چالش صنايع در سايه بحران انرژي
در دنياي مدرن، انرژي به عنوان ستون اصلي رشد اقتصادي و توسعه صنعتي شناخته ميشود. با اين حال، بحران انرژي و قطع مكرر برق، به يكي از بزرگترين چالشهاي صنايع در كشورهاي در حال توسعه تبديل شده است.
در دنياي مدرن، انرژي به عنوان ستون اصلي رشد اقتصادي و توسعه صنعتي شناخته ميشود. با اين حال، بحران انرژي و قطع مكرر برق، به يكي از بزرگترين چالشهاي صنايع در كشورهاي در حال توسعه تبديل شده است. اين مشكل، در كنار تحميل هزينههاي سنگين بر توليدكنندگان، پيامدهاي جدي بر اشتغال، توليد، صادرات و محيطزيست به همراه دارد.
به گزارش «تعادل» خاموشيهاي مكرر در سالهاي اخير، بسياري از صنايع ايران را به تعطيليهاي موقت يا كاهش توليد واداشته است. اين بحران بهويژه در صنايعي مانند فولاد، سيمان و مواد غذايي كه نياز مداوم به برق پايدار دارند، خسارات قابلتوجهي وارد كرده است.
يكي از پيامدهاي اصلي قطع برق، توقف زنجيره توليد است. در كارخانههاي بزرگ، حتي يك وقفه كوتاه در تأمين انرژي ميتواند باعث آسيب جدي به تجهيزات گرانقيمت شود. به عنوان نمونه، در صنايع فولاد و سيمان كه تجهيزات با دماي بسيار بالا كار ميكنند، قطع ناگهاني برق ميتواند منجر به خرابي دائمي يا كاهش عمر مفيد دستگاهها شود.
در همين راستا مهدي اسلامي، كارشناس حوزه انرژي، به «تعادل» گفت: «قطع برق نهتنها توليد را متوقف ميكند، بلكه هزينههاي جانبي مانند خريد ژنراتور و سوختهاي جايگزين را نيز افزايش ميدهد. اين امر بهويژه براي صنايع كوچك و متوسط كه بودجه محدودي دارند، ميتواند بسيار مخرب باشد.» وي تصريح كرد: يكي ديگر از آثار خاموشيها، كاهش راندمان نيروي كار است. كارگران و مهندسان در شرايط قطع برق، عملا امكان انجام وظايف خود را ندارند و ساعتها منتظر بازگشت برق ميمانند. اين مساله ضمن ايجاد نارضايتي در ميان كاركنان، بهرهوري كلي كارخانهها را به شدت كاهش ميدهد.
وي در اين زمينه توضيح داد: «بسياري از كارگران به دليل خاموشيهاي مداوم، انگيزه كاري خود را از دست ميدهند. اين موضوع علاوه بر كاهش توليد، باعث افزايش فشار رواني بر نيروي انساني نيز ميشود. صنايع كوچك و متوسط، بيشترين آسيب را از بحران انرژي ميبينند. اين صنايع معمولا توانايي مالي كافي براي خريد تجهيزات جايگزين مانند ژنراتورهاي پرقدرت يا ذخيره سوخت را ندارند. وي افزود: در شرايطي كه بازارهاي جهاني رقابت شديدي دارند، افزايش هزينههاي توليد ناشي از بحران انرژي، ميتواند صنايع كوچك را از دور رقابت خارج كند. بسياري از اين كسبوكارها به تعطيلي كشيده شده يا مجبور به كاهش ظرفيت توليد خود ميشوند.
وي عنوان كرد: قطع مكرر برق، زنجيره تأمين را مختل كرده و تأثير مستقيمي بر صادرات دارد. كشورهايي كه نميتوانند به موقع محصولات خود را به بازارهاي بينالمللي تحويل دهند، اعتماد و اعتبار خود را نزد شركاي تجاري از دست ميدهند.
اسلامي تأكيد كرد: «وقتي صنايع نتوانند سفارشهای خارجي را بهموقع انجام بدهند، مشتريان بينالمللي بهدنبال تأمينكنندگان جايگزين ميروند. اين اتفاق، نهتنها كاهش درآمد ارزي را به همراه دارد، بلكه موقعيت كشور در بازارهاي جهاني را نيز تضعيف ميكند.» وي گفت: يكي ديگر از چالشهاي بحران انرژي، استفاده از سوختهاي فسيلي براي تأمين برق در زمان خاموشي است. ژنراتورهاي ديزلي كه به عنوان جايگزين برق شهري استفاده ميشوند، مقادير زيادي دياكسيد كربن و گازهاي آلاينده توليد ميكنند.
وي خاطرنشان كرد: «استفاده مكرر از سوختهاي فسيلي براي توليد برق، بحران زيستمحيطي را تشديد ميكند. از طرف ديگر، كاهش توليد داخلي و وابستگي به واردات محصولات، به افزايش مصرف سوختهاي فسيلي در حملونقل كالاها منجر ميشود.»
وي اظهار داشت: «كاهش امنيت شغلي به كاهش درآمد خانوارها و در نهايت، كاهش تقاضاي داخلي منجر ميشود. اين چرخه معيوب، اقتصاد كشور را وارد ركود ميكند.» اسلامي تصريح كرد: بحران انرژي و قطع برق، تهديدي جدي براي رشد و توسعه صنايع محسوب ميشود. اين چالش تأثيرات گستردهاي بر توليد، اشتغال، صادرات و محيطزيست دارد. اما با برنامهريزي دقيق، سرمايهگذاري در انرژيهاي پاك، و بهبود زيرساختهاي موجود، ميتوان از اين بحران عبور كرد. وي عنوان كرد: خاموشيهاي مكرر تنها يك اختلال موقت نيستند؛ بلكه زنجيرهