كاهش تاب آوري معلمان زير سايه مشكلات معيشتي
تنبيه بدني در مدارس يك موضوع بحثبرانگيز است كه در سراسر جهان مورد توجه قرار گرفته است. اين روش تنبيهي شامل استفاده از ضرب و شتم، كتك زدن، يا هر نوع تماس فيزيكي ديگر با دانشآموزان به منظور تنبيه آنها است. اين روش در بسياري از كشورها ممنوع است، اما هنوز در برخي از مناطق جهان استفاده ميشود.
گلي ماندگار|
تنبيه بدني در مدارس يك موضوع بحثبرانگيز است كه در سراسر جهان مورد توجه قرار گرفته است. اين روش تنبيهي شامل استفاده از ضرب و شتم، كتك زدن، يا هر نوع تماس فيزيكي ديگر با دانشآموزان به منظور تنبيه آنها است. اين روش در بسياري از كشورها ممنوع است، اما هنوز در برخي از مناطق جهان استفاده ميشود. مخالفان تنبيه بدني معتقدند كه اين روش ميتواند بر روحيه و سلامت رواني دانشآموزان تأثير منفي بگذارد. آنها استدلال ميكنند كه تنبيه بدني ميتواند باعث ايجاد احساس ترس، عدم اعتماد به نفس، و حتي خشونت در دانشآموزان شود. علاوه بر اين، تنبيه بدني ممكن است باعث كاهش علاقه دانشآموزان به مدرسه و يادگيري شود. در هر صورت، تنبيه بدني يك موضوع پيچيده است كه نياز به بررسي دقيق و انتخاب روشهاي مناسب تنبيهي دارد.
آمارهاي ضد و نقيض و ترس والدين از ثبت شكايت
آمار تنبيه بدني در مدارس ايران نشان ميدهد كه اين پديده در حال كاهش است. بر اساس گزارشهاي وزارت آموزش و پرورش، تعداد شكايات ثبتشده در مورد تنبيه بدني در سالهاي اخير كاهش يافته است. به عنوان مثال، در سال ۹۳، تعداد شكايات در مورد تنبيه بدني ۱۲۴۹ مورد بوده كه در سال ۹۴ به ۶۷۵ مورد و در سال ۹۵ به ۳۴۹ مورد كاهش يافته است. از مجموع ۲۳۱۸ شكايت مطرح شده در موضوع تنبيه بدني در طول سه سال ۹۳، ۹۴ و ۹۵، ۱۵۲۶ مورد يعني ۶۵ درصد وارد و بحق بوده و حدود ۷۴۷ مورد ناحق بوده و اثبات نشده است. با اين حال، برخي از منابع بر اين باورند كه آمار واقعي تنبيه بدني ممكن است بيشتر باشد، زيرا برخي از والدين به دليل نگراني از درج مشخصات در سامانه، شكايتي را ثبت نميكنند. همچنين، تحقيقاتي كه در سالهاي ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۷ انجام شده، نشان ميدهد كه هر سال حدود ۱.۵ ميليون گزارش تنبيه بدني در مدارس وجود داشته است، اما آمار واقعي حداقل ۲ تا ۳ ميليون دانشآموز آسيبديده را در بر ميگيرد. علاوه بر اين، بر اساس آمار وزارت آموزش و پرورش، در سالهاي ۹۳ و ۹۴ نزديك به ۲۰۰۰ مورد شكايت درباره تنبيه بدني دانشآموزان ثبت شده است كه دو سوم آن متعلق به سال ۹۳ است، يعني موارد شكايت از سال ۹۳ به ۹۴ كاهش چشمگيري داشته است. اما اين آمار فقط ناظر شكايت در اين خصوص است و موارد تنبيه بدني شايد خيلي بيشتر از اين باشد. در كل، با وجود كاهش آمار ثبتشده، هنوز نگرانيهايي در مورد واقعيت تنبيه بدني در مدارس ايران وجود دارد و تلاشهايي براي كاهش و ريشهكني اين پديده در جريان است.
آمار تنبيه بدني در مدارس ايران
طي سالهاي 1395 تا 1403
بر اساس گزارشهاي مختلف، آمار تنبيه بدني در مدارس ايران طي سالهاي 1395 تا 1403 نشان از كاهش داشته است. با اين حال، همچنان گزارشهايي از تنبيه بدني دانشآموزان توسط معلمان وجود دارد. براي مثال، در سال 1403، يك دانشآموز در گرگان توسط معلم خود تنبيه بدني شد. همچنين، در سال 1400، يك معلم در سيستان و بلوچستان به دليل تنبيه بدني يك دانشآموز كه منجر به بستري شدن او در بيمارستان شده بود، مورد تعقيب قضايي قرار گرفت. بهطور كلي، با وجود كاهش آمار تنبيه بدني، همچنان نگرانيهايي در مورد ادامه اين رفتار در مدارس وجود دارد و تلاشهايي براي جلوگيري از آن در جريان است.
روانشناسان در مورد اثرات تنبيه بدني
بر دانشآموزان چه ميگويند
روانشناسان و متخصصان علوم تربيتي عموما از منفي بودن اثرات تنبيه بدني بر دانشآموزان صحبت ميكنند. اين نوع تنبيه نه تنها بر روي رواني و عاطفي كودكان تأثيرات منفي ميگذارد، بلكه ميتواند بر رشد شخصيتي و اجتماعي آنها نيز اثرات نامطلوبي داشته باشد. برخي از نكات كليدي كه روانشناسان در اين زمينه بيان ميكنند عبارتند از:
تأثيرات رواني: تنبيه بدني ميتواند باعث ايجاد اضطراب، افسردگي و كاهش اعتماد به نفس در كودكان شود. اين اثرات ميتواند در دراز مدت نيز ادامه داشته باشد.
رفتارهاي تكراري: تحقيقات نشان ميدهد كه تنبيه بدني معمولا رفتارهاي نامطلوب را كاهش نميدهد، بلكه ممكن است باعث افزايش رفتارهاي پرخاشگرانه و تكراري شود.
روابط خانوادگي: استفاده از تنبيه بدني ميتواند بر روابط بين والدين و كودكان تأثير بگذارد و باعث كاهش اعتماد و ارتباط عاطفي بين آنها شود.
جايگزيني با روشهاي مثبت: روانشناسان توصيه ميكنند كه به جاي تنبيه بدني، از روشهاي مثبتتري مانند تشويق، تقويت مثبت و گفتوگو ا ستفاده شود.
آيا اميدي به بهبود شرايط در مدارس هست؟
نكتهاي كه سالهاي سال است در امر گزينش معلمان مغفول مانده و هنوز هم هر از چند گاهي اخباري مبني بر اين بيتوجهي منتشر شده و باعث ميشود تا يك بار ديگر بحث سلامت روحي و رواني معلمان هنگام استخدام مورد توجه قرار بگيرد؛ اخباري مربوط به تنبيه بدني دانشآموزان است كه بيشتر از همه در فضاي مجازي منتشر ميشود. مسالهاي كه سالهاست بارها و بارها جزو مطالبات مردم از وزارت آموزش و پرورش بوده اما متاسفانه هيچگاه بهطور جدي به آن پرداخته نشده است. مسالهاي كه در نهايت منجر به اتفاق تلخي مانند «تنبيه بدني» دانشآموزان ميشود. آخرين بار انتشار فيلم تنبيه بدني يك دانشآموز در شهرستان ايرانشهر استان سيستان و بلوچستان باعث شد تا بار ديگر مساله تنبيه بدني دانشآموزان به صدر اخبار راه پيدا كند. فيلمي كه از خشونت معاون مدرسه نسبت به يك دانشآموز خبر ميداد و البته شكستن دست دانشآموز به دليل همين خشونت و تنبيه بدني. البته رييس اداره اطلاعرساني و روابط عمومي آموزش و پرورش استان سيستان و بلوچستان در مصاحبهاي سعي داشت اين معاون مدرسه را از خشونتي كه مرتكب شده با گفتن جملاتي مانند «دانشآموز مذكور رفتارهاي شيطنت آميز زيادي داشت» يا «دانشآموز مورد تنبيه جزیي قرار گرفته» مبرا كند اما ...
تنبيه بدني دانشآموزان؛ قانون چه ميگويد؟
در ماده 81 آيين نامه انضباطي مدارس صراحتا بر ممنوعيت تنبيه بدني دانشآموزان در مدارس تأكيد و اشاره شده است: تنبيه بدني دانشآموز و سوء رفتار با او به هر دليل و تحت هر شرايطي ممنوع است و با متخلفين طبق مقررات و قوانين برخورد ميشود. مدير مدرسه بايد همكاران خود را نسبت به امور انضباطي (ممنوعيت تنبيه بدني و سوء رفتار با دانشآموز) آگاه كند. عاطفه مرادخاني، پژوهشگر حوزه آموزش در اين باره به «تعادل» ميگويد: مساله اينجاست كه عموما آراي صادر شده توسط هيات تخلفات اداري آموزش و پرورش براي جلوگيري از تكرار تنبيه بدني بازدارنده نيست. در واقع وقتي چنين اتفاقاتي رخ ميدهد مسوولان مدرسه و آموزش و پرورش سعي دارند با فرافكني و انكار از ميزان خشونت رخ داده كاسته و در نهايت مساله را حل و فصل كنند. او ميافزايد: سالهاست كه بسياري از متخصصان درباره اين مساله كه معلمان و معاونان و ديگر اعضاي آموزشي مدرسه كه با دانشآموزان سر و كار دارند بايد هم مورد آموزشهاي تخصصي در زمينه برقرار ارتباط با دانشآموزان و نحوه تدريس و ... قرار بگيرند و هم از نظر روحي و رواني بررسيهاي لازم در مورد آنها صورت بگيرد.
سيستم آموزشي ناكارآمد سرمايه
و انرژي آيندهسازان كشور را به هدر ميدهد
اين پژوهشگر حوزه آموزش در ادامه ميگويد: نگاهي به وضعيت تحصيلي دانشآموزان طي سالهاي اخير، كاهش چشمگير ميزان يادگيري، پايين آمدن معدل كل در مقاطع مختلف تحصيلي، افت رتبه ايران در آزمونهاي جهاني و از همه مهمتر تعداد بازماندگان از تحصيل نشان ميدهد كه وضعيت در حوزه آموزش و پرورش اصلا خوب نيست. عاطفه مرادخاني در بخش ديگري از سخنان خود اظهار ميدارد: از بين رفتن عدالت آموزشي، تبديل شدن مدارس به بنگاههاي اقتصادي، تبعيض در كيفيت آموزش مدارس دولتي و غير دولتي عواملي است كه باعث شده تا سيستم آموزشي ما به شكل چشمگيري ناكارآمد و ضعيف شود. او ميافزايد: شرايط در مدارس و كلاسهاي درس به گونهاي رقم خورده كه دانشآموزان ديگر انگيزهاي براي يادگيري نداشته باشند. تغيير مداوم سيستمهاي آموزشي از يك طرف، محيط سرد و خشك مدارس و كلاسهاي درس از طرف ديگر، نمره گرايي در مقابل يادگيري و ... باعث بروز چنين نتايج فاجعه باري در حوزه آموزشي شده است و اين يعني هدر رفت سرمايه و وقت كشور در سيستم آموزشي كه كارآمد نيست.
وقتي پاي مشكلات معيشتي
به كلاسهاي درس باز ميشود
اين روانشناس ميگويد: هيچ توجيهي براي رفتارهاي خشونت بار كادر آموزشي با دانشآموزان وجود ندارد. در برخي مواقع تاثيري كه تنبيه بدني در مدرسه بر روي دانشآموز ميگذارد تا سالهاي از بين نرفته و در شكل گرفتن شخصيت او بسيار موثر است پس مساله فقط همان چند لحظه نيست مساله تاثيري است كه ميتواند آينده يك فرد را تحت الشعاع قرار بدهد. او ميافزايد: اما وقتي به شرايط حاكم بر زندگي معلمان و ديگر كادر آموزشي نگاه ميكنيم و اين مساله را در نظر ميگيريم كه آنها هم جز افراد همين جامعه هستند در شرايط سختي كه بقيه با آن درگيرند، زندگي ميكنند به اين نتيجه ميرسيم كه بخش عمده بروز اين رفتارهاي خشونت بار به بيتوجهي و كاستيهايي كه دولت نسبت به قشر فرهنگي كشور دارد، باز ميگردد.
آموزش مهارتهاي رفتاري با دانشآموزان
عاطفه مراد خاني اظهار ميدارد: به همين خاطر است كه باز هم تاكيد ميكند آموزش مهارت رفتاري با دانشآموزان و كنترل خشم براي كادر آموزشي حاضر در مدارس يك امر كاملا ضروري است. با توجه به شرايط حاكم بر جامعه و فشارهاي اقتصادي و معيشتي كه بر بیشتر افراد جامعه تحميل شده است نياز به چنين كارگاههايي براي آموزش مهارتهاي رفتاري بسيار ضروري است.