پول در نظام آموزشي ما حرف اول را ميزند
وقتي رضا مراد صحرايي، وزير پيشين آموزش و پرورش در آغاز سال تحصيلي 1403-1402 از شعار «مدرسه قوي، ايران قوي» رونمايي كرد هيچ كس فكر نميكرد كه در نهايت آنچه از او به جا ميماند ركورد زني افت تحصيلي دانشآموزان نسبت به سالهاي قبل و پايين آمدن رتبه دانشآموزي كشور در بين كشورهاي منطقه و جهان و رسيدن به انتهاي جدول باشد.
وقتي رضا مراد صحرايي، وزير پيشين آموزش و پرورش در آغاز سال تحصيلي 1403-1402 از شعار «مدرسه قوي، ايران قوي» رونمايي كرد هيچ كس فكر نميكرد كه در نهايت آنچه از او به جا ميماند ركورد زني افت تحصيلي دانشآموزان نسبت به سالهاي قبل و پايين آمدن رتبه دانشآموزي كشور در بين كشورهاي منطقه و جهان و رسيدن به انتهاي جدول باشد. البته اقداماتي كه مرادصحرايي در حوزه آموزش و پرورش كشور به آن دست زد به گفته بسياري از كارشناسان نتيجهاي جز اين را نميتوانست به دنبال داشته باشد. همانطور كه وقتي تغييرات اساسي در نظام رتبهبندي معلمان ايجاد كرد و صداي اعتراض بسياري از فرهنگيان را درآورد و به گفته خودش «در رتبهبندي بايد شخصيت معلمي و اقدامات معلمانه را كشف كنيم. معلمي به روش و منش است و اين موضوع را در رتبهبندي بعدي كه بسيار متفاوت خواهد بود، لحاظ خواهيم كرد.» اما حالا چيزي كه از آن دوران باقي مانده افزايش دانشآموزان بازمانده از تحصيل و البته حضور كمرنگ معلمان با تجربه در مدارس دولتي و افت تحصيلي چشمگير و از بين رفتن بيش از پيش عدالت آموزشي در اين حوزه است.
عوامل زيادي باعث بروز افت تحصيلي دانشآموزان هستند
مژگان شيرزادي، كارشناس آموزش و مشاور تحصيلي در اين باره به «تعادل» ميگويد: متاسفانه عوامل زيادي باعث بروز اين ميزان از افت تحصيلي در بين دانشآموزان هستند. ما جايگاه بلند مرتبهاي را از دست ندادهايم اما اين روند نزولي كه طي سالهاي اخير طي كردهايم از خيلي وقت پيش آغاز شده و زنگ خطر آن مدتهاست به صدا درآمده است.
او ميافزايد: بيتوجهي دولتها به مساله آموزش از بين رفتن عدالت آموزشي با روي كار آمدن مدارسي كه جميع امكانات آموزشي را تنها براي تعداد كمي از افراد داراي مكنت مالي هستند، فراهم آورده است و بيتوجهي به كيفيت آموزش در مدارس دولتي همه و همه در كنار ديگر عوامل اجتماعي مثل فقر، تورم، مدرك گرايي و... باعث شده تا امروز با بالاترين افت تحصيلي طي سالهاي گذشته مواجه باشيم. اين كارشناس آموزش اظهار ميدارد: متاسفانه مسوولان يا از وضعيت حاكم بر مدارس دولتي بياطلاع هستند يا ترجيح ميدهند تمامي مشكلات موجود در اين مدارس را ناديده بگيرند. طي سه سال گذشته تعداد قابل توجهي از معلمان با تجربه و كار بلد به دلايل مختلف از كار بر كنار شدهاند و جاي آنها را معلماني تازه كاري كه از پشت نيمكتهاي دانشگاه به كلاس درس آمده و هيچ تجربهاي در رابطه با چگونگي ارتباط برقرار كردن با دانشآموزان ندارند گرفتهاند .
دانش آموزان قرباني
سياستهاي آزمون و خطايي هستند
اين مشاور تحصيلي در بخش ديگري از سخنان خود ميگويد: يكي ديگر از مسائلي كه باعث شده تا اين ميزان افت تحصيلي در مقاطع مختلف بروز كند سياستهاي آزمون و خطايي است كه در تمام اين سالها آموزش و پرورش در پيش گرفته و بارها و بارها تغييرات گستردهاي در نظام آموزشي ايجاد كرده است.
