ناسازي اقتصاد ناسوري انرژي

۱۴۰۳/۱۰/۰۸ - ۰۱:۱۰:۵۳
|
کد خبر: ۳۲۸۹۷۸

بحران برق در ايران، سال‌هاست كه به يكي از چالش‌هاي اساسي كشور تبديل شده است. اين بحران، علاوه بر تأثير بر زندگي روزمره مردم، بر بخش‌هاي مختلف اقتصادي از جمله صنعت نيز تأثيرگذار بوده است. د

مهنوش صالحي

بحران برق در ايران، سال‌هاست كه به يكي از چالش‌هاي اساسي كشور تبديل شده است. اين بحران، علاوه بر تأثير بر زندگي روزمره مردم، بر بخش‌هاي مختلف اقتصادي از جمله صنعت نيز تأثيرگذار بوده است. در اين مقاله، به بررسي عميق‌تر اين بحران و تأثيرات مخرب آن بر بخش صنعت، به ويژه در شرايط كنوني كشور، خواهيم پرداخت. همچنين، راهكارهاي كوتاه‌مدت و بلندمدت براي مقابله با اين بحران پيشنهاد خواهد شد. براي اين منظور لازم است بحران برق و تأثيرات آن بر صنعت تحليل عميقي شود.

1) ابعاد بحران:

-كاهش سودآوري صنايع: سود سرمايه‌گذاري در بخش صنعت در ايران به مراتب كمتر از ميانگين منطقه‌اي و جهاني است. اين امر به معناي جذاب نبودن سرمايه‌گذاري در اين بخش براي سرمايه‌گذاران است.

-ناترازي برق و كاهش دسترسي فراگير: ناترازي توليد و مصرف برق، به ويژه در فصل گرم سال، منجر به قطعي‌هاي مكرر برق در صنايع شده است.

-زيان‌هاي هنگفت اقتصادي: روزانه ميلياردها تومان زيان به دليل توقف توليد در صنايع وارد مي‌شود. اين زيان‌ها به صورت مستقيم بر اقتصاد ملي تأثير گذاشته و رشد اقتصادي را كاهش مي‌دهند.

- افزايش فشار مالياتي و هزينه‌هاي توليد: در كنار قطعي برق، افزايش فشار مالياتي و رشد هزينه‌هاي توليد، بنگاه‌هاي اقتصادي را با چالش‌هاي جدي مواجه كرده است.

-تكانه‌هاي شديد بر اقتصاد: شدت تأثير قطعي برق بر بخش صنعت بسيار بيشتر از ساير بخش‌ها است و مي‌تواند به تعطيلي گسترده واحدهاي توليدي و افزايش بيكاري منجر شود.

2) دلايل بحران:

نبود سرمايه‌گذاري كافي در بخش انرژي: عدم سرمايه‌گذاري كافي در ساخت نيروگاه‌هاي جديد و توسعه شبكه‌هاي برق، يكي از مهم‌ترين دلايل اين بحران است.

- افزايش مصرف برق: رشد جمعيت، افزايش سطح زندگي و توسعه صنايع، به افزايش تقاضا براي برق منجر شده است.

- كهنه‌سالي تجهيزات: بسياري از تجهيزات نيروگاه‌ها و شبكه‌هاي برق از عمر طولاني برخوردار هستند و نياز به نوسازي دارند.

- تحريم‌ها: تحريم‌هاي اقتصادي، دسترسي ايران به فناوري‌هاي نوين و تجهيزات مورد نياز براي توسعه بخش انرژي را محدود كرده است.

- مديريت ناكارآمد: ضعف در مديريت منابع و برنامه‌ريزي بلندمدت در بخش انرژي، از ديگر دلايل اين بحران است.

3) تأثيرات بحران برق بر صنعت:

-كاهش توليد: قطعي برق به كاهش توليد در صنايع منجر مي‌شود و در نتيجه، ظرفيت توليد كشور كاهش مي‌يابد.

- افزايش هزينه‌هاي توليد: قطعي برق به تجهيزات صنعتي آسيب مي‌رساند و هزينه‌هاي تعمير و نگهداري را افزايش مي‌دهد. همچنين، نوسانات برق مي‌تواند به محصولات نيمه‌كاره آسيب زده و هزينه‌هاي دورريز را افزايش دهد.

- كاهش بهره‌وري: قطعي برق به كاهش بهره‌وري نيروي كار و ماشين‌آلات منجر مي‌شود.

- از دست دادن بازارهاي صادراتي: عدم توانايي در تأمين سفارشات به موقع به دليل قطعي برق، مي‌تواند به از دست دادن بازارهاي صادراتي و كاهش سهم ايران در بازارهاي جهاني منجر شود.

- كاهش جذابيت سرمايه‌گذاري: قطعي برق، عدم اطمينان سرمايه‌گذاران را افزايش مي‌دهد و به كاهش سرمايه‌گذاري در بخش صنعت منجر مي‌شود.

- افزايش بيكاري: كاهش توليد و تعطيلي برخي از واحدهاي صنعتي، به افزايش بيكاري منجر مي‌شود.

4) پيامدهاي اجتماعي و اقتصادي بحران برق:

كاهش رشد اقتصادي: كاهش توليد در بخش صنعت، به كاهش رشد اقتصادي كشور منجر مي‌شود.

-افزايش تورم: قطعي برق و كاهش توليد، مي‌تواند به افزايش قيمت كالاها و خدمات منجر شود كه به نوبه خود، به افزايش نرخ تورم كمك مي‌كند.

- كاهش درآمدهاي دولت: كاهش توليد و فعاليت‌هاي اقتصادي، به كاهش درآمدهاي دولت از طريق ماليات و عوارض گمركي منجر مي‌شود.

- نااميدي اجتماعي: بحران برق و پيامدهاي آن، مي‌تواند به افزايش نااميدي اجتماعي و نارضايتي مردم منجر شود.

اما بايد ديد راهكارهاي مقابله با بحران برق شامل چه مواردي است؟

راهكارهاي كوتاه‌مدت: افزايش ظرفيت توليد برق از طريق راه‌اندازي نيروگاه‌هاي جديد يا افزايش ظرفيت نيروگاه‌هاي موجود، بهبود بهره‌وري نيروگاه‌ها: افزايش بهره‌وري نيروگاه‌ها از طريق تعميرات و نگهداري مناسب و استفاده از فناوري‌هاي جديد 

 كاهش تلفات برق در شبكه‌هاي انتقال و توزيع از طريق بهبود وضعيت شبكه‌ها و استفاده از فناوري‌هاي نوين، مديريت بار مصرفي در ساعات پيك مصرف از طريق برنامه‌هاي تشويقي و جريمه‌اي، استفاده از ظرفيت‌هاي توليد پراكنده مانند نيروگاه‌هاي خورشيدي و بادي براي تأمين بخشي از تقاضاي برق و... از جمله اين راهكارهاي كوتاه‌مدت است. راهكارهاي بلندمدت: توسعه انرژي‌هاي تجديدپذير و سرمايه‌گذاري گسترده در انرژي‌هاي تجديدپذير مانند انرژي خورشيدي و بادي براي كاهش وابستگي به سوخت‌هاي فسيلي و افزايش تنوع منابع انرژي، بهبود بهره‌وري انرژي و ارتقاي بهره‌وري انرژي در بخش‌هاي مختلف صنعت و خانگي از طريق استفاده از تجهيزات كم‌مصرف و فناوري‌هاي نوين، ايجاد يك شبكه هوشمند برق براي مديريت بهينه توليد، انتقال و توزيع برق و افزايش قابليت اطمينان شبكه، تغيير الگوي مصرف: تغيير الگوي مصرف انرژي در جامعه و تشويق مردم به استفاده بهينه از انرژي، توسعه شبكه‌هاي انتقال و توزيع برق براي پوشش مناطق كم‌برق و افزايش قابليت اطمينان شبكه، حمايت از تحقيقات در زمينه انرژي‌هاي تجديدپذير و فناوري‌هاي نوين در حوزه انرژي و...است. در نهايت، بحران برق در ايران، تهديدي جدي براي توسعه صنعتي و اقتصادي كشور است. براي مقابله با اين بحران، نيازمند يك رويكرد جامع و بلندمدت هستيم كه در آن دولت، بخش خصوصي و مردم با هم همكاري كنند. با اتخاذ راهكارهاي كوتاه‌مدت و بلندمدت مناسب، مي‌توان به بهبود وضعيت برق‌رساني در كشور اميدوار بود.