گشايشهاي ديپلماتيكي كه سد راه تورم است
اين روزها مهمترين خبر در حوزه اقتصادي را بايد در بازار ارز و نوسانات ارزي جستوجو كرد. استدلال دولتمردان براي تصميمات اخير در حوزه ارزي، تك نرخي كردن بازار ارز و كاهش مفاسد ناشي از آن است.
اين روزها مهمترين خبر در حوزه اقتصادي را بايد در بازار ارز و نوسانات ارزي جستوجو كرد. استدلال دولتمردان براي تصميمات اخير در حوزه ارزي، تك نرخي كردن بازار ارز و كاهش مفاسد ناشي از آن است. در واقع مقامات دولتي معتقدند كه پايان دادن به نظام چند نرخي و سوق پيدا كردن به سمت نرخ تك نرخي ارز، باعث بهبود شاخصهاي اقتصادي و ايجاد ثبات در بازار ارز ميشود. ارز تك نرخي اگرچه سياست درست و ناگزير اين كشور و سرنوشت محتوم ايرانيان است و سرانجام بايد روزي به ارز چند نرخي و اين رانت بزرگ و غده سرطاني رسيدگي ميشد، اما بايد بپذيريم كه قيمت ارز هم تابع نظام عرضه و تقاضاست، بنابراين براي تك نرخي شدن بايد عرضه ارز هم در شرايط برابر با تقاضاي آن باشد. در واقع زماني ميتوان به سمت تك نرخي شدن بازار ارز فكر كرد كه عرضه ارز با تقاضاهاي موجود در بازار ارز، تناسب و توازن لازم را داشته باشد. تك نرخي كردن ارز يكي از سنگينترين پروژهها براي بانك مركزي و وزارت اقتصاد است و از بين بردن تفاوت نرخ بازار و نرخ سامانه، بدون رفع تحريمها واقعا كار سختي خواهد بود. ميبينيم كه گپ اين دو نرخ همواره برقرار است. ضمن اينكه توضيحات و اطلاعات كافي و اطلاعرساني درستي هم به مردم داده نشد و شوك ناشي از افزايش قيمت دلار وارد بازار كالايي هم شده است.
كمكم شاهد شروع مسابقه تورمي در بازار كالايي خواهيم بود و نرخهاي كالاها و خدمات بار ديگر بيثبات خواهند شد. اين در حالي است كه هنوز به سمت بازار شب عيد و نوسانات عادي آن نرسيديم، اگر قرار باشد، رشد نرخ ارز به همين شكل و شمايل ادامه داشته باشد و دوباره در موعد شب عيد، شاهد بالا فتن نرخ ارز باشيم، ديگر تواني براي ايرانيان براي مقابله با تكانههاي تورمي نخواهد ماند كه بخواهند شاهد و ناظر نظام تك نرخي ارز باشند يا نباشند! از سوي ديگر، عدم آمادهسازي افكار عمومي، عدم اطلاعرساني برنامهها و سياستهاي اجرايي و حمايتي در كنار ابهامات سياسي پيش رو بر نگراني جامعه در خصوص ارز دامن زده است. اگرچه ما بورسيها از افزايش قيمت فروش محصولات شركتهاي بورسي و حذف رانت و دلالان و واسطهها خوشحاليم، اما توجه داشته باشيد كه در نهايت گراني اين كالاها از جيب مردم پرداخت خواهد شد. از طرفي با رشد دلار هم همه سودهاي ما در بازار سرمايه فقط اسمي محسوب ميشوند و سود واقعي وجود نخواهد داشت و در اين بين فقط يك دوره تورمي را تجربه خواهيم كرد. مثالي ميزنم تا موضوع براي مخاطبان بيشتر ملموس شود، در حال حاضر رقابت شديدي براي اقلام فولادي در بورس كالا شكل گرفته (در نتيجه رشد قيمت ارز) كه از نظر من اين يك سيگنال انتظارات تورمي براي سال بعد است..
شخصا تا اينجاي كار به دولت نمره قبولي ميدهم و معتقدم تدابير دولت در راستاي يك ايده بنيادين براي ايجاد ثبات در بازارهاي كشور بوده است. در عين حال بايد قبول كنيم با اين انزواي جهاني و اين شرايط پيچيده منطقهاي، مديريت نرخ ارز كه حساسترين پديده اقتصادي اين كشور است كار مشكلي محسوب ميشود. ناترازيهاي حاملهاي انرژي را هم اضافه كنيد! اگر گشايشي در سياستهاي خارجي كشور پديد نيايد سال آينده يك سال سوپر تورمي براي كشور خواهد بود و به محض گذر از تعطيلات نوروزي، زنگ مسابقه تورمي در كشور نواخته خواهد شد. با ورود موج تورمي به كالاها و خدمات از سال آينده، در صورتي كه اقدامات حمايتي براي اقشار ضعيف و متوسط در نظر گرفته نشود موج بزرگي از انتقادات و اعتراضات در خصوص گرانيها شكل خواهد گرفت. بنابراين بهتر است دولت برنامه اجراي سياستهاي خودش در حوزه ارز و اقدامات حمايتي را براي مردم تدوين و تشريح كند.
در مورد بورس هم به نظرم كمكم دامنه نوسان به صورت مرحلهاي به روال سابق باز ميگردد. هر اصلاحي (در تايمفريمهاي تحليلي خودش) باعث شكلگيري موج صعودي بزرگتري در رالي بعدي خواهد شد و مانند ايستگاههاي حمايتي، جريان ورود و خروج پول را تسهيل خواهد كرد. شاخههاي اصلاحي لازمه رشد بازار است و با اين مومنتومِ ورود پول، شاخه اصلاحي ميانه، به صعود بيشتر بازار كمك خواهد كرد. به نظر من كمكم شاهد برگشت لشكر مورچگان (حقيقيهاي تعداد بالا اما با پرتفوي به نسبت كوچكتر از بازيگران بازار) به بورس خواهيم بود.