جايگاه اقتصاد در مذاكرات ايران و غرب
در شرايطي كه دور تازهاي از مذاكرات ميان ايران و اروپا از يك طرف و امريكا از سوي ديگر برپا شده است، اين موضوع كه ايران با كدام كارتهاي بازي و كدام شيوه مذاكراتي ميتواند بيشترين دستاوردها را از مذاكرات، كسب كند، اهميت يافته است.

در شرايطي كه دور تازهاي از مذاكرات ميان ايران و اروپا از يك طرف و امريكا از سوي ديگر برپا شده است، اين موضوع كه ايران با كدام كارتهاي بازي و كدام شيوه مذاكراتي ميتواند بيشترين دستاوردها را از مذاكرات، كسب كند، اهميت يافته است. با توجه به پرونده قطوري كه در مذاكره و گفتوگو ميان ايران و اروپا وجود دارد و بدعهديهايي كه طرف غربي در مواجهه با ايران داشته، در افكار عمومي ايرانيان، اعتبار اروپا در وضعيت نازلي قرار دارد. به هر حال هر كشوري كه پاي ميز مذاكره مينشيند، بايد از حداقل اعتماد براي گفتوگو برخوردار باشد و بتواند به وعدهها، قولها و اظهارات طرف مقابل اعتماد كند. ايران واجد ظرفيتهاي فراواني در گفتوگو با غرب است.
ايران در حوزه انرژي يكي از قدرتهاي جهاني است و در زمينه نفت و گاز، بيشترين ذخاير را در سطح جهان دارد. از سوي ديگر، ايران از يك موقعيت سوقالجيشي در حوزه ترانزيت و توسعه راهها برخوردار است. ايران بهترين مسير شرق به غرب و شمال به جنوب است و ميتواند مسيرهايي به مراتب ايمنتر، نزديكتر و كم هزينهتر ايجاد كند. از سوي ديگر، ايران يك بازار حدودا ۹۰ميليوني دارد كه هر قدرتي، مايل به ايجاد ارتباط با آن است. ايران همچنين نيروي انساني تحصيلكرده، ماهر و آموزش ديدهاي دارد كه ميتواند زمينههاي توسعه را به سرعت ايجاد كرده و طي كند.
ايران از منظر مواد معدني و زيرساختهاي صنعتي هم وضعيت منحصربهفردي دارد و غرب از صميم قلب مايل به ارتباط با آن است. از منظر نظامي و دانش هستهاي هم كشورمان گامهاي قابل توجهي برداشته و امروز ميتواند به عنوان يك قدرت منطقهاي از اين ظرفيتها بهرهبرداري كند. با اين برگها و ساير برگهاي ديگر است كه ايران به دور تازه مذاكراتي با غرب پاي گذاشته و تلاش ميكند منافع ملي خود را تامين كند. اما براي اين دور از مذاكرات لازم است ايران به مواردي چند توجه داشته باشد:
1) تبديل ظرفيتهاي راهبردي به ارزش افزوده اقتصادي و تجاري يكي از اولويتهايي است كه ايران در اين دور از مذاكرات بايد به آنها توجه كند. ايران در سطح منطقه، نفوذ قابل توجهي را در افكار عمومي مردم منطقه به دست آورده و بايد اين نفوذ را تبديل به ارزش افزوده كند. البته كشورهاي اروپايي و امريكا به خوبي از دامنه نفوذ ايران در كشورهايي چون عراق، يمن، لبنان و...آگاه هستند و ميدانند هر نوع برنامهريزي و ترسيم راهبرد در منطقه بايد با مشاركت ايران و با مورد توجه قرار دادن دامنه نفوذ ايران انجام شود.
2) ايران بايد براي هر توافقي ضمانتهاي اجرايي اخذ كند. بدعهديهاي گذشته كشورهاي غربي به خصوص امريكا در شرايطي كه ايران همه تعهدات خود را ذيل عملياتي كرده بود، نشان داد كه كشورهاي غربي هيچ اعتنايي به تكاليف و تعهدات بينالمللي خود ندارند. ايران بايد در دور جديد مذاكرات به گونهاي برنامهريزي كند كه طرف مقابل به راحتي نتواند زير ميز مذاكرات بزند. متاسفانه امريكاي مدل ترامپ نشان داده كه به تعهدات بينالمللي خود كمترين توجه را دارد و ايران بايد به اين موضوع توجه و تدابيري اتخاذ كند كه امريكا به راحتي نتواند به تعهدات خود پشت پا بزند.
3) نبايد فراموش كرد كه اروپا به دنبال فرصتهاي جديدي در كشورهايي چون ايران است. كشوري مانند فرانسه از همراهي با كشورهاي ثروتمند غرب آفريقا محروم شده و ضربات اقتصادي قابل توجهي را متحمل شده است. از سوي ديگر انگليس هم با مشكلات اقتصادي فراواني دست به گريبان است و قصد دارد با توسعه روابط با ايران بخشي از نيازهاي خود را پوشش دهد. آلمان نيز به عنوان كشوري كه بهترين شرايط اقتصادي را در اتحاديه اروپا دارد پس از جنگ روسيه- اوكراين با معضلات بسياري در حوزه انرژي روبهرو است. بنابراين اروپا دلايل بسياري براي مذاكره با ايران دارد و ايران بايد از اين نيازها براي كسب دستاوردهاي بيشتر استفاده كند.
4) نبايد در شرايط ضعف وارد مذاكرات شد. اگر غرب احساس كند كه ايران در شرايط نامناسب اقتصادي و معيشتي وارد مذاكرات شده، تلاش ميكند تا با برجستهسازي نقاط ضعف ايران، فشار بيشتري به كشورمان وارد سازد. اما اگر مسوولان ايراني، عملكرد مناسبي در حوزه اقتصادي داشته باشند و بازارها را در دوران مذاكرات از تلاطم و التهاب دور نگه دارند، اقلام مورد نياز كشور تامين و انبارها از اقلام ضروري پر باشد، اين پالس به طرف مقابل ارسال ميشود كه ايران در شرايط با ثبات و در وضعيت آرام اقتصادي مذاكرات را دنبال ميكند. با مدنظر قرار دادن مجموعه اين بايدها و پرهيز از نبايدها معتقدم كه ايران ميتواند دستاوردهاي قابل توجهي را از مذاكره با غرب برداشت كند.مذاكره از موضع قدرت اين فرصت را در اختيار ايران قرار ميدهد تا بتواند در راستاي منافع ملياش عمل كرده و به نفع مردم از طرق مقابل امتياز بگيرد.