حمله روزنامه اصلاح طلب به صداوسیما؛ دیدید پوتین چه پدرسوختگی هایی علیه ما انجام داد؟

حمله روزنامه اصلاح طلب به صداوسیما؛ دیدید پوتین چه پدرسوختگی هایی علیه ما انجام داد؟

۱۴۰۳/۱۰/۲۰ - ۰۹:۰۰:۱۵
|
کد خبر: ۳۳۰۳۰۷

روزنامه هم‌میهن در مطلبی با حمله به سیاست‌های روسیه نوشت: تا همین چند روز پیش بشار اسد، مظهر مقاومت در منطقه بود و دشمن درجه یک اسرائیل. روسیه هم‌پیمان استراتژیک ما بود و محور مبارزه با امپریالیسم جهانی.

به گزارش روزنامه هم میهن، حالا- یعنی در چند روز گذشته- بشار اسد نه‌تنها مظهر و محور مقاومت نیست بلکه موجودی است که تحت‌تاثیر زنش علیه ایران فعالیت می‌کرد و این اواخر حتی ایرانی‌های مقیم سوریه را از خانه و کاشانه‌شان آواره کرده بود تا جایی که مجبور بودند شب را در پارک‌ها و اتومبیل‌های‌شان به صبح برسانند و نه حتی این اواخر که در زمان آقای رئیسی و سفر ایشان به دمشق حاضر نبود یک تشریفات ساده خوش‌آمدگویی را درست و درمان انجام دهد و در مقابل، وقتی وزیر خارجه امارات می‌خواست به سوریه بیاید، مسیر فرودگاه تا قصر مجلل‌اش را تزئین کرد.آن هم برای یک سفر کوتاه صبح تا ظهر.

از پوتین که دیگر نگوییم. قهرمان مبارزه با امپریالسم حالا تبدیل شده به خائنی که در تمام این مدت در جهت منافع اسرائیل عمل می‌کرده. همان پوتینی که تحلیلگران آبکی صداوسیما و روزنامه کیهان می‌خواستند به ما بقبولانند که تحت‌تاثیر پرفسور الکساندر دوگین قرار دارد و نه‌تنها ضد صهیونیست شده بلکه می‌خواهد با اتحاد بین شیعیان و ارتدوکس‌ها، جهان را از لوث وجود جهان‌خواران مستکبر پاک کند.

حالا می گویندجناب ولادیمیر پوتین نه‌تنها در تمام این مدت که دوستان ما خیال می‌کرده‌اند درخدمت محور مقاومت قرار دارد،پنهانی با صهیونیست‌ها نرد عشق می‌باخته، بلکه در مواقع حمله اسرائیل به مقرهای ایرانی، سیستم‌های راداری را خاموش می‌کرده تا برادران اسرائیلی با خیال راحت بتوانند مهمترین فرماندهان و سرداران سپاه قدس را در سوریه به شهادت برسانند.

بله. متحدان روس ما که در تمام این سال‌ها از حمایت همه‌جانبه و بی‌قیدوشرط ما برخوردار بوده‌اند به گواهی این دوستان از در اختیار گذاشتن هزار قبضه کلاشینکف برای حفظ یکی از خطوط استراتژیک دریغ کردند و در آخر اجازه ورود هواپیمای تسلیحات ایرانی را هم ندادند.

قطعاً منتقدان و دلسوزانی که در تمام این سال‌ها فریاد می‌زدند این‌قدر به روس‌ها و بشار اسد اعتماد نکنید، این اطلاعات را در اختیار نداشتند. آن‌ها قدری تاریخ خوانده بودند و خوب می‌فهمیدند دیکتاتوری مثل پوتین و حزب بعث، نمی‌توانند این‌قدر آمریکاستیز و اسرائیل‌ستیز باشند.

آن‌ها خوب می‌فهمیدند روس‌ها هیچ‌وقت منافع‌شان را به‌خاطر ما و مشنگی به‌نام پرفسور دوگین به خطر نمی‌اندازند و تجارت برایشان از تمام کودکان و زنان بی‌گناه فلسطینی مهمتر است. آن‌ها بارها و بارها دیده بودند که هروقت ایرانی‌ها می‌خواهند گره ای از کار فروبسته خود بگشایند، روس‌ها هزارجور حیله و پدرسوخته‌بازی به خرج می‌دهند تا بار دیگر ما را در چاه تحریم و تهدید فرو برند و بر مصیبت‌هایمان بیافزایند. منتقدان نه از دشمنی با روسیه چیزی گیرشان می‌آمد، نه با بشار اسد پدرکشتگی داشتند.

اما به‌نظر می‌رسد آن‌ها که نمی‌خواستند حرف منتقدان را بشنوند منافعی داشتند. منافعی که فکر می‌کردند با آن حرف‌ها به خطر می‌افتد. به همین دلیل ترجیح می‌دادند جز در مدح و ستایش پوتین و اسد حرف دیگری را نشنوند. حالا هم نمی‌دانم چه حکمتی است که این همه بد و بیراه نثار دوستان گذشته می‌کنند. شاید در این بد و بیراه گفتن‌ها هم منفعتی است که عقل ما به آن‌ها قد نمی‌دهد.‌ ای‌کاش این‌گونه نباشد و این بار از چنین اتفاقاتی درس گرفته باشند.

‌ای‌کاش حالا که به دورویی پوتین و بی‌عملی اسد پی برده‌اند به‌جای توجیه رفتار گذشته و رجزخوانی‌های بیهوده در کار و بار خود تامل کنند و از سوراخ روسیه و حزب بعث برای بار هزارم گزیده نشوند.‌ ای‌کاش منتقدان دلسوز را بیش از این نرنجانند و به‌جای متهم کردن آن‌ها به مزدوری و جاسوسی، مزدوران و جاسوسان را در جای دیگری جست‌وجو کنند. ‌ای‌کاش بفهمند که یک تار موی منتقدان داخلی به هزاران آلکساندر دوگین می‌ارزد.