بحران در بانک خون
مدیرکل انتقال خون استان تهران گفت: روزانه تنها 1100 واحد خون در پایگاههای انتقال خون اهدا میشود، در حالی که نیاز بیمارستانها به خون به 1600 واحد در روز میرسد.
به گزارش تسنیم، پدیده ناترازی خون نهتنها به مرگ و میر افراد منجر میشود، بلکه در دل خود سوالات بزرگی را مطرح میکند. چرا باید اینچنین اختلافات وحشتناک در دسترسی به خدمات پزشکی و درمانی وجود داشته باشد؟ چرا در کشوری که ظرفیتهای عظیم پزشکی را برای پذیرش و درمان بیماران دارد، ناترازی خون و مسائل ناشی از آن هنوز به طور جدی مورد توجه قرار نگرفته است؟ در بستر بحرانهای مختلفی که نظام سلامت کشور را احاطه کرده، مساله کاهش ذخایر خون به عنوان یک چالش استراتژیک و حیاتی مطرح شده است.
این موضوع که سلامت بیماران را در معرض خطر قرار میدهد، میتواند پیامدهای بلندمدتی بر اعتماد عمومی به نظام سلامت و پایداری آن داشته باشد. ریشهیابی این معضل و ارائه راهکارهای علمی و عملی برای مواجهه با آن، ضرورتی انکارناپذیر است.
شکاف عمیق اهدای خون و نیاز به آن
به گفته مدیرکل انتقال خون استان تهران، روزانه تنها 1100 واحد خون در پایگاههای انتقال خون اهدا میشود، در حالی که نیاز بیمارستانها به خون به 1600 واحد در روز میرسد. این شکاف وحشتناک میان اهدای خون و نیاز واقعی بیمارستانها، هشداری جدی از بحران ذخایر خون در کشور است.
همین موضوع، اعضای کمیسیون بهداشت و درمان مجلس را وادار کرد دوشنبه 10 دی 1403، در جلسهای ویژه، به چارهاندیشی برای حل فوری این مشکل بپردازند. این اقدام مجلس بویژه در شرایط کنونی که نیاز به خون در بیمارستانها بشدت افزایش یافته، از اهمیتی ویژه برخوردار است. آمارهای رسمی منتشرشده از سوی سازمان انتقال خون، بهطور هشداردهندهای نشان میدهد ذخایر خون در بسیاری از استانها به نقطه بحرانی رسیده است.
این ارقام نگرانکننده به خودی خود کافی است تا زنگ هشداری به صدا درآید اما در پس این اعداد، یک شبکه پیچیده از عواملی چون مسائل اجتماعی، فرهنگی، مدیریتی و زیرساختی قرار دارد که بهطور عمیقتر باید بررسی شود. عوامل مختلفی همچون افزایش جراحیهای پیچیده، حوادث ترافیکی و شیوع بیماریهای مزمن باعث شدهاند تقاضا برای خون به طور روزافزون در حال افزایش باشد و همین امر ابعاد بحران موجود را عمیقتر کرده است.
یکی از علل کلیدی کاهش ذخایر خون، کاهش نرخ مشارکت عمومی در اهدای خون است اما این تغییر رفتاری از کجا ناشی میشود؟ عوامل متعددی در این زمینه تأثیرگذارند؛ به طور مثال یکی از آنها کروناست. پاندمی کرونا بهطور بنیادین رفتارهای اجتماعی را دگرگون کرد. ترس از ابتلا به بیماریهای عفونی در محیطهای عمومی باعث شد بسیاری افراد از مراجعه به مراکز انتقال خون خودداری کنند.
اگر چه اکنون شرایط پاندمی بهبود یافته اما اثرات روانی آن همچنان در ذهن جامعه باقی مانده است. مدیرکل سابق انتقال خون استان تهران در جریان مصاحبهای اعلام کرد: «از زمان شروع پاندمی، اهدای خون در استان 20 تا 25 درصد کاهش یافته است». این کاهش عمدتا به دلیل ترس از ابتلا به ویروس در مراکز اهدای خون، محدودیتهای تردد ناشی از قرنطینهها و کمبود نیروی انسانی به علت ابتلای کارکنان به کرونا بود.
