نبرد ناتمام با خاموشي
ايران، كشوري كه به منابع غني نفت و گاز شهرت دارد، اكنون با چالشي جدي در مديريت انرژي روبهرو است. ناترازي انرژي، به معناي عدم تعادل بين عرضه و تقاضا، نهتنها سايه سنگيني بر صنايع كشور انداخته بلكه تأثيرات اقتصادي - اجتماعي گستردهاي را به همراه داشته است.
ايران، كشوري كه به منابع غني نفت و گاز شهرت دارد، اكنون با چالشي جدي در مديريت انرژي روبهرو است. ناترازي انرژي، به معناي عدم تعادل بين عرضه و تقاضا، نهتنها سايه سنگيني بر صنايع كشور انداخته بلكه تأثيرات اقتصادي - اجتماعي گستردهاي را به همراه داشته است. به گزارش «تعادل» افزايش جمعيت، رشد بيرويه مصرف، زيرساختهاي فرسوده و تأثيرات تغييرات اقليمي، ناترازي انرژي را به چالشي جدي بدل كردهاند. از سوي ديگر، قيمتهاي پايين و يارانههاي سنگين انرژي، انگيزه بهينهسازي مصرف را از ميان برده و الگوي مصرف نامناسب را تشديد كردهاند. يكي از اساسيترين مشكلات، فرسودگي شبكههاي انتقال و توليد انرژي است. نيروگاههاي قديمي و ناكارآمد، بهجاي پاسخگويي به تقاضاي روزافزون، هدررفت عظيمي را به شبكه تحميل ميكنند. اين مشكل در فصول پيك مصرف، مانند تابستانهاي داغ يا زمستانهاي سرد، خود را با قطعي مكرر برق و گاز نشان ميدهد. محمد نظري، كارشناس حوزه انرژي، در گفتوگو با «تعادل» به اين نكته اشاره كرد: «با وجود ذخاير غني انرژي، بخش برق كشور درگير بحراني جدي است. نيروگاهها اغلب با ظرفيت پايين كار ميكنند و فشار مضاعف بر شبكه، خاموشيهاي پيدرپي را رقم ميزند.» وي عنوان كرد: ايران سالها بر منابع نفت و گاز خود تكيه كرده است. اين وابستگي، علاوه بر آسيبپذيري در برابر تحريمها و اختلالات فني، مانعي بر سر راه توسعه انرژيهاي تجديدپذير بوده است. با وجود پتانسيلهاي عظيم در زمينه انرژي خورشيدي و بادي، اين منابع همچنان سهم ناچيزي در تأمين انرژي كشور دارند. نظري تأكيد كرد: «ايران با داشتن بزرگترين ذخاير گازي جهان، در فصول سرد با بحران گاز مواجه ميشود. اين موضوع ناشي از رشد بيرويه مصرف خانگي و صنعتي و كمبود زيرساختهاي مناسب است.» وي ادامه داد: يكي از دلايل اصلي ناترازي انرژي، الگوي مصرف نادرست است. قيمت پايين انرژي در كشور، كاربران را از رعايت اصول مصرف بهينه بينياز كرده است. به عنوان مثال، بخش حملونقل با خودروهاي فرسوده و ناكارآمد، سهم بزرگي در هدررفت انرژي دارد. اين كارشناس معتقد است: اصلاح الگوي مصرف بايد از طريق آموزش و فرهنگسازي انجام شود. سياستهاي تشويقي و تنبيهي در كنار آگاهيبخشي عمومي ميتواند به كاهش تقاضا و افزايش بهرهوري منجر شود. وي در ادامه گفت: براي رفع اين بحران، راهكارهايي جامع و بلندمدت مورد نياز است. از توسعه نيروگاههاي خورشيدي در مناطق آفتابخيز گرفته تا استفاده از فناوريهاي هوشمند براي كاهش هدررفت انرژي، ميتوانند گامهاي موثري در اين مسير باشند. وي تصريح كرد: استفاده از انرژيهاي تجديدپذير نظير باد و خورشيد، نهتنها وابستگي به سوختهاي فسيلي را كاهش ميدهد، بلكه به حفظ محيط زيست نيز كمك ميكند. همچنين، بهينهسازي مصرف در صنايع و ساختمانها ميتواند فشار وارده بر شبكه انرژي را كاهش دهد. وي بيان داشت: بحران ناترازي انرژي، نتيجه دههها غفلت در توسعه زيرساختها و مديريت منابع است. اما ايران با منابع طبيعي و انساني خود، فرصت بينظيري براي عبور از اين بحران دارد. مسيرهايي نظير سرمايهگذاري در انرژيهاي تجديدپذير، نوسازي شبكهها و فرهنگسازي در مصرف انرژي، ميتوانند به حل اين معضل كمك كنند.