او ميافزايد: از سال 1383 تاكنون 4 بار نظام آموزشي ما تغيير كرده در حالي كه مشكل نظام آموزشي نبوده و نيست بلكه مشكل در عدم آموزش مهارت به دانشآموزان است. چون سيستم آموزشي كشور سبب شده دانشآموزان فقط به فكر گرفتن نمره قبولي باشند.
كيفيت آموزش در مدارس دولتي
بسيار پايين آمده است
مژگان شيرزادي در پاسخ به اين سوال كه آيا واقعا مدل زير 11 در مقاطع متوسطه تحصيلي آنطور كه معاون آموزشي وزارت آموزش و پرورش ادعا كرده فاجعه بار نيست و امري معمول به نظر ميرسد، ميگويد: اينها فرافكنيهايي است كه مسوولان در مواقع بروز بحران به آن متوسل ميشوند. حقيقت تلخ اين است كه به واسطه وجود مدارس غير دولتي و آموزش پولي كيفيت آموزش در مدارس دولتي به شكل غيرقابل تصوري پايين آمده است. او ميافزايد: وقتي ما نزديك به يك ميليون دانشآموز بازمانده از تحصيل در مقاطع مختلف داريم اين يعني زنگ خطري كه بايد به آن توجه كرد. قبولي دانشآموزان مدارس دولتي در امتحانات نهايي با حداقل معدل صورت ميگيرد فاجعه آموزشي در كشور رخ داده و نميتوانيم با انكار آن اين واقعيت را تغيير بدهيم.
اين كارشناس آموزش ادامه ميدهد: مساله اينجاست كه در اكثر مدارس دولتي چه در تهران و چه در ديگر شهرهاي ايران معلماني مشغول به كار هستند كه از پايينترين ميزان تجربه تدريس برخوردارند. معلماني كه اغلب از پشت نيمكت دانشگاه به مدارس فرستاده شدهاند و هيچ دوره تخصصي را در اين زمينه نگذراندهاند. چون آموزش و پرورش در تامين معلم مدارس دولتي به دليل بيتوجهي به معيشت معلمان با مشكل مواجه است.
هر دانشآموزي توانايي تامين هزينهها را داشته باشد موفق ميشود
شيرزادي ميگويد: عدالت آموزشي ديگر در مدارس ما معنايي ندارد. بچهها انگيزه خود را براي درس خواندن از دست دادهاند. از يك طرف كمبود فضاي آموزشي و معلم و از سوي ديگر مشكلات اقتصادي باعث شده تا دانشآموزان به خصوص در مقاطع متوسطه به جاي اينكه تمام فكر و ذهنشان معطوف به درس باشد دغدغههاي مالي داشته باشند و حتي در كنار درس خواندن سر كار بروند.
او ميافزايد: خانوادهها ديگر به نظام آموزشي اطمينان ندارند و كساني كه بتوانند براي موفقيت فرزند خود در مقاطع تحصيلي با هزينههاي بالا يا آنها را در مدارس غيرانتفاعي ثبت نام ميكنند يا سعي ميكنند با ثبت نام آنها در كلاسهاي تقويتي زمينه موفقيتشان را فراهم سازند و در اين بين دانشآموزان بيبضاعت از تمامي اين امكانات بيبهره ميمانند.
افت صدرصدي رتبه ايران در آزمون تيمز
يكي ديگر از مسائلي كه اين روزها بيش از هميشه مورد بحث و بررسي توسط كارشناسان حوزه آموزش قرار گرفته نتايجي است كه ايران در آزمون تيمز سال 2023 به دست آورده است. نتايجي كه البته اگر بخواهيم منصفانه به آن نگاه كنيم روند نزولي آن نه از يك سال و دو سال پيش كه دقيقا طي 20 سال است كه شروع شده و آخرين نتيجه به دست آمده نشان از افت 100 درصدي رتبه ايران در آزمون تيمز دارد.
براساس گزارش نتايج آزمون، از كشورهاي منطقه تركيه، آذربايجان، ارمنستان، كويت، عمان، قطر، عربستان، قزاقستان، ازبكستان و بحرين در ارزيابي شركت داشتند. ايران از ۵۸ كشور شركتكننده در رياضي پايه چهارم در رتبه ۵۳ قرار گرفت كه تمام كشورهاي منطقه بهجز عربستان سعودي عملكرد بهتري نسبت به ايران داشتند. همچنين ايران از ۵۸ كشور شركتكننده در علوم پايه چهارم در رتبه ۴۹ قرار گرفت و كشورهاي عمان، تركيه، امارات، ارمنستان، قطر، قزاقستان و بحرين عملكرد بالاتري نسبت به ايران داشتند. همچنين ايران از ۴۴ كشور شركتكننده در رياضي پايه هشتم رتبه ۳۱ را كسب كرد و كشورهاي تركيه، امارات، آذربايجان، قزاقستان، قطر و بحرين عملكرد بالاتري را نسبت به ايران داشتند.
