ما فياي ارزي مانع تك نرخي شدن ارز
ايدههاي دولت براي نظام تكنرخي ارز آيا منتج به نتيجه خواهد شد؟ نوسانات ارزي اخير چه تاثيري در نظم و نظامات بازارها و تحولات اقتصادي خواهد داشت؟ دولت چگونه ميتواند از قدرت خريد دهكهاي كمبرخوردار و متوسط در برابر تكانه ارزي محافظت كند؟ اين پرسشها و ساير پرسشهايي از اين دست، اين روزها به تناوب در فضاي اقتصادي و رسانهاي كشورمان مطرح ميشود.
ايده نظام تكنرخي ارز که در حال اجراست ثباتآفرين است
زهرا سليماني| ايدههاي دولت براي نظام تكنرخي ارز آيا منتج به نتيجه خواهد شد؟ نوسانات ارزي اخير چه تاثيري در نظم و نظامات بازارها و تحولات اقتصادي خواهد داشت؟ دولت چگونه ميتواند از قدرت خريد دهكهاي كمبرخوردار و متوسط در برابر تكانه ارزي محافظت كند؟ اين پرسشها و ساير پرسشهايي از اين دست، اين روزها به تناوب در فضاي اقتصادي و رسانهاي كشورمان مطرح ميشود. اكثر قريب به اتفاق تحليلگران اقتصادي از اصل ايدههاي ارزي دولت براي بهبود شاخصهاي اقتصادي، دفاع كرده و آن را معقول ارزيابي ميكنند اما مساله اين است كه تحليلگران و نخبگان اقتصادي در نحوه حمايت از اقشار محروم ديدگاههاي متفاوت و بعضا متضادي دارند. دولت تلاش ميكند دخالتهاي قبلي در قيمتگذاريهاي دستوري را متوقف سازد. در وهله بعدي از هر نوع سركوب ارزي پرهيز كرده و به دنبال آن است كه نرخ ارز در بطن بازار و مبتني بر نظام عرضه تقاضا تعيين شود. اما مساله اصلي و ابهام بزرگي كه در اين ميان وجود دارد، چگونگي كمرنگ كردن بازار آزاد است. دولت به خوبي ميداند، نظام تكنرخي ارز تنها زماني رنگ واقعي به خود ميگيرد كه نيازهاي كلي كشور در بطن فقط يك بازار پاسخ داده شود، در غير اين صورت اگر هر نوع نياز ارزي وجود داشته باشد و دولت به هر دليلي نتواند در بطن بازار توافقي به آن پاسخ دهد، لاجرم بازار سياه و آزادي در حاشيه بازار اصلي ارز توافقي شكل گرفته و عملا ايده تكنرخي شدن ارز را بلاموضوع ميسازد. «تعادل» براي آگاهي از ابعاد موضوع طي سلسله يادداشتها، گزارشها و گفتوگوهايي تلاش ميكند ديدگاه كارشناسان و تحليلگران را درخصوص مساله ارز بازتاب دهد. در اين راستا، عليرضا توكلي با بررسي ابعاد و زواياي گوناگون تصميمات ارزي دولت تلاش كرده به اين پرسش پاسخ دهد كه با يك چنين تمهيداتي آيا ايده تكنرخي شدن ارز محقق ميشود يا نه؟ توكلي ضمن دفاع از ايدههاي همتي وزير اقتصاد معتقد است دولت بايد پيوستهايي براي حمايت از اقشار كمبرخوردار نيز تدارك ببيند. او از ذينفعاني صحبت ميكند كه طي سالها و دهههاي گذشته همواره از نظام چند نرخي ارز سودهاي كلاني را كسب كردهاند. همين اقشار ذينفع هستند كه به دولت اجازه نميدهند ايده نظام تكنرخي ارز را محقق كند. به اعتقاد توكلي دولت اگر قصد دارد اين ايده را محقق كند، حتما بايد منافعي براي اين گروههاي ذينفع تدارك ببيند تا آنها در برابر اجراي ايده تكنرخي شدن بازار ارز مانعتراشي نكنند.
نوسانات اخير بازار ارز همزمان با اجراي سياستهاي جديد دولت در حوزه نظام ارزي است. رويكردي كه باعث شده نرخ ارز از محدوده 50 هزار توماني به حدود 80 هزار تومان افزايش پيدا كند. سياستهاي ارزي جديد دولت را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
به طور كلي به نظرم اين سياست، سياست درستي است. در واقع اين ايده در بلندمدت ثبات ميآفريند. در گفتوگويي كه اخيرا با يكي از رسانهها داشتم، ضمن تحليل موضوع از اين سياست دفاع كردم. اما به نظرم ميرسد سياستگذاران دولتي در هر بخشي كه هستند و طرح را جلو ميبرند به همه جوانب اين موضوع توجه لازم را مبذول نداشتهاند برخي موارد در بطن اجراي اين سياست مغفول مانده كه بايد به آنها توجه شود.
دولت به چه موضوعاتي توجه نكرده است؟ چرا فكر ميكنيد كه مواردي در اجراي اين طرح مغفول مانده است؟
حداقل بيشتر از ۷ سال است كه اقتصاد ايران در يك وضعيت دو يا چندنرخي ارز بهسر ميبرد، اين وضعيت باعث شده تا تعداد زيادي از حوزههاي كسب و كار، بيزينسها، افراد و گروهها از اين چند نرخي بودن، منتفع شده و استفاده ميكنند. طبيعتا اين ذينفعان با امكانات وسيعي كه دراختيار دارند و رسانههايي كه در دست دارند به دولت اجازه نميدهند اين بازي را به صورت ناگهاني و يك شبه بههم بزند. كما اينكه همه ديدند به محض اينكه دولت اعلام كرد قصد اجراي اين سياست را دارد و ايده تكنرخي را در دستور كار قرار داد، دلار آزاد كه در آن زمان ۶۹ تا ۷۰ هزار تومان بود و نرخ دلار توافقي توسط آقاي فرزين ۶۳ هزار تومان اعلام شد، بلافاصله نرخ دلار را در بازار آزاد بالا بردند، چراكه همواره بايد نرخ ارزي در بازار آزاد وجود داشته باشد كه حاشيه سودي 20 تا 25درصدي براي آنها تضمين كند. يعني اين سوداگران همواره بايد سودي از شكاف ميان بازارهاي ارز دولتي و آزاد براي خود تدارك ببينند. هر سياست دولت اگر بدون تضمين اين حاشيه سود باشد آنها آن را بلوكه كرده و زمينههاي شكستن آن را فراهم ميسازند. اين دقيقا اتفاقي است كه اخيرا درخصوص نرخ ارز توافقي و رشد قيمت ارز در بازار آزاد رخ داده است. بلافاصله پس از اينكه مسوولان اقتصادي نرخ ارز توافقي را حول و حوش 63 تا 65 تومان اعلام كردند، ذينفعان بازار ارز، نرخ بازار آزاد را در محدوده 20درصد بالا بردند تا حاشيه سود آنها حفظ شود!
براي حل اين معضل چه بايد كرد؟ به هر حال اين افراد و گروهها به دنبال سوداگري هستند و اجازه هيچ اصلاحي را نميدهند.
تا زماني كه اين معادله حل نشود و براي كسب سود ذينفعان راهحلي تدارك ديده نشود، نرخ ارز را در هر عددي كه قرار دهيم، اين افراد براي كسب سود خود، نرخ را در بازار آزاد ۲۰درصد الي ۲۵درصد بالا ميبرند. اين فشارها اما باعث ميشود، فشار معيشتي شديدي متوجه مردم شده و قدرت خريد مردم به شدت كاهش يابد.
مردم دهكهاي محروم در بطن اين سوداگريها و سودجوييها فشار زيادي را متحمل ميشوند.
ساير كشورهاي در حال توسعه براي حمايت از دهكهاي متوسط و محروم در برابر اين تكانهها چه ميكنند؟
اعتقاد دارم كه اگر دولت واقعا قصد حل اين معادله را داشته باشد، ميتواند از تجربيات قبلي ايران استفاده كند. ايران يكبار اين مسير را تجربه كرده و نسبتا نتايج خوبي گرفته است (هر چند مشكلاتي هم بر آن مترتب شد). راهحل يادشده آن است كه دولت براي بازار ارزي كه خودش دارد و براي ارز ساير بازيگران، بازار شفافي ايجاد كند كه همه صاحبان كسب و كار و توليد بتوانند ارز خود را در آن بازارها عرضه كرده و ارز مورد نياز خود را خريداري كنند. ازسوي ديگر حتي اگر فردي بخواهد براي حفظ ارزش پول خود به ارزهاي جايگزين پناه ببرد، از قبل راهكاري برايش تدارك ديده شده باشد. نبايد در برابر نياز شهروندان گفته شود كه از نظر اولويتها، در اولويت خريد ارز نيستيد! وقتي يك چنين حرفي گفته شود بازار باز هم چندنرخي ميشود، چراكه بازار آزاد ارز در حاشيه بازارهاي اصلي شكل ميگيرد تا نيازهاي افرادي كه براي حفظ ارزش پول خود يا نيازهاي ديگر ناچار به خريد ارز هستند، تامين شود. طبيعي است در بازار آزاد هم نرخ ارز گرانتر به فروش ميرسد و نهايتا تمام سياستهاي بانك مركزي و وزارت اقتصاد بههم ميريزد.
