ناترازي در بورس و كف و سقف بازار ارز
اظهارنظر اخير ناصر همتي، وزير اقتصاد درباره سقف و كف نرخ ارز بدون ترديد اثرات ويژهاي در نظم و نظام بازارهاي كشورمان از جمله بازار بورس به دنبال خواهد داشت.
اظهارنظر اخير ناصر همتي، وزير اقتصاد درباره سقف و كف نرخ ارز بدون ترديد اثرات ويژهاي در نظم و نظام بازارهاي كشورمان از جمله بازار بورس به دنبال خواهد داشت. همتي تلاش كرد به واقعيتهاي اقتصادي اشاره كرده و اعلام كند كه برخي از بخشهاي تصميمات ارزي اخير ناشي از تصميمات كلاني است كه مجلس اتخاذ كرده است و ارتباطي با دولت ندارد. بخشي از تاثيرات اين تحولات اما در بازار سهام نمايان ميشود. شايد خيلي از معاملهگران دوست داشته باشند بازار هر روز مثبت باشد و پورتفویشان سبز بماند و شاخص عقبافتادگي اين چهار سال را سريع جبران كند. اما صعود يكسره و بدون توقف و بدون اصلاح درست به اندازه نزول بدون توقف ميتواند چالشي باشد خصوصا براي افرادي كه ديرتر وارد بازار شدهاند. گرههاي معاملاتي و شاخههاي اصلاحي ولو كوچك در بين مسير صعودي، ميتواند علاوه بر كمك به ورود نقدينگي تازه به بازار و دست به دست شدن سهام، از منظر نموداري نيز حمايتهاي مهم تكنيكالي را تشكيل بدهد. حركات شديد صعودي از جنس IFC ممكن است گپهايي ايجاد كنند كه باعث برگشت قيمتي به آن ناحيه شوند و بسياري از معاملهگران و سرمايهگذاران ستاپهاي معاملاتي خود را بر اساس اين برگشتها تنظيم ميكنند به زبان سادهتر بخشي از اين حركات شديد صعودي با يك نزول بعضا تا ۵۰ درصد حركت IFC) پر ميشود.
اين موضوعات تنها يك مثال هستند و لزوم معاملات پر حجم، دست به دست شدن سهام و حتي ايجاد شاخههاي اصلاحي بين حركات صعودي را نشان ميدهد. در صورتي كه حركات بازار طوري باشد كه گپ (از نوع FVG و...) ايجاد شود ميتواند ساختار صعودي را با چالشهاي خود مواجه كند و نوسانات غيرعادي در تابلو مشاهده شود. من به شخصه بازار پرحجم و بدون صفهاي هيجاني و با سرعت معقول را بيشتر ميپسندم تا اينكه يك روز صف خريد باشيم و فردا صفها ناپديد شوند. در كشور ما هم بورس، دشمنان زيادي دارد با همين صعود اخير هم خيليها دوباره عليه بورس موضع گرفتهاند و اصلاحا اين صعودها به چشم ميآيند و ممكن است حاكميت را ياد سال ۹۹ بيندازد. در مجموع بازار تارگتهاي بالايي دارد و من هم مثل شما هيجان رشد بازار را دارم اما تجربه سال 1399 به من ميگويد نبايد جو رسانهاي را به سمت انشاءالله و ماشاءالله و بخر بخر ببريم زيرا هم حساسيت بيمورد نسبت به رشد بازار در افكار عمومي پيدا ميشود و هم با ورود پول داغ كوتاهمدتي ممكن است نوسانات بيمورد به بازار وارد شود. براي شخص من جالب است كه بدانم اگر در بازار سراسر مثبت و پر حجم، نقاط عرضه قوي و احتمال شكلگيري اصلاح قيمتي ديده شود، بايد سكوت كرد يا تحليل منتشر كرد؟ دو پاسخ احتمالي در برابر اين پرسش قرار دارد؛ نخست اينكه گفته شود «بايد منتشر كرد چون به معاملهگران كمك ميكند و در نهايت خودشان تصميم ميگيرند» و پس از آن به نكته اشاره كرد كه «بايد سكوت كرد چون به جوّ فروش دامن ميزند»
از هر زاويهاي كه به موضوع نگاه شود، نميتوان انكار كرد كه با ورود پولهاي خاص به بازار شاهد روند مثبت نمادهاي بزرگ بازار هستيم و مشخص است كه ستونهاي بزرگ بازار مورد اقبال بازيگردان بازار است اما رشد بيرويه نمادهاي بزرگ در كنار بيتحركي سهمهاي كوچك و متوسط بازار كه اتفافا سهام بنيادين زيادي هم در اين گروهها حضور دارند، باعث پديده «رشد بخشي» بازار شده و تنها يك بخش از بازار در حال رشد است. در صورت ادامه اين روند با اصلاح تند و تيزِ نمادهاي بزرگ، نمادهاي كوچك و متوسط كه اصلا رشدي هم نكردهاند به اصلاح قابل توجه خواهند رفت و اصطلاحا پول جديد در بورس گير خواهد افتاد! اين يك رشد مصنوعي و نامتوازن محسوب خواهد شد. به نظرم در اينجاي بازار بايد احتياط بيشتري كرد.