مذاكره بر مبناي اعتماد به طرف مقابل بيمعناست!
ويژگيهاي دور تازه مذاكراتي ايران با غرب به سركردگي امريكا چيست و معناي برخي خبرها در خصوص ارسال پيام ميان ايران و امريكا چه ميتواند باشد؟ اين پرسشها به خصوص در شرايطي كه برخي نشانهها از ارسال پيام ميان دو طرف مشاهده ميشود، فراواني بسياري پيدا كرده است.
ويژگيهاي دور تازه مذاكراتي ايران با غرب به سركردگي امريكا چيست و معناي برخي خبرها در خصوص ارسال پيام ميان ايران و امريكا چه ميتواند باشد؟ اين پرسشها به خصوص در شرايطي كه برخي نشانهها از ارسال پيام ميان دو طرف مشاهده ميشود، فراواني بسياري پيدا كرده است. معتقدم انتشار برخي اخبار در خصوص ارسال سيگنال مذاكره ميان ايران و امريكا بيشتر به خاطر روحيه دادن به بازار مبادلات ارز و ساير بازارهاست. سوابق كنشگري ترامپ نشان ميدهد كه او راسا وارد پازلهاي مذاكراتي ميشود. همچنانكه در سال ۲۰۱۸ در موضوع كره شمالي، ترامپ شخصا با اون رهبر كره شمالي ديدار كرد. چند دور مذاكراتي ابتدا در سنگاپور و سپس در ويتنام و نهايتا در مرز مشترك كره شمالي و كره جنوبي انجام شد. بهطور كلي مذاكره يك كار اساسي و لازم و ضروري است. اصولا فكري در ايران اينگونه تبليغ ميشود كه چون يك بار ايران به امريكا اعتماد كرد، مذاكراتي انجام و توافقي امضا شد و از جانب امريكا بدعهدي صورت گرفت، ديگر نبايد تن به مذاكره داد! اين يك تلقي كاملا اشتباه از مذاكره است. بيش از ۹۰درصد مذاكراتي كه در سطح جهان انجام ميشود بر اساس بياعتمادي دو طرفه است. اينطور نيست كه مذاكرهكنندگان قيد كرده، شرط بگذارند كه ابتدا بايد اعتماد كنند، بعد مذاكره! چنين قانوني وجود ندارد، اتفاقا برعكس است، كشورها با هم مذاكره ميكنند تا اعتماد و توافق به دست بياورند. براي رسيدن به توافق هم حتما اعتماد نياز نيست، چون در روابط بينالملل اعتماد و تضمين به معناي مصطلح كلمه وجود ندارد. كشورها بر اساس منافع خود مذاكره و توافق ميكنند. اگر منافع كشوري اقتضا نكرد، توافقي در كار نخواهد بود. از آن مهمتر پس از توافق باز هم اگر منافع اقتضا كرد توافق را ادامه ميدهند، در غير اين صورت توافق را كنار ميگذارند. در تاريخ ايران مكرر در مكرر از اين موارد مشاهده ميشود. از جمله به هم زدن توافق با شاه ايران، توسط صدام رييسجمهور عراق. در واقع صدام توافق مهم الجزاير كه بين شاه و خودش منعقد شده بود را در سال ۱۹۸۰ در مجلس ملي عراق پاره و اعلام كرد اين توافق را قبول ندارد. آيا اين موضوع باعث شد ايران قطعنامه ۵۹۸ را با صدام منعقد نكند، با عراق مذاكره نكند و به جنگ پايان ندهد! ايران بهرغم اينكه صدام به ايران حمله نظامي كرده بود، كشتار صورت داده بود و...باز هم با عراق مذاكره كرد و به توافق رسيد. اينكه طرف امريكايي، بد عهد است، گزاره درستي است.
اما اينكه برخي تصور كنند ميشود ضمانتي از طرف مقابل گرفت، اشتباه محض است. كساني كه دنبال ضمانت هستند خب دست نمونهاي در تاريخ روابط بينالملل نشان دهند كه براي توافقي تضمين داده شده است؟ هيچ تضميني در هيچ توافقي وجود ندارد. البته در برخي توافقها از قبل پيشبينيهايي صورت ميگيرد تا اگر يك طرف تعهداتش را انجام نداد، طرف دوم هم بتواند اقدامات جبراني كه مستلزم هزينه براي مقابل باشد، صورت دهد. فضاي مذاكره و گفتوگو يك ضرورت است براي اينكه ايران بتواند مشكلات خود را با امريكا حل و فصل كند. اين مذاكرات هم بايد مستقيم باشد، مذاكرات غيرمستقيمي كه در دولت شهيد رييسي انجام شد، عملا جز وقت تلف كردن و از دست دادن فرصت نتيجهاي براي ايران نداشت. ضمن اينكه وقتي مذاكرات غيرمستقيم باشد، مذاكرات طولانيتر هم ميشود. مثلا در مذاكرات عمان، نمايندگان دو طرف در يك ساختمان حضور دارند، طرف امريكايي به طرف عماني صحبتهايش را منتقل ميكند، طرف عماني به اتاق ديگري ميرود و حرفهاي امريكاييها را به طرف ايراني منتقل ميكند، نماينده ايران پاسخ لازم را به طرف عماني ميدهد، دوباره واسط عماني حرفهاي طرف ايراني را به نمايندگان امريكا منتقل ميكند و اين چرخه غيرمعقول تداوم پيدا ميكند بدون اينكه نتيجهاي حاصل شود . مذاكره يك كار ضروري و البته حرفهاي و تخصصي است، حتما هم بايد مستقيم باشد. ميتواند محرمانه باشد يا آشكار اما غيرمستقيم بودن آن جز وقتكشي معنا و منطقي ندارد. لطفا به اين عبارت توجه كنيد؛ «مذاكره بر مبناي اعتماد به طرف مقابل صورت نميگيرد، بلكه ايران بايد به مذاكرهكنندگان خودش اعتماد داشته باشد.»
ايران بايد تلاش كند فرد قوي، متخصص و كارآمد را به عنوان ليدر مذاكراتي انتخاب كند تا او به پشتوانه يك كشور پاي ميز مذاكره برود. نبايد انتظار داشت تا مذاكرهكننده ايراني، اعتماد طرف مقابل را جلب كند! در روابط بينالملل متاسفانه افراد فقط به منافع خود توجه دارند. البته با طرف مقابل هم توافق و تعامل ميكنند، سعي ميكنند ديدگاهها را با هم نزديك كنند تا به يك توافق دوجانبه يا چندجانبه برسند. در كل، امروز همه منتظرند ۱بهمن ترامپ راهي كاخ سفيد شده و دولت خود را معرفي كند. پس از تشكيل دولت امريكا ميتوان تحليل كرد كه چه شرايطي ممكن است بروز كند. به نظرم دولت ترامپ ترجيح ميدهد، مستقيما با ايران مذاكره و گفتوگو كند. البته نخست وزير ژاپن و سلطان عمان هم اعلام آمادگي كردهاند كه به شكلگيري اين دور از مذاكرات كمك كنند.