صنايع در تاريكي؛ آسمان زير دود مازوت!
قطعی مكرر برق در صنايع و جايگزيني آن با سوخت مازوت، اين روزها نگرانيهاي زيادي را در جامعه برانگيخته است. در حالي كه بسياري از صنايع بزرگ به دليل كمبود برق با توقف توليد مواجه شدهاند، استفاده از مازوت به عنوان يك راهحل جايگزين، خود به چالشي جديد تبديل شده است؛ چالشي كه در آن هم محيطزيست آسيب ميبيند و هم آسمان شهرها زير بار آلودگي خم ميشود.
قطعی مكرر برق در صنايع و جايگزيني آن با سوخت مازوت، اين روزها نگرانيهاي زيادي را در جامعه برانگيخته است. در حالي كه بسياري از صنايع بزرگ به دليل كمبود برق با توقف توليد مواجه شدهاند، استفاده از مازوت به عنوان يك راهحل جايگزين، خود به چالشي جديد تبديل شده است؛ چالشي كه در آن هم محيطزيست آسيب ميبيند و هم آسمان شهرها زير بار آلودگي خم ميشود.
به گزارش «تعادل» ماجرا از كمبود گاز و افزايش مصرف خانگي در فصل سرما شروع شد. شركتهاي برق براي جبران اين كمبود، تصميم به قطع برق صنايع گرفتند تا شبكه برقرساني كشور دچار فروپاشي نشود. با اين حال، صنايع بزرگ نظير پتروشيميها، نيروگاهها و حتي برخي از كارخانههاي توليدي براي ادامه فعاليت مجبور به استفاده از مازوت شدند. مازوت، سوختي سنگين و ارزانقيمت است كه به دليل آلايندگي بالا، استفاده از آن سالهاست در بسياري از كشورهاي جهان ممنوع شده است.
گفتني است پس از آغاز قطع برنامهريزي شده برق در بخش خانگي، قطع برنامهريزي شده برق در بخش صنايع نيز آغاز شده و برنامههاي قطع برق به صنايع و شهركهاي صنعتي اعلام شده است.
درحالي كه مسوولان دولت ابتدا تأكيد داشتند كه مازوت نسوزانيم تا سلامت مردم به خطر نيفتد و بهازاي آن خاموشيهاي منظم خانگي اعمال كنيم، هم مازوت در نيروگاهها و صنايع بهدليل كمبود سوخت نيروگاهي و صنعتي، سوزانده شد و آثار آن در آلايندگي هواي شهرها مشهود بود و هم قطع برنامهريزي شده برق خانگي اعمال شد.
دوباره مسوولان امر اعلام كردند كه قطع برق بخش خانگي با برنامههاي منظم، بهدليل ناترازي گاز و كمبود سوخت، بهتر از قطع برق بخش صنعتي است و برق صنعتي قطع نخواهد شد.
با اين حال، علاوه بر اعلام و اعمال برنامههاي خاموشي برق در بخش خانگي، قطع برق صنايع نيز با عنوان مديريت سوخت زمستاني آغاز شده است. البته قطع برق صنايع نيز قرار است بر اساس برنامههاي اعلامي باشد تا فعالان صنعتي بتوانند خود را با برنامههاي قطع برق هماهنگ كرده تا كمترين اختلال ممكن در فعاليت بخش توليد حاصل شود.
بر اساس گزارشهاي رسمي، مازوتسوزي در نيروگاهها و صنايع ايران، طي ماههاي اخير به سطح نگرانكنندهاي رسيده است. ميزان آلايندههاي منتشرشده از اين سوخت، بهويژه گوگرد و ذرات معلق، كيفيت هوا را بهشدت كاهش داده است. شهروندان در شهرهاي بزرگ مانند تهران، اصفهان و مشهد با آسماني تيره و شاخص آلودگي خطرناك مواجه شدهاند. اين وضعيت، علاوه بر ايجاد مشكلات تنفسي براي مردم، موجب تعطيلي مدارس و كاهش كيفيت زندگي شده است.
اما داستان فقط به آلودگي هوا ختم نميشود. قطع برق صنايع به كاهش توليد و افزايش بيكاري نيز دامن زده است. بسياري از كارخانهها كه وابستگي شديدي به برق دارند، با توقف خطوط توليد روبهرو شدهاند. اين وضعيت باعث كاهش عرضه محصولات صنعتي و در نهايت، افزايش قيمت كالاها در بازار شده است. از سوي ديگر، صنايع كوچكتر كه امكان استفاده از مازوت را ندارند، عملا از چرخه توليد خارج شدهاند.
در اين ميان، كارشناسان محيطزيست هشدار ميدهند كه تداوم مازوتسوزي ميتواند آسيبهاي جبرانناپذيري به اكوسيستم كشور وارد كند. استفاده از اين سوخت آلودهكننده، نهتنها سلامت عمومي را تهديد ميكند، بلكه به منابع طبيعي، خاك و حتي آبهاي زيرزميني نيز آسيب ميزند.
مسوولان دولتي، اما معتقدند كه اين يك تصميم ناگزير است. به گفته آنها، قطع برق صنايع و استفاده از مازوت، راهحلي موقتي براي عبور از بحران انرژي است. با اين حال، منتقدان بر اين باورند كه نبود برنامهريزي مناسب در حوزه انرژي طي سالهاي گذشته، ريشه اصلي اين بحران است. آنها ميگويند كه سرمايهگذاري اندك در انرژيهاي تجديدپذير، افزايش بيرويه مصرف گاز و ناكارآمدي زيرساختهاي انرژي، كشور را به اين نقطه رسانده است.
حال، اين سوال مطرح است: چه كسي بهاي اين بحران را ميپردازد؟ شهرونداني كه هواي آلوده را تنفس ميكنند، كارگراني كه شغل خود را از دست ميدهند يا صنايعي كه زير بار تعطيلي خرد ميشوند؟ هر پاسخي كه به اين سوال داده شود، يك چيز قطعي است؛ نياز به يك تغيير اساسي در سياستهاي انرژي كشور بيش از هر زمان ديگري احساس ميشود. آيا اين تغييرات بهموقع انجام خواهد شد يا همچنان شاهد آسماني تيرهتر و اقتصادي شكنندهتر خواهيم بود؟
تا آن زمان، شهروندان هر روز صبح با اين اميد چشم باز ميكنند كه آسمان كمي آبيتر باشد؛ اميدي كه شايد در ميان دود مازوت كمفروغ شده است.