در پاسخ به این بحران، سازمان انتقال خون ایران اقداماتی نظیر افزایش ساعات کاری مراکز، استفاده از نوبتدهی آنلاین برای کاهش ازدحام و اطلاعرسانی گسترده برای تشویق مردم به اهدای خون را به کار گرفت. تلاشهای این سازمان و همکاری مردم موجب شد ذخایر خون به وضعیت مطلوبتری بازگردد و این بحران مدیریت شود.
کاهش سالانه اهدای خون
کاهش تلاشها برای ترویج فرهنگ اهدای خون و اطلاعرسانی درباره اهمیت آن یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار است. تبلیغات کمتر، کاهش کمپینهای عمومی و نبود روایتهای انگیزشی، از جمله دلایلی است که سبب کاهش توجه عمومی به این موضوع شده است. در سالهای اخیر، مشارکت جوانان در اهدای خون در ایران کاهش یافته است. در همین باره مصطفی جمالی، مدیرعامل سازمان انتقال خون ایران اعلام کرد میزان اهدای خون در افراد زیر 35 سال حدود 30 درصد است و این آمار هر سال یک تا 2 درصد کاهش مییابد. این روند کاهشی نمایشگر ضرورت فرهنگسازی در میان نسل جوان است.
برای مقابله با این چالش، باید تلاشهای گستردهای انجام شود تا جوانان نسبت به اهمیت اهدای خون و نقش حیاتی آن در نجات جان انسانها آگاه شوند. دانشگاهها، رسانهها و نهادهای اجتماعی باید همکاری کنند و از طریق کمپینهای اطلاعرسانی و برنامههای آموزشی، این فرهنگ را در نسل جوان نهادینه کنند. تنها در این صورت است که میتوان از بحران کاهش ذخایر خون جلوگیری کرد و مشارکت بیشتر جوانان را در این امر مهم جلب کرد.
در سبک زندگی پرمشغله امروزی، افراد به دلیل فشارهای کاری و استرسهای روزانه، کمتر زمانی برای مشارکت در فعالیتهای اجتماعی نظیر اهدای خون دارند. دنیای مدرن با سرعت پیشرفت و تغییرات خود، حجم زیادی از وظایف و مسؤولیتها را به دوش افراد میگذارد بهطوری که بسیاری افراد حتی فرصت کافی برای استراحت و تفریح ندارند.
علاوه بر این، روند زندگی شهری و رقابتهای شغلی که روز به روز بیشتر از پیش فشرده میشود، باعث شده بسیاری از افراد به جای فکر کردن به نیازهای اجتماعی و انساندوستانه، به دغدغههای شخصی و حرفهای خود مشغول شوند. این فشارهای مداوم، نهتنها موجب کاهش علاقه و انگیزه برای انجام کارهای خیرخواهانه میشود، بلکه انرژی لازم برای مشارکت در فعالیتهای اجتماعی را نیز محدود میکند. در چنین شرایطی، نیاز به ارتقای آگاهی و ایجاد تغییر در نگاه مردم به اهمیت مشارکت در این نوع فعالیتها بیش از پیش احساس میشود. اگر این تغییرات فرهنگی و اجتماعی انجام نشود، ممکن است در آینده با مشکلات جدیتری در تأمین ذخایر خونی و سایر نیازهای جامعه مواجه شویم.
اخیرا با فرارسیدن موج سرما و آلودگی هوا، شرایط به گونهای تغییر کرده که بسیاری از مردم از اهدای خون خودداری کردهاند. سرمای طاقتفرسا و آسمان خاکستری آلوده، نهتنها سبب کاهش انگیزه افراد برای ترک خانهها شده، بلکه مانع آن میشود که برای نجات جان دیگران قدمی بردارند. در کنار این موارد، ترافیک سنگین و مشکلات حملونقل شهری در روزهای سرد، به یک مانع بزرگ دیگر تبدیل شده است.
معضلی که رسیدن به مراکز انتقال خون را به یک چالش بزرگ بدل میکند. این دشواریها، طبیعی است که بسیاری را از انجام چنین اقدام انساندوستانهای منصرف کند. با این حال، اگر مراکز اهدای خون به شکلی گستردهتر و در دسترستر در اختیار مردم قرار گیرد، بویژه در روزهایی که شرایط جوی و ترافیکی بر شدت فشار میافزاید، شاید بسیاری افراد با خیال راحتتری بتوانند در این مسیر انساندوستانه گام بردارند. فراهم آوردن این امکان، نیازمند تدابیر جدی و برنامهریزیهای دقیق است تا اهدای خون، هرگز تحت تأثیر موانع بیرونی قرار نگیرد.
