سدسازي در افغانستان، تشديد بحران آب در ايران

سدسازي در افغانستان، تشديد بحران آب در ايران

۱۴۰۳/۱۰/۱۲ - ۰۲:۴۹:۱۲
|
کد خبر: ۳۲۹۳۹۶

ساخت سدي به نام «پاشدان» روي يكي از سرشاخه‌هاي هريرود توسط طالبان كه حاكمان فعلي افغانستان به شمار مي‌روند، تأمين آب شرب مشهد در استان خراسان رضوي با بيش از ۲ ميليون نفر جمعيت را دچار اختلال مي‌كند.

ساخت سدي به نام «پاشدان» روي يكي از سرشاخه‌هاي هريرود توسط طالبان كه حاكمان فعلي افغانستان به شمار مي‌روند، تأمين آب شرب مشهد در استان خراسان رضوي با بيش از ۲ ميليون نفر جمعيت را دچار اختلال مي‌كند. اين اولين‌بار نيست كه افغانستان با سدسازي و ايجاد موانع در انتقال حقابه ايران مشكل‌آفريني مي‌كند و عملكرد حاكمان افغانستان در دوره‌هاي متوالي به همين روند بوده است.

 

ساخت سد جديد در مرزهاي مشترك ايران و افغانستان

محمد درويش، پژوهشگر و فعال محيط‌زيست درباره ساخت اين سد به خبرآنلاين مي‌گويد: مهم‌ترين اولويت حكومت افغانستان در دوره‌هاي مختلف مهار آب‌ها بوده است و اين مساله فقط مربوط به طالبان نيست؛ تركيه، هند، چين، آذربايجان و امريكا هم در مهار آب‌ها به افغانستان كمك‌هاي فني مي‌كنند تا سدهاي مورد نظر با سرعت بيشتري ساخته شوند و در حوزه آبخيز هيرمند كه به سيستان و بلوچستان و زابل در كشور ما منتهي مي‌شود، در حال ساخت ۷ سد جديد هستند و يكي از اين سدها اخيرا افتتاح شد .او مي‌افزايد: در حوزه هريرود كه به دشت مشهد و خراسان ما منتهي مي‌شود هم تعداد ۷ سد ديگر توسط افغانستان و كشورهايي كه به اين كشور كمك مي‌كنند، در حال ساخت است و يكي از اين سدها هم طي ماه‌هاي اخير افتتاح شد و اين روند سدسازي ادامه دارد. همچنين ساخت سد پاشدان توسط افغانستان روي يكي از سرشاخه‌هاي هريرود، مشكلات متعددي را براي تأمين آب شرب مردم در محدوده خراسان رضوي ايجاد مي‌كند .

 

براي تامين آب شرب مشهد محتاج آب هريرود هستيم

محمد درويش در ادامه مي‌گويد: ما سال‌هاست كه طي توافق‌نامه‌اي كه با دولت تركمنستان داشتيم و سد دوستي را ساختيم، به‌شدت محتاج آب از هريرود هستيم تا هم نيازهاي مردم مشهد به آب شرب را تأمين كرده و هم بر اساس تعهدات‌مان در توافق‌نامه فوق، نيازهاي عشق‌آباد در تركمنستان را تأمين كنيم. او اظهار مي‌دارد: از زماني كه هندي‌ها سد سلما را براي افغانستاني‌ها روي سد هريرود ساختند، با بحران در سد دوستي روبه‌رو شديم و چند سال است كه اين بحران جدي شده است و فقط يك رگه كوچكي از آب، آن‌ هم در مواقع‌تر سالي مي‌تواند وارد سد دوستي در ايران بشود و البته حتي اين رگه كوچك هم بعد از ساخت سد جديد «پاشدان» از بين خواهد رفت و ايران و تركمنستان خيلي نمي‌توانند، روي آب اين سد حساب كنند؛ مگر در صورت وقوع سيل‌هاي بي‌سابقه و پرحجمي كه از مخازن ساخته شده روي هريرود بيشتر باشد و اين هم تا ۱۰ سال ديگر امكان‌پذير نيست.

 

تعريف يك معادله برد- برد از سوي ايران

درويش در پاسخ به اين سوال كه ايران چه اقداماتي را مي‌تواند در مقابل سدسازي افغانستان بر روي هريرود انجام دهد، مي‌گويد: ايران بايد يا يك معادله برد برد تعريف كند؛ يعني بيايد و منافع مشترك با افغانستان ايجاد كند و مثلا بگويد اگر تو به ايران آب مي‌دهي ايران هم به افغانستان برق مي‌دهد و خب چون افغانستان به‌شدت با كمبود برق مواجه است، اين پيشنهاد خوبي براي حاكمان آن كشور خواهد بود. او مي‌افزايد: منطقه خواف در خراسان رضوي سرچشمه بادهاي ۱۲۰ روزه و به‌شدت بادخيز است و ما مي‌توانيم با استقرار نيروگاه‌هاي بادي و انرژي خورشيدي و انتقال آن به كشور افغانستان با وجود فاصله كمي كه وجود دارد، دريافت حجم پايداري از آب را براي ايران فراهم كنيم.

 

پتانسيل ايران براي توليد برق خورشيدي

اين پژوهشگر و فعال محيط‌زيست خاطرنشان مي‌كند: ايران پتانسيل بسيار زيادي براي توليد برق از طريق خورشيد دارد و مي‌تواند نه فقط برق افغانستان، عراق و نياز برق كشور خودمان را تأمين كند، بلكه مي‌تواند نياز كل انرژي مردم جهان براي يك سال را از طريق خورشيد تأمين كند و اين حرف‌ها بر اساس گزارشي است كه سازمان ملل در سال ۲۰۰۶ ارايه كرده است و با برنامه‌ريزي درست نبايد نگران اين موضوع يعني انتقال بخشي از برق توليدي به افغانستان باشيم؛ چرا كه يك دهم خاك ايران مي‌تواند انرژي مورد نياز كل مردم جهان را تأمين كند.

 

300 روز آفتابي و مشكلات تامين انرژي

درويش در ادامه مي‌گويد: اين بدبختي ما است كه كشوري كه ۳۰۰ روز آفتابي در طول سال دارد و هيچ كشوري در جهان نمي‌تواند ادعا كند بيشتر از ايران ميزان دريافت انرژي در واحد سطح دارد، به چنين وضعيتي در تأمين انرژي دچار شده باشد كه از كشوري چون تركمنستان برق وارد كند. او مي‌افزايد: راهكار اصلي كمبود انرژي تمركز روي ايجاد نيروگاه‌هاي خورشيدي است و خوشبختانه ديدم كه يك سرمايه‌گذاري خوبي در منطقه خواف در حال انجام بوده و ساخت يك نيروگاه بادي ۳۶۰ مگاواتي، يك رگه‌هايي از خردمندي را نشان مي‌دهد و بايد چنين اقداماتي را گسترش بدهيم و عزم‌مان را جزم كنيم تا ابتدا كشور را از نيازهاي انرژي خودكفا كرده و سپس به سمت صادرات انرژي برويم و با كشورهاي همسايه مثل افغانستان وارد تعاملات برد شده و كمبود آب را هم جبران كنيم. درويش در پايان مي‌گويد: در حال حاضر سالانه خراسان رضوي ۳/۵ تا ۴ ميليارد مترمكعب آب از چاه‌هاي خود براي مصرف كشاورزي برداشت مي‌كند و اگر ۱۰ درصد اين آب را مطابق سند ملي امنيت غذايي كاهش بدهد، آن‌وقت مي‌تواند آب شرب مردم منطقه خود را هم تأمين كرده و ديگر محتاج آب از سمت افغانستان نباشد و نيازي هم به اجراي طرح شيرين‌سازي درياي عمان و انتقال آن به مشهد كه بسيار هم گران تمام مي‌شود، نخواهد بود و اين خردمندانه‌ترين كاري است كه مي‌شود براي عبور از بحران‌هاي فعلي و بحران‌هاي ۱۰ سال آينده انجام داد.