وقتي كه از ارز تكنرخي صحبت ميكنيم، دقيقا منظور چيست؟ يعني ارزي كه در يك نرخ براي مدت زمان زيادي ثابت ميماند يا مفهوم ديگري مدنظر است؟
خير، منظور از تكنرخي بودن اين نيست كه بازار تنها روي يك نرخ ثابت باشد و نوساني نداشته باشد. ممكن است نرخ ارز امروز نسبت به نرخ ارز فردا تفاوتهايي داشته باشد و يك درصد يا دو درصد يا ۵درصد پايين و بالاتر باشد، اما مساله اين است كه نرخ ارز در يك لحظه و يك ساعت مشخص در بازارهاي مختلف نبايد متفاوت باشد. اين مفهوم ارز تكنرخي است. حالا به بحث حمايت از اقشار كمبرخوردار بازگرديم. با اجراي اين سياست دولت به عددي ميرسد و آن را عرضه ميكند كه با نرخ دلار موجود در بازار متفاوت است. در واقع دولت بيشتر سود ميكند و منابع نقدي را به صورت مساوي در قالب يارانه به همه ايرانيان پرداخت ميكند. همان افرادي كه در قالب يارانه از دولت پول دريافت ميكنند، يارانه بيشتري خواهد داشت. ضمن اينكه بايد توجه داشت اين يارانه بايد به همه مردم پرداخت شود چون انتفاعي است كه همه ايرانيان بايد از آن سهم داشته باشند. معتقدم اگر اين سياست در پيش گرفته شود و تلاش شود كه يك نرخ در بازار وجود داشته باشد، بخش قابلتوجهي از نوسانات پس از مدتي
مهار ميشود.
همه دولتها روياي ارز تكنرخي را داشتند اما موفق به اجراي آن نشدند. چگونه ميتوان به گونهاي برنامهريزي كرد كه نرخ ارز، واقعا تكنرخي شود.
توضيح دادم، براي اينكه يك نرخ در يك بازار وجود داشته باشد، دولت بايد به همه نيازها پاسخ دهد. اگر دولت به يك نياز پاسخ ندهد، همان يك نياز در بازار دومي ميرود و با نرخ دوم، نوسان ايجاد ميكند. ضمن اينكه هدف كلي تكنرخي شدن ارز هم بر باد ميرود. اگر به نيازها پاسخ داده شود بازار ارز در يك بازه زماني چند ماهه به آرامش ميرسد.
تبعات نوسانات ارزي در بازارهاي مختلف چگونه خواهد بود؟ بازار سكه و خودرو با نوسانات فراواني روبهرو شده و بازار مسكن با ركود تورمي مواجه است. بازار سرمايه هم در وضعيت نسبتا باثباتي است. نوسانات ارزي در بازارهاي مختلف چگونه بروز دارد؟
شخصا سالهاست نرخ ارز و دلار را نرخي عمومي دانسته و مبتني بر تحولات آن بازارها را تحليل ميكنم. اين متغير عمومي (نرخ ارز) وقتي با نوسان و تغيير قيمتي مواجه ميشود، تعداد زيادي از پارامترهاي اقتصادي را در بازارهاي مختلف تحتالشعاع قرار ميدهد. قيمت سكه و طلا كه وابستگي زيادي به نرخ ارز دارد و به صورت لحظهاي واكنشها در آن شكل ميگيرد. اگر نرخ ارز يك هزارم درصد جابهجا شود، بازار سكه بلافاصله از آن اثر ميگيرد. بازار خودرو با تاخير يك الي دو روزه و بازار مسكن با تاخير چند ماهه به اين نوسانات واكنش نشان ميدهند. بنابراين ثبات در بازار ارز بسيار مهم است. بايد نرخي در بازار شكل بگيرد كه دولت بتواند از آن دفاع كرده و آن را حفظ كند. توجه داشته باشيد نوسانات اندك متناسب با نرخ تورم ايرادي ندارد. در اين صورت باقي بازارها هم به ثبات ميرسند. اما اگر فنر قيمت ارز به صورت تصنعي پايين نگه داشته شود، روزي اين فنر از جا پريده و مانند نوسانات اخير كه نرخ ارز 15 تا 20 هزار تومان رشد پيدا كرد، ساير بازارها را نيز نوساني ميكند.
اين وضعيت درخصوص بازار سهام هم صدق ميكند يا مكانيسم تغييرات در اين بازار متفاوت است؟
بازار سهام پيچيدهتر است، چون نرخ ارز، براي برخي شركتها، هزينه را افزايش ميدهد، براي برخي شركتها درآمد را و براي برخي ديگر از شركتها هر دو عامل (هزينه-درآمد) را دچار تغيير ميسازد.
ممكن است اثرات آن روي شركتهاي مختلف همگن نباشد تا باعث رشد شود. ممكن است شركتي با 30درصد رشد درآمد، سود و قيمت مواجه شود و شركت ديگري زيان كند و افزايش نرخ ارز باعث كاهش سود و درآمدش شود.