دلایل متعددی وجود دارد که باعث میشود بسیاری افراد نتوانند خون اهدا کنند یا خون آنها به دلایلی پذیرفته نشود. اخیرا یکی از مشکلات عمدهای که در فرآیند اهدای خون ایجاد شده، معافیتهای 12 ماهه برای افرادی است که اعمالی مانند تتو، حجامت، الکترولیز، سوراخکردن گوش، طب سوزنی، رفتار جنسی پرخطر و محافظتنشده، یا آندوسکوپی را انجام دادهاند. این افراد به دلیل احتمال آلودگی خون یا خطرات بهداشتی، برای مدت 12 ماه از اهدا معاف میشوند.
نکته اینجاست که به شرطی که این اعمال در این مدت تکرار نشود، این گروه از افراد پس از گذشت یکسال کامل میتوانند دوباره برای اهدای خون اقدام کنند. با این حال، تعداد زیادی از افراد به دلیل انجام این اقدامات، قادر به مشارکت در اهدای خون نمیشوند که این خود به کاهش میزان خون اهدایی و بحران ذخایر خون دامن زده است.
براساس آمارهای رسمی، سال 1401 بیش از 2 میلیون و 700 هزار نفر برای اهدای خون به مراکز مراجعه کردند اما حدود 20 درصد آنها به دلایل مختلف از اهدای خون معاف شدند.
این معافیتها میتواند به صورت موقت یا دائمی باشد و شامل عواملی نظیر ابتلا به بیماریهای واگیردار مانند سرماخوردگی و آنفلوآنزا، انجام عملهای جراحی یا دندانپزشکی، مصرف داروهای خاص نظیر آنتیبیوتیکها یا آسپرین و انجام اعمالی مانند تتو یا پیرسینگ میشود. در برخی موارد، افرادی که به بیماریهای زمینهای مانند بیماریهای قلبی و عروقی، دیابت و بیماریهای عفونی مبتلا هستند، به طور دائمی از اهدای خون معاف میشوند. این معافیتها به منظور حفظ سلامت گیرنده خون و جلوگیری از انتقال احتمالی بیماریها بهوجود آمدهاند.
از طرف دیگر، برخی افرادی که به طور اولیه برای اهدای خون پذیرفته میشوند، ممکن است پس از انجام آزمایشات از پذیرش اهدای خون خودداری کنند. این اقدام به این دلیل است که ممکن است خون آنها در معرض خطر آلودگی باشد یا شرایط بهگونهای باشد که استفاده از آن برای بیمار ممکن است خطرناک باشد. در نهایت، فرآیند پذیرش و ویزیت اولیه برای اهداکنندگان خون، بویژه در زمانهای اوج بیماریهایی نظیر آنفلوآنزا، پیچیدهتر میشود و تنها افراد سالم از نظر جسمی و فاقد هرگونه سابقه پزشکی خطرناک قادر به اهدای خون هستند.
کاستیهای ساختاری و مدیریتی
در بحران ذخایر خون، کاستیهای ساختاری و مدیریتی نقش بسیار مهمی دارند. به گفته مصطفی جمالی، یکی از چالشهای بزرگ کمبود مراکز سیار خونگیری در مناطق روستایی و شهرهای کوچک است. وی در مصاحبهای اظهار داشت: در حال حاضر برخی استانها بویژه در مناطق کمترتوسعهیافته، فاقد مراکز ثابت انتقال خون هستند و نیاز به گسترش مراکز سیار برای جلب مشارکت اهداکنندگان خون در این مناطق احساس میشود.
در این زمینه، آمارها نشان میدهد حدود 23 درصد اهداکنندگان خون در ایران از مناطق روستایی و شهرهای کوچک هستند اما تعداد مراکز سیار پاسخگوی این نیاز نیست. علاوه بر این، فرآوردههای خونی نیازمند شرایط خاص نگهداری و زنجیره تأمین دقیق است. هرگونه نقص در این زنجیره میتواند منجر به کاهش اثربخشی و حتی هدررفت منابع شود. رئیس سازمان انتقال خون افزود: در بسیاری از مناطق کشور، بویژه در مناطق با زیرساختهای ضعیف، این مشکلات بحرانیتر میشود.
