اهميت واقعنگري اقتصادي
پيش از اينكه وارد فاز تدوين سند چشمانداز 20 ساله بشويم بايد بپذيريم در اجراي سند چشمانداز 1404 توفيقي نداشتيم.
پيش از اينكه وارد فاز تدوين سند چشمانداز 20 ساله بشويم بايد بپذيريم در اجراي سند چشمانداز 1404 توفيقي نداشتيم. از طرفي بايد بپذيريم كه نقطه ضعف اصلي كشور در مديريت است، بنابراين بايد از مديران حرفهاي خارجي استفاده كنيم؛ مانند آنچه در عرصه ورزش اتفاق افتاده و از مربيان خارجي استفاده كرديم. سياستگذاران كشور بايد براي رفع ضعف مديريت در كشور، برنامهريزي كنند و بهترين پيشنهاد، استفاده از مديران حرفهاي خارجي (براي مثال مديراني از هنگكنگ و سنگاپور) است. در عين حال بايد جوانان كشور را در كنار آنها قرار دهيم تا روش مديريت درست را بياموزند. حدود 20 سال قبل كه موضوع تدوين سند چشمانداز مطرح شد، عضو هيات نمايندگان اتاقهاي ايران و تهران بودم و در قالب اعضاي هيات نمايندگان با مسوولان و تدوينگران اين سند، جلساتي داشتيم. البته زماني اين نشستها برگزار ميشد كه كار از كار گذشته بود و با اين وجود اعلام كرديم كه سند تهيه شده، دقت نظر، كارشناسي و موشكافي لازم را ندارد. اينكه بعد از 20 سال در همه بخشهاي اقتصادي رتبه اول در منطقه را پيدا كنيم، هدفي دور از دسترس بود، چون بدون شك كشورهايي كه در سند چشمانداز 1404 مورد هدف بودند هم بيكار نمينشينند تا ما اول شويم و در نتيجه هم ديديم كه چقدر از ايران جلوتر رفتند. ضعفي كه اين سند از همان روز اول داشت اين بود كه در حوزههايي كه براي بخش خصوصي مسووليت تعريف كرده بود، هيچ نظرخواهي از او نكرد. بايد رشد 8درصدي در توليد ناخالص ملي را هدفي، غيرقابل دسترس توصيف كرد. اين هدف از همان ابتدا هم غيرممكن بود چون همان زمان هم هيچ بخشي توان ثبت چنين ركوردي را نداشت و نكته اينجاست كه از همان ابتدا اتاق ايران اعلام كرد نبايد به تحقق اين هدف اميد داشت چون واقعبينانه نبود. آنچه بايد انجام ميشد و نشد اين بود كه باید از همه شاخههايي كه درگير سند بودند، گزارش كار دريافت ميشد تا برنامهاي دقيق و هماهنگ تنظيم شود. موضوع ديگر، ارزيابي سالانه روند اجراي ماموريتهاي اعطا شده است. متاسفانه اين اصل هم رعايت نشد و هر روز به شعار گذشت. برخي ميگويند اتفاقاتي در اين دوره رخ داد كه پيشبيني نشده بود؛ مانند تحريم در پاسخ بايد گفت وقتي برنامهاي در چنين سطح كلاني تدوين ميشود و براي آينده يك كشوري به اين بزرگي برنامهريزي ميكنيم بايد با ديدي وسيع به موضوعات بپردازيم و موانع را درنظر بگيريم. براي دست يافتن به اهداف تعيين شده در سند چشمانداز بايد به گونهاي جلو ميرفتيم كه اين موانع پيش نميآمد و با دنيا درگير نميشديم تا به آنچه در چشمانداز ترسيم كرده بوديم، ميرسيديم. از سوي ديگر بايد اعلام ميكرديم از نظر علم، صنعت، ورزش، معدن و... در طول سند چشمانداز به كجا ميخواهيم برسيم و نيازي نبود كه اعلام كنيم بايد از فلان كشور جلو بزنيم.