سنتگرايي و مردسالاري مانع از اشتغال زنان در جامعه است
وقتي حرف از ميزان مشاركت زنان در بازار كار به ميان ميآيد مسوولان عموما بر اين مساله تاكيد دارند كه آنها تمام تلاش خود را ميكنند تا از ظرفيت زنان براي پوياتر كردن وضعيت اقتصادي كشور استفاده كنند. هر گاهي هم رييسجمهوري از راه ميرسد و براي اينكه نشان دهد از حقوق زنان حمايت ميكند چند منسب نه چندان مهم را به زنان ميسپارد و بعد هم همهچيز در همان لواي نگاه مرد سالارانه جامعه رنگ ميبازد.
گلي ماندگار|
وقتي حرف از ميزان مشاركت زنان در بازار كار به ميان ميآيد مسوولان عموما بر اين مساله تاكيد دارند كه آنها تمام تلاش خود را ميكنند تا از ظرفيت زنان براي پوياتر كردن وضعيت اقتصادي كشور استفاده كنند. هر گاهي هم رييسجمهوري از راه ميرسد و براي اينكه نشان دهد از حقوق زنان حمايت ميكند چند منسب نه چندان مهم را به زنان ميسپارد و بعد هم همهچيز در همان لواي نگاه مرد سالارانه جامعه رنگ ميبازد. اگر بخواهيم به آمارهاي رسمي نگاهي بيندازيم ميبينيم كه سهم زنان در مشاركت اقتصادي در مقايسه با دنيا و حتي خاورميانه رقمي بسيار پايين است. بنا بر آمار رسمي ميزان مشاركت زنان در نيروي كار در سال ۲۰۲۳ در ايران ۱۴.۴ درصد بوده است. در حالي كه در جهان ميزان مشاركت زنان در نيروي كار ۴۸.۷ درصد بوده است. در كشورهاي خاورميانه و شمال آفريقا هم ۱۹ درصد بوده است. جالب است كه در عربستان سعودي ۳۴.۵ درصد و در امارات متحده عربي ۵۵.۴ درصد و در تركيه ۳۵.۳ درصد بوده است. البته در تمام اين سالها اختلاف نظر در مورد كار زنان در بين جامعه سنتي و مدرن هميشه مناقشهاي بيسرانجام را باعث شده است. اينكه برخي بر اين باورند زنان تنها بايد در خانه بمانند و به وظايف مادري و همسري خود بپردازند و از سوي ديگر حتي كاهش نرخ رشد جمعيت را هم به گردن اشتغال زنان مياندازند در حالي كه در اكثر كشورهاي دنيا زنان سهم عمدهاي در مشاركتهاي اقتصادي و گردش چرخهاي صنعت و توليد دارند و در اين بين البته كه بسياري از آنها مادران خوبي هم بوده و از طرف ديگر براي تهيه هزينههاي زندگي يار و ياور همسرانشان هستند.
نگاه مردسالارانه جامعه ما حق زنان را پايمال ميكند
فرشته براتي، جامعه شناس در اين باره به« تعادل» ميگويد: متاسفانه زنان سالهاي زيادي است كه به دليل نگاه مردسالارانه حاكم بر جامعه ايران نتوانستهاند به رشد و شكوفايي كه حقشان بوده دست پيدا كنند. مساله اينجاست كه با تمام محدوديتها باز ما با زناني مواجه ميشويم كه براي موفقيت ميجنگند و البته از اين جنگ نابرابر هم خسته نميشوند. او ميافزايد: تا زماني كه نگاه جامعه به زن نگاهي از جنس دوم باشد و وظيفه او را تنها در چارچوب خانه تعريف كنند ما نميتوانيم از تمامي تواناييهاي زنان در جامعه بهره ببريم. يكي از مسائلي كه اگر به زنان سپرده ميشد تاكنون شايد نتيجه بهتري در پي داشت بحث فرهنگسازي در جامعه است. اين جامعهشناس ميگويد: متاسفانه ما در زمينههاي مختلف در بحث فرهنگسازي بسيار ضعيف عمل كردهايم. هر بار مساله فرهنگسازي در جامعه مطرح بوده نگاه مردانه و البته تنبيهي و قهرآميز با آن همراه بوده است. نگاهي كه نه تنها نتيجه مطلوبي در پي نداشته كه حتي باعث گسستهاي اجتماعي نيز شده است.
