياييد برويم بيمارستان شهيد معيري، آنجا براي سونوگرافي نوبت ۴ماهه ميدهند! چهار ماه منتظر بمانم براي يك سونوگرافي بسيار ساده؟!
هزينه 3 ميليون و 400 هزار توماني داروي ديابت
بهروز بياني، يك بازنشسته كارگري ديگر نيز ميگويد: من بابت ديابت هر دو ماه و نيم، ۳ ميليون و ۴۰۰ هزار تومان پول دارو ميدهم كه از اين مبلغ فقط ۴۰۰ هزار تومانِ آن را بيمه پايه ميدهد؛ بيمه تكميلي ريالي براي دارو نميدهد؛ در واقع من بازنشسته با وجود بيمه پايه تامين اجتماعي و بيمه تكميلي، هر دو ماه و نيم، فقط ۳ ميليون تومان پول داروهاي ديابت ميدهم!
يكي از نزديكان ما، سرطان دارد؛ قيمت داروي خارجي شيميدرماني بيشتر از ۶۰ ميليون تومان است؛ نمونه داخلي اين دارو ۱۸ ميليون تومان قيمت دارد؛ آشناي ما، ۹ ميليون تومان حقوق ميگيرد، با اين حقوق همان داروي ايراني را هم نميتواند بخرد؛ اين خانم يك خانه كوچك ۵۰ متري دارد؛ براي اينكه زنده بماند بايد اين خانه را بفروشد تا بتواند داروهاي سرطان بخرد؛ خوب است بدانيد، اين خانم بازنشسته بيمه پايه و تكميلي هم دارد، اما هيچ كدام به دردش نميخورند!
وضع ما را ميبينند و در حالي كه دم از «عدالت» ميزنند، اعلام ميكنند ممكن است ارز ترجيحي دارو حذف شود! والله كار به جايي رسيده كه وقتي صحبت از عدالت ميكنند، بايد كفشها را دربياوريم و فرار كنيم چون با «عدالت» بوي گراني و سركوب دستمزد ميآيد!
كارگر شاغل سالي حداقل ۳۳ ميليون و ۶۰۰ هزار تومان حق بيمه به صندوق تامين اجتماعي ميدهد كه بيشتر از ۱۱ ميليون و ۲۰۰ هزار تومانِ آن به صندوق درمان ميرود؛ اين كارگر در يكسال اگر يكبار مريض شود و براي آنفلوآنزاي ساده به درمانگاه دولتي مراجعه كند بايد پول ويزيت و دارو را از جيب بدهد، يعني در سال يك ميليونِ اين ۱۱ ميليون تومان خرج درمان بيمهشده نميشود. وقتِ بازنشستگي اين ناكامي با وجود بيمه تكميلي تشديد ميشود؛ در اين بين، اگر از بخت بد، دچار بيماريهاي خاص شوي و دارو و درمان بخواهي، بايد خانه بفروشي، وام با بهره سنگين بگيري يا اگر هيچ كدام «مقدور» نبود، بنشيني و براي مرگي كه از راه ميرسد، فرش قرمز پهن كني......