همچنین، محدودیتهای بودجهای و کمبود نیروی انسانی در این سازمان بهشدت توانایی آن را برای ارائه خدمات بهینه و جذب اهداکنندگان جدید کاهش داده است. دکتر جمالی به این نکته اشاره کرد که برای تأمین تجهیزات مورد نیاز مراکز و افزایش توان عملیاتی این سازمان، به بودجههای بیشتری نیاز است. این مشکلات ساختاری و مدیریتی، بخشی از دلایل کاهش ذخایر خون در کشور بهشمار میروند که بر اساس آمار رسمی در سالهای اخیر با کاهش 5 درصدی میزان اهدای خون مواجه بودهایم.
پیامدهای بحران ذخایر خون
کاهش ذخایر خون پیامدهایی عمیق و گسترده دارد که فراتر از مسائل بهداشتی است. بیمارانی که به خون نیاز دارند، از مبتلایان به سرطان گرفته تا افرادی که در جراحیهای سنگین یا تصادفات خون از دست میدهند، ممکن است با تغییرات قابل توجهی در روند درمانی مواجه شوند. این بحران نهتنها به تأخیر در درمان منجر میشود، بلکه فرآیندهای درمانی را به کلی تغییر میدهد، زیرا پزشکان مجبور به اتخاذ روشهای جایگزین و گاه کماثرتر میشوند. در بسیاری موارد، مانند زایمانهای پیچیده یا خونریزیهای شدید، ذخیره خون به عنوان یک ضرورت حیاتی برای نجات جان مادر یا نوزاد محسوب میشود.
در این شرایط، کمبود خون میتواند به فاجعهای غیرقابل پیشبینی منجر شود. این بحران نهتنها فشار مضاعفی به سیستم بهداشتی وارد میکند، بلکه از لحاظ اقتصادی نیز بار سنگینی به دوش خانوادهها و دولت میگذارد؛ هزینههای درمانی افزایش مییابد و درمانهای پیچیدهتری که به دلیل کمبود خون بهوجود میآید، میتواند منابع مالی و انسانی را بهشدت تحت تأثیر قرار دهد.
اقدامات پیشنهادی برای مواجهه با بحران
برای مقابله با این بحران، رویکردی جامع و چندوجهی لازم است که در آن همه ذینفعان، از مردم عادی گرفته تا دولت و سازمانهای مردمنهاد، مشارکت داشته باشند. افزایش آگاهی عمومی یکی از گامهای ضروری است. بهرهگیری از رسانههای جمعی، شبکههای اجتماعی و کمپینهای آموزشی برای افزایش آگاهی عمومی درباره اهمیت اهدای خون ضروری است. روایت داستانهای واقعی از بیماران و اهداکنندگانی که جان افراد را نجات دادهاند، میتواند انگیزهبخش باشد.
تقویت زیرساختها نیز باید در دستور کار قرار گیرد. گسترش و تجهیز مراکز ثابت و سیار انتقال خون بویژه در مناطق محروم، یکی از اولویتهای ضروری است. ارتقای فناوریهای نگهداری و توزیع خون، همچنین به بهبود بهرهوری این فرآیند کمک میکند. در کنار این موارد، ارائه مزایای ملموس نظیر معاینات پزشکی رایگان، کارتهای تخفیف خدمات درمانی یا تقدیرهای عمومی میتواند انگیزه افراد را برای اهدای خون افزایش دهد.
برنامهریزی استراتژیک برای پیشبینی نیازهای آینده و تخصیص بهینه منابع، از وقوع بحرانهای مشابه در آینده جلوگیری میکند. همکاری با سازمانهای مردمنهاد و ایجاد شبکههای داوطلبانه نیز میتواند مشارکت عمومی در اهدای خون را افزایش دهد. برگزاری کمپینهای محلی توسط این گروهها تأثیر زیادی در افزایش اهدای خون خواهد داشت.
بحران کاهش ذخایر خون آزمونی برای توانایی نظام سلامت در مدیریت منابع حیاتی است. این بحران نیازمند تلاش مشترک همه نهادها و بازیگران اجتماعی است تا با برنامهریزی دقیق، آموزش عمومی و تقویت زیرساختها، از تبدیل آن به یک بحران پایدار جلوگیری شود. هر واحد خون، نمادی از امید و حیات است و هر اهدای خون، میتواند زندگی 3 نفر را نجات دهد. اکنون زمان آن رسیده است که جامعه، دولت و نظام سلامت دست به دست هم داده و برای مقابله با این بحران، اقدام کنند.