نوگرايي در جامعه ايران اجتناب ناپذير است
فرشته براتي در بخش ديگري از سخنان خود به مساله نوگرايي و تاثير آن بر جامعه ايران اشاره ميكند و ميگويد: هر چند سالهاي سال تلاش بر اين بود تا زنان را به كنج پستوها برانند و تنها وظيفه آنها را محدود به فرزند آوري و همسرداري كنند اما موج نوگرايي كه همه جهان و از جمله كشور ما را در بر گرفت مانع از موفقيت اين نگاه مردسالارانه در كشور بود. او ميافزايد: با اينكه در حال حاضر نقش زنان ايران در توسعه اقتصادي و اجتماعي خيلي كمتر از استانداردهاي جهاني است اما همين حضور اندك هم نشاندهنده موفقيتهاي بزرگي است. چرا كه زنان براي همين سهم 14 درصد حضور در بازار كار سالهاي سال تلاش كرده و جنگيدهاند. اين جامعهشناس اظهار ميدارد: مساله ممارست و پشتكار و خستگي ناپذيري زنان است. قوانين متعددي وضع شد تا زنان را از بازار كار دور كند از جمله مرخصيهاي بلندمدت زايمان كه قطعا كارفرما با آن موافق نبود و اين خود زمينهاي ميشد براي بيكار شدن زنان. از طرف ديگر نگاه از بالا به پايين كه هميشه باعث شده تا زنان چندگام عقبتر از مردان نگه داشته شوند همه و همه دست به دست هم دادند تا به دست آوردن همين آمارهاي اندك هم نشان از سختيهاي بسيار داشته باشد.
او در پايان ميگويد: وضعيتي كه الان در كشورهاي توسعه يافته و حتي بسياري از كشورهاي حوزه خليج فارس در ميزان مشاركت اقتصادي و اجتماعي زنان وجود دارد به خوبي نشان ميدهد كه كار كردن زنان و سهم داشتن در فعاليتهاي اقتصادي هيچ منافاتي با تشكيل خانواده و فرزندآوري ندارد. بلكه آن چيزي كه الان در كشور ما عامل اصلي كاهش نرخ فرزندآوري است نه شاغل بودن زنان كه شرايط پيچيده و نابه سامان اقتصادي و اجتماعي است كه هيچ دورنماي روشني از آينده را به افراد جامعه نشان نميدهد .
جامعه ايران تغيير كرده است
حميد حاجاسماعيلي فعال كارگري نيز در اين باره ميگويد: طي دو دهه اخير اتفاقات بسياري در عرصه اجتماع ايران افتاده است و شاهد ورود پديدههاي مدرن به كشور بودهايم. جامعه در موارد بسياري تحت تاثير اين پديدهها قرار گرفته است؛ براي مثال كاهش ميزان ازدواج و افزايش ميزان طلاق. تمايل زنان به حضور در عرصههاي اجتماعي و اقتصادي افزايش چشمگيري داشته است. رشد قابلتوجه تحصيل زنان هم حائز اهميت است. نيمي از جمعيت دانشجويان زنان هستند.
وضعيت كنوني نتيجه ادامه نگاه سنتي است
او ادامه ميدهد: عليرغم تغييراتي كه در جامعه رخ داده است، اشتغال زنان تحت تاثير نگاه سنتي است. اين نگاه اجتماعي به زنان بر حضور آنها در خانواده تاكيد ميكند. تمركز اين نگاه بر وظايف زن در تربيت فرزند و امور خانه و خانواده است. در پي اين نگاه جايگاهي براي زنان در بازار كار در نظر گرفته نميشود.
افزايش تمايل زنان به مشاركت در عرصههاي اجتماعي و اقتصادي
حميد حاجاسماعيلي بيان ميكند: زنان به استقلال مالي نياز دارند. انگيزه كار و كسب درآمد در زنان وجود دارد و بايد به رسميت شناخته شود. امروزه به دليل شرايط سخت اقتصادي، تورم و گرانيها، امكان تأمين هزينههاي خانواده نميتواند به عهده يكي از اعضا باشد. زنان نسبت به گذشته به دليل كسب مهارت و دانش تمايل بيشتري براي مشاركت در عرصههاي اجتماعي و اقتصادي دارند.
