مكتب فكري عالي نسب؛ نجاتبخش ايران
در صد و پنجمين سالروز تولد «سيد ميرمصطفي عالينسب»، اقتصاددان و صنعتگر برجسته ايراني جمعي از دانشگاهيان و پژوهشگران در خانه انديشمندان علومانساني گرد هم آمدند و با اهداي اولين دوره جايزه ملي عالينسب به بهترين پاياننامههاي دكترا با محوريت توسعه ايران، نام و ياد او را گرامي داشتند.
در صد و پنجمين سالروز تولد «سيد ميرمصطفي عالينسب»، اقتصاددان و صنعتگر برجسته ايراني جمعي از دانشگاهيان و پژوهشگران در خانه انديشمندان علومانساني گرد هم آمدند و با اهداي اولين دوره جايزه ملي عالينسب به بهترين پاياننامههاي دكترا با محوريت توسعه ايران، نام و ياد او را گرامي داشتند.
در مراسم «شب عالينسب» كه به همت «موسسه مطالعات دين و اقتصاد»، «مجله بخارا»، «نشر نهادگرا»، «انجمن جامعهشناسي» و «خانه انديشمندان علومانساني» برگزار شد، رضا مجيدزاده، اقتصاددان و دبير علمي جايزه دور اول ضمن تشكر از ۲۱ داوري كه قبول كردند تا فرآيندهاي داوري پاياننامه را با دقت و حوصله انجام دهند، گفت: اين دوستان از استادان و پژوهشگران جوان و در واقع از سرمايههاي واقعي كشورمان هستند كه ناترازي در زمينه آنها بسيار مهمتر از ناترازي در خصوص بنزين يا هر چيز ديگري است و البته هر سال به بهانه اينكه درآمدي براي گروههاي مافيايي ايجاد شود به اسم رفتارها و سياستهاي علمي اين قيمتها در ايران را دستكاري ميكنند و اينگونه اين سرمايههاي ملي كشورمان به حاشيه كشيده ميشوند و همچنان نسبت به اينكه سالانه جمع بزرگي از آنها را از دست ميدهيم غفلت ميشود.
وي با بيان اينكه آقاي عالينسب هم يكي از سرمايههاي اصلي ايران است با طرح اين پرسش كه چگونه ميشود كه عالينسبها تكثير ميشوند و در واقع نامولدها كمتر تكثير ميشوند، اظهار داشت: آقاي عالينسب در دورهاي كه باد ويرانگري ميوزيد، به جاي اينكه محيط را ترك كند و بگويد اين وضعيت درست نميشود با ذهنيت غلبه بر سختيها تلاش كرد از آن باد، انرژي بگيرد و پديدهاي تاريخي ساخت. او با درنگ كردن و نوع نگاه خاص يك كارآفرين از آنچه كه ميتوانست بدون استفاده باشد يك محصول صنعتي توليد كرد.
مجيدزاده ضمن اشاره به اهميت نقش دولت در ايجاد و طراحي نهادها و قوانين و مقررات براي تكثير گروههاي رانتي يا ريسكي يا عدم تكثير آن، يادآور شد: اما دولت با همه مسووليتهايي كه دارد همه داستان نيست. دولت در كنار عرصه فرهنگ است كه بر اين تكثير تاثير ميگذارد. در واقع عرصه فرهنگ هم به همان اندازه عرصه قدرت يا تدبير، مهم است. همانطور كه در گذشته آقاي عالينسب ميبينيم چگونه مادر ايشان در اينكه او به چه شكل به دنيا نگاه كند تاثير داشت و به او آموخت كه چقدر ارزشمند است كه براي اعتلاي كشورش تلاش كند.
دبير علمي جايزه دور اول با تاكيد بر اينكه مهم است كه سرمايههاي ارزشمندي مانند عالينسب را در بستر سياستهاي ملي گرايي تكثير كنيم، گفت: بنابراين وقتي ميپرسيم چگونه ميشود عالينسبها را تكثير كرد بايد اينگونه پاسخ داد كه هر دو عرصه قدرت و فرهنگ مسوول هستند تا بتوانيم نسلهايي مانند عالينسب را بيشتر تكثير كنيم.