وقتي كتاب خواندن
جاي خود را به محتواي فضاي مجازي ميدهد
اينكه چرا رتبه دانشآموزان ايراني در آزمون بينالمللي تيمز پايين بود دلايل مختلفي ميتواند داشته باشد؛ جدا از دلايل صرفا آموزشي ماجرا مانند كيفيت منابع درسي و آموزشي در مدارس ايران بايد به دلايل جامعهشناختي اين مساله هم اشاره كرد.
سامان سلاميان، مدرس و كارشناس آموزش با تاكيد بر دلايل جامعهشناسي نتايج دانشآموزان ايراني در آزمون تيمز به خبرآنلاين ميگويد: افزايش استفاده از فضاي مجازي و رسانههاي سرگرميمحور باعث كاهش زمان و تمركز كودكان و نوجوانان بر آموزش مفيد شده است همچنين در دهههاي اخير، كتابخواني و مطالعه آزاد در ميان كودكان، نوجوانان و حتي بزرگسالان كاهش يافته است. اين مساله بر مهارتهاي خواندن و درك مطلب تأثير منفي گذاشته است.
همه امكانات براي مدارس خاص
او بيان ميكند: توزيع ناعادلانه منابع آموزشي، معلمان متخصص كلاسهاي تقويتي خارج از مدرسه و زيرساختها بين مناطق مختلف (شهري و روستايي يا مناطق مرفه و محروم) منجر به افت كيفيت آموزش براي بخش بزرگي از جامعه شده است. اين نابرابري به ضعف در يادگيري علوم پايه مانند رياضي و خواندنونوشـتن منجر ميشود. همچنين مدارس خاص در كلانشهرها بيشتر از مدارس دولتي امكانات دارند، كه اين موضوع باعث ميشود اكثريت دانشآموزان به آموزش باكيفيت دسترسي نداشته باشند. اين كارشناس ميگويد: خانوادههايي كه با مشكلات اقتصادي مواجهاند، توان مالي براي تأمين نيازهاي آموزشي (مانند كتاب، معلم خصوصي، يا دسترسي به فناوريهاي آموزشي) ندارند. اين وضعيت بر يادگيري كودكان تأثير منفي ميگذارد. در برخي از خانوادهها، دانشآموزان مجبور به كار كردن هستند، كه اين موضوع فرصت يادگيري آنها را محدود ميكند.
دانشآموزان آيندهای روشن براي خودشان نميبينند
سلاميان ادامه ميدهد: جامعه ايران بهجاي تأكيد بر يادگيري واقعي و مهارتآموزي، بيشتر بر دريافت مدرك و نمره تمركز داشته است و اين نگرش سبب شده دانشآموزان و حتي معلمان به عمق مفاهيم آموزشي توجه كمتري داشته باشند. وضعيت اقتصادي و اجتماعي نامناسب ميتواند انگيزه دانشآموزان براي يادگيري را كاهش بدهد، چرا كه آنها آيندهاي روشن براي خود نميبينند. تأكيد زياد بر آزمون كنكور و ناديده گرفتن يادگيري مهارتهاي پايه، تمركز دانشآموزان را از موضوعات بنيادي مانند رياضي يا خواندن منحرف ميكند.در سالهاي اخير، برخي از ارزشهاي اجتماعي به سمت مشاغل پردرآمد و مهارتهاي سريعا قابل اجرا (مانند تجارت يا فناوريهاي كاربردي) متمايل شدهاند. در نتيجه، ارزش يادگيري علوم پايه مانند رياضي كاهش يافته است.
كاهش اعتماد به آموزش رسمي در مدرسهها
او ميگويد: بياعتمادي خانوادهها و دانشآموزان به كيفيت آموزش رسمي باعث كاهش انگيزه براي يادگيري در مدارس شده است. كاهش سرمايه اجتماعي، يعني اعتماد و همكاري ميان خانوادهها، معلمان و جامعه، باعث تضعيف فرآيند يادگيري شده است. معلمان نيز در جامعه جايگاه مطلوبي ندارند و اين مساله بر انگيزه و عملكرد آنها تأثير منفي گذاشته است.