مشكلات زيرساختي مشاركت زنان در بازار كار را محدود ميكند
او اضافه ميكند: متناسب با شرايط كنوني تغييرات لازم در برنامهها و سياستهاي كشور ايجاد نشده است. ايران به دلايل بسياري از مشاركت گسترده زنان محروم مانده است. به لحاظ زيرساختي مشكلاتي وجود دارد كه عليرغم افزايش انگيزه زنان، مشاركت آنها را محدود ميكند.
بازنگري در وضعيت زنان الزامي است
حميد حاجاسماعيلي ميگويد: هنوز جمعيت فعال زنان كم تعريف ميشود. اين مساله نشان ميدهد كه بايد بازنگري جدي در نگاه به جامعه فعال زنان صورت بگيرد. تغييرات و پديدههاي جديدي كه در جامعه زنان رخ داده است، حضور بيشتر آنها نسبت به گذشته را در بخشهاي مختلف را ضروري كرده است.
نظام بازار كار در ايران مردسالار است
حميد حاجاسماعيلي ميافزايد: نظام بازار كار در ايران يك نظام مردسالار است. اين تصور از گذشته وجود دارد كه مردان كارايي بيشتري در بازار كار دارند. مديران كشور هم كماكان اين اعتقادات سنتي و غلط را دارند. اين نگاه اشتباه وضعيت وخيم اشتغال زنان در ايران را توضيح ميدهد.
كشورهاي توسعهيافته براي مشاركت زنان اهميت زيادي قائل ميشوند
حميد حاجاسماعيلي بيان ميكند: كشورهاي توسعهيافته برخلاف ايران سهمهاي مشخصي براي فعاليت زنان در بازار كار در نظر گرفتهاند. ميزان مشاركت زنان در بخشهاي اقتصادي، اجتماعي و سياسي مورد توجه است. در اين كشورها تركيب گروههاي مختلف در مشاركت اهميت زيادي دارد.
حضور كم زنان از سوي گروههاي بينالمللي مورد پرسش است
حميد حاجاسماعيلي درباره تجربهاش در مواجهه با گروههاي فعال بينالمللي ميگويد: زماني كه با گروههاي فعاليتهاي بازار كار و گروههاي كارگري از سازمان بينالمللي كار صحبت ميكرديم، به حضور زنان توجه بهخصوصي داشتند. از ما درباره سهم كم حضور زنان ميپرسيدند. بايد تغييرات در راستاي افزايش حضور زنان صورت بگيرد.
در دنيا حضور زنان در بخش خدمات پررنگ است
او ادامه ميدهد: اشتغال در بخش خدمات سهم قابلتوجهي در ايران دارد. زنان در بخش خدمات كارآمدي و دقت بسياري دارند. علاوه بر آن، تعامل زنان با اربابرجوع از مزيتهاي زنان در اين حوزه است. در بيشتر كشورهاي دنيا زنان نقش پررنگي در بخش خدمات ايفا ميكنند.
رويكرد دولت و حاكميت نسبت به زنان اصلاح شود
حميد حاجاسماعيلي به لزوم اصلاح رويكرد دولت و حاكميت اشاره ميكند: بيتوجهي به وضعيت اشتغال زنان نتيجه نگاه سنتي به اين گروه است. اولين وظيفه دولت و حاكميت تغيير رويكرد در قبال زنان در عرصههاي مختلف اجتماعي و اقتصادي است. زنان بهشيوه مناسبي در برنامهريزيهاي مرتبط با بازار كار در نظر گرفته نشده اند .
سهم زنان در نظر گرفته شود
حميد حاجاسماعيلي بحث را چنين پايان ميدهد: سهم زنان در بازار كار بهطور شفاف مشخص شود. سهم زنان در برنامههاي عملي كشور بايد مورد توجه قرار گيرد. بدين معنا كه فهم مشخصي براي زنان در نظر گرفته شود تا حضور موثر زنان را شاهد باشيم. در اين صورت زنان ميتوانند همپاي مردان در بازار كار حضور داشته باشند و رقابت كنند. بهبود وضعيت اشتغال زنان روي كسب درآمد اين گروه اثرگذار است و نتايج مثبت بسياري را به دنبال دارد.