در ادامه اين نشست محمدرضا بهشتي عضو هيات امناي موسسه مطالعات دين و اقتصاد با بيان اينكه امسال نخستين سالي است كه اين جايزه داده ميشود، خاطرنشان كرد: اين جايزه در جهت همان اهدافي است كه استاد عالينسب آن را دنبال ميكرد و موسسه مطالعات دين و اقتصاد هم تلاش كرده است در اين راستا حركت كند. خدمات استاد عالينسب بر كسي پوشيده نيست؛ فردي كه در عرصه اقتصاد و صنعت كشور گامهاي بلندي برداشت و واحدهاي موفق صنعتي را در ايران تاسيس كرد.
اين استاد دانشگاه با بيان اينكه عالينسب در جهت كارآفريني، جزو چهرههايي است كه سابقه درخشاني از خود به جاي گذاشت و افزود: با پيروزي انقلاب آنچه كه به عنوان اندوخته نظري و تجربه عملي با خود داشت رايگان در اختيار بالاترين سطوح تصميمگيري در كشور گذاشت. بهشتي با اشاره به مسووليتهايي كه عالينسب در دورههاي مختلف بر عهده داشت، گفت: با اعتمادي كه نسبت به ايشان وجود داشت، عالينسب توانست گامهاي بزرگي بردارد و كشور را در آن شرايط پرتلاطم از مخاطرات به سلامت عبور دهد. ايشان علاوه بر اين تلاشها خدمات فرهنگي فراواني هم داشت. يكي از اين خدمات تاسيس موسسه مطالعات دين و اقتصاد بود و هدف او اين بود كه با اين اقدام كانوني فراهم كند كه در آن، در سطح قابل قبول علمي و اجتماعي در كشور ما و در حد و اندازه مقدور گامهايي برداشته شود و اهل همراهي كساني كه اهل انديشهورزي نظري مطالعات ژرفتر اجتماعي و اقتصادي هستند جلب شود. موسسه نيز در اين سالها در حد بضاعت و توانايي خود تلاش كرده انديشه بلندي كه در زمينه تاسيس آن وجود داشت محقق شود و اعطاي جايزه استاد عالينسب هم در اين جهت صورت گرفت.
وي توضيح داد: ضرورت مطالعات نظري با وجود كاستيهايي در سطح تبيين نظري از جمله در عرصه دانش اقتصاد وجود دارد و گره زدن اين دانستههاي نظري با آنچه در ساحت عمل در كشور در جريان است، باعث شد به اين فكر برسيم كه اعطاي اين جايزه ملي ميتواند مشوقي در اين مسير باشد.
بهشتي با تاكيد بر اينكه اين گام ميتواند توجهها را به اين مساله جلب كند كه تقويت بنيه نظري در حيطه اقتصاد و توسعه ضروري است، اضافه كرد: پيگيري توسعه ايران و توسعه اقتصاد ايران و توجه دادن به اينكه هرگونه تصميمگيري و ريلگذاري در اقتصاد بدون توجه به توسعه بيشتر در راستاي رفع و رجوع مسائل جاري كشور است و فقط نگاه خرد دارد ضروري است و بايد توجه داشت كه نميتوان با اين تصميمگيريها نقش موثري براي آيندهاي ايفا كرد. اميدوارم يكي از منافع اهداي اين جايزه اين باشد كه تمركزها و توجهها و پژوهشها را در جهتي كه بتواند كليدي براي گشايش در وضعيت كنوني اقتصاد كشور ما پيش ببرد و مطلع خوبي براي حركت رو به رشد در آينده باشد.
استاد عالينسب از زمان خود بسيار جلوتر بود
در ادامه اين مراسم حميدرضا عظيميپور با بيان اينكه شخصيت عالينسب وجوه متنوعي دارد و ميتوان از زواياي مختلف او را بررسي كرد، ضمن اشاره به جنبه بنگاهداري فعاليتهاي عالينسب، گفت: ايشان با توجه به فقدان پدر از ۱۶ سالگي وارد كار ميشود از ۱۳۱۶ تا ۱۳۲۸ طي ۱۲ سال او وقت خود را صرف توانمندسازي كرد. حسابداري و مديريت مالي در يك تجارتخانه و كار در زمينه محصولات چيني و بلورجات را دنبال ميكرد. به لحاظ تاريخي هم شهريور ۱۳۲۰ مصادف با ورود متفقين و جنگ جهاني بود در نتيجه ركود اقتصادي عالينسب سال ۱۳۲۱ به تبريز برگشت.
وي با اشاره به حوزههاي فعاليت عالينسب از جمله فعاليت در زمينه خريد و فروش سهام كه باعث شده بود او محل مراجعه افرادي شود كه علاقهمند به اين موضوع بودند، اضافه كرد: در اين دوره ايشان به زبان انگليسي مسلط ميشوند، اما از نظر سياسي و چشماندازي كه يك فعال اقتصادي براي فضاي كسب و كار نياز دارد، اين دوره بيثبات بود. با اين حال انباشت دانش باعث شد سال ۱۳۲۸ عالينسب وارد كار خويشفرمايي شود و بسيار سريع از تجارت به سمت صنعت و توليد برود. ابتدا توليد به صورت كارگاهي بود و با ورقهاي دست دوم فولادي و فلزي چراغهاي نفت سوز ميساختند. براي اينكه بدانيد چقدر در آن دوره كار دشوار بوده است بايد يادآور شد كه در آن زمان فقط دو دستگاه پرس در ايران وجود داشته است.
عظيميپور با يادآوري اينكه مصدق در نمايشگاهي توليدات استاد عالينسب را ديد، گفت: از ۱۳۲۸ تا ۱۳۲۹ كه بحث ملي شدن نفت بود ايشان با تقاضاي بالا در بازار مواجه ميشوند و به توصيه مصدق وارد توليد صنعتي با مقياس بالا شد. سال ۱۳۰۴ كارخانه آغاز به كار ميكند و در سال ۱۳۴۱ كارخانه «كارتنسازي ميهن» افتتاح ميشود اما كارخانه كارتنسازي در يك حادثه مانور نظامي از بين رفت و بعد از چند سال دوباره در سال ۵۴ اين كارخانه ساخته شد.
وي با بيان اينكه در اين سالها اطلاعات و شرايطي كه يك فعال اقتصادي براي كسب و كار نياز دارد اصلا مناسب نبوده است، بيثباتيهاي شديد سياسي ايران و همچنين نبود قوانين مناسب براي كسب و كار در آن مقطع را مورد اشاره قرار داد و افزود: استاد عالينسب از زمان خود بسيار جلوتر بود. او درباره سهامداري و كار صنعتي روش و منش و سبك كاملا مشخص خود را داشت. شركتهايي كه در آنها مشغول بود را حجرهاي اداره نميكرد، بلكه به صورت حقوقي و سهامي اداره ميكرد. در انتخاب شريك هم كاملا استراتژيك عمل ميكرد و سال ۵۷ قبل از شروع انقلاب به تفكيك مديريت از حاكميت پرداخته بود. زماني كه كسي بيمه نميكرد او براي كارگرانش بيمه برقرار كرد و هزينههاي درماني كاركنانش را ميپرداخت. به تحصيل فرزندان كاركنان توجه داشت و توجه ويژهاي به خانهدار كردن كاركنان نشان ميداد. او غذاي گرم به صورت ناهار به كاركنان خود ميداد. حتي در بحبوحه انقلاب هيچ نشانهاي از تنشهاي كارگري نداشت.
عظيميپور با بيان اينكه استاد عالينسب در حضور در مجامع حرفهاي كاملا فعال بود و به برقراري تشكلها و تشكيلات صنفي اهميت ويژهاي ميداد، افزود: ايشان در حوزه تعامل با دولت هم كاملا سبك و سياقش روشن است و اصول خود را داشت.
وي به چالشهايي كه شركتهاي دولتي خصولتي و خصوصي در حوزه حاكميت شركتي با آن مواجه هستند، اشاره كرد و گفت: ما با چالش حكمراني شركتي در اقتصادمان مواجه هستيم و راهش اين است كه سير تاريخي و ارزشها و هنجارهايمان را مرور كنيم و سبك و روش آقاي عالينسب يك الگوي مناسب براي تعريف الگوي مناسب از حكمراني شركتي است. در واقع جامعهاي كه داستان خود را نميخواند و نمينويسد غرق در داستان جوامع ديگر ميشود.
در ادامه علياصغر سعيدي، جامعهشناس با تاكيد بر ضرورت توجه به اين مسير و تداوم آن به اقدامات عالينسب به عنوان يك كارآفرين اشاره كرد و گفت: تمام زندگي عالينسب جاي مطالعه دارد و نبايد تنها به يك بعد كه قبلا بررسي شده كفايت كرد.
اين استاد دانشگاه داشتن نگاه مالي و حسابداري را عامل موفقيت در حوزه كار صنعتي عنوان كرد و گفت: نگاه مليگرايانه استاد عالينسب بسيار مهم بود. برخي مواردي كه گفته ميشود كه حوزه كاري عالينسب محدود به سماورسازي بوده درست نيست؛ چرا كه اگر زندگي مردم آن دوره را بررسي كنيد خواهيد ديد كه ساخت اين وسايل بسيار مهم بوده است. در آن دوره مردم از فضولات حيوانات براي پخت و پز استفاده ميكردند. ساخت اين چراغها كه هم حرارت و گرمايش و نور را تامين ميكرد در رفاه خانوادهها نقش اساسي ايجاد كرد.
سعيدي ضمن تشريح علل توجه كارآفرينان به توليد يك كالاي خاص در مطالعات كارآفريني مورد بررسي قرار ميگيرند ادامه داد در واقع در اينجا فقط سود بيشتر مطرح نيست بلكه پيامدهاي اقدامات هم بسيار اهميت دارد.
وي با اشاره به دشواريها و محدوديتهايي كه در مسير كارآفرينان وجود دارد، به تشريح ديدگاه احمد اشرف ديدگاه كاتوزيان و همچنين ديدگاه استاد رضاقلي درخصوص موانع پيش روي كارآفريني يا رشد نظام سرمايهداري در ايران پرداخت و دشواريهاي پيش روي بنگاههاي خانوادگي اقتصادي در ايران را برشمرد.
عالينسب به مثابه قاعدهگذار اقتصادي
در اقتصاد سياسي پس از انقلاب
در ادامه فرشاد مومني، اقتصاددان و رييس موسسه مطالعات دين و اقتصاد نيز در اين مراسم «عالينسب به مثابه يك قاعده گذار اقتصادي در اقتصاد سياسي پس از انقلاب» را از ديگر وجوه استاد عالينسب عنوان كرد و گفت وقتي از اين زاويه به ابعاد وجودي اين مرد بزرگ نگاه شود متوجه ميشويم كه ظرفيتهاي كارآفرينانه او به اندازه يك ارزني در برابر كليت وجوه انديشهاي و مديريتي اين مرد بزرگ جلوهگر ميشود.
اين اقتصاددان با تاكيد بر اينكه ما با يك صاحب مكتب فكري و همزمان با يك مرد عمل به تعبير جامعه شناختي آن روبهرو هستيم، خاطرنشان كرد: رحمت خدا بر او باد. وقتي استاد عالينسب به من آموزش ميدادند مرتب به من ميگفتند «مكتب تاريخي آلمان را جدي بگير! من مكاتب پيش از اين مكتب را بسيار سريع مرور كردم اما به اينجا كه رسيدم بيش از سه سال درنگ كردم» اين مكتب جلوههاي پرافتخار كارنامهاي كه در ايران به نمايش گذاشته است و به شكل مشخص در دوران ميرزا تقيخان اميركبير، محمد مصدق و ميرحسين موسوي قابل ردگيري است و دريايي از ماجراها به آن وجود دارد.
مومني ادامه داد: زندهياد مطهري وقتي درباره علامه طباطبايي حرف ميزد، ميگفت: ما براي درك ابعاد وجودي اين مرد با محدوديتهايي روبهرو هستيم كه ناشي از سلوك همزمان با او است. ميفرمودند چون ما به عينه ميبينيم كه ايشان مانند ما ميخوابد و بيدار ميشود، غذا ميخورد و همه محدوديتهاي يك انسان عادي را دارد، نميتوانيم عظمت انديشهاي او را درك كنيم و بايد حداقل ۱۰۰ سال بگذرد تا بفهميم علامه طباطبايي و تفسيرالميزان او چه جايگاهي در تاريخ اسلام و تاريخ ايران دارد. از اين زاويه نسبتي كه مطهري درباره علامه طباطبايي ميگفت درباره عالينسب بالاتر نباشد قطعا پايينتر نيست.
اين استاد دانشگاه علامه طباطبايي با بيان اينكه اگر مكتب فكري عالينسب همين امروز هم جدي گرفته شود براي ايران نجاتبخش خواهد بود، افزود: وقتي در نخستوزيري بوديم بحران مالي براي دولت در حال جنگ آن هم در يكي از طولانيترين جنگها بسيار حادتر از شرايط صلح بود. بسياري يا از سر ناداني يا اثر منافع يا با حسننيت، آقاي مهندس موسوي را به تضعيف ارزش پول ملي دعوت ميكردند و ميگفتند دولت انحصار عرضه ارز را در اختيار دارد ميتواند قيمت ارز را بالا ببرد و كمبود ريال را رفع كند. بينش استاد عالينسب را ببينيد! ايشان به آقاي موسوي گفت اگر اين كار را بكنيد اعتماد عامه مردم و اعتماد توليدكنندهها را از دست خواهيد داد و اگر اين اتفاق رخ بدهد كمر ايران خواهد شكست. آنچه كه ما امروز با پوست و گوشتمان احساس ميكنيم.
مومني گفت: آنها كه امسال جايزه نوبل اقتصاد را گرفتند حدود ۳۵ سال بعد از عالينسب اين صورتبندي نظري را ارائه كردند. اما او با آن نگرش ژرفش در اين زمينه بسيار دقت داشت. از جنبه انديشهاي، قدرت شگرف او در ادغام اعتلابخش سه گروه انديشه براي نجات ايران امروز هم ميتواند مددكار نظام اداره اقتصاد ملي باشد. او به شكلي عميق، اقتصاد و جامعه ايران را ميشناخت به شكلي بسيار عميق اسلام را ميشناخت. اسلامي كه براي كنج پستوها نيست و مبتني بر اقتضائات زمانه و مناسب اداره اجتماع است و از همه مهمتر درك عميق او از انديشه توسعه و آخرين دستاوردهاي جهان بود.
اين استاد دانشگاه عدالت محوري نهادمند و نظاموار در ساحتهاي انديشه و عمل استاد فقيد ميرمصطفي عالينسب را مورد تاكيد قرار داد و خاطرنشان كرد: آقاي عالينسب بحثهايي كه امروز در ساحت نظر مطرح است را به صورت عميق و مصداقي مورد توجه قرار ميداد و ميفرمود اگر ايران بخواهد نجات پيدا كند بايد توزيع قدرت، ثروت، منزلت، صدا و اطلاعات به طور جدي در دستور كار قرار داشته باشد. اكنون ببينيد در فرايندهاي تصميمگيري و تخصيص منابع در ايران صداي مفتخوارها، رانتخوارها و رباخوارها چقدر رساتر از صداي نزديك به ۸۰ ميليون ايراني است و وقاحتها به جايي رسيده كه مثلا ميگويند ما براي آسايش مردم خريد و فروش جت خصوصي را آزاد كرديم! مردمي كه بيش از ۶۰ درصدشان به اندازه كافي كالري در روز نميتوانند دريافت كنند به نام آنها، عزيزان خريد و فروش جت آزاد ميكنند!
وي با بيان اينكه استاد عالينسب دورنگري و ژرفانديشي عميقي داشت و ايران و جهان را به خوبي ميشناخت، گفت: در آن زمان آرزوي مصدق اين بود كه اندكي تقاضا براي نفت به جاي فضولات حيواني و سوخت مبتني بر چوب درخت ايجاد شود، اما استاد عالينسب ميگفت مطالعات آيندهشناختي به او آموخته است كه در آينده اهميت گاز بيشتر از نفت خواهد شد و بنابراين شركتش را با عنوان صنايع نفت و گازسوز عالينسب ثبت كرد.
علي جعفري شهرستاني، براي رساله «اقتصاد سياسي توسعه بخش خصوصي» جايزه نفر اول و مژگان رضاييان اصفهاني براي رساله «بررسي اثرگذاري بازتابي الگوي روابط دولت ملت در ايران در برنامههاي توسعه» جايزه نفر دوم و مريم طياري براي بررسي «اثر توليدي و كاربري فناوري اطلاعات و ارتباطات و كيفيت محيط زيست» در تحليل بين كشوري جايزه سوم را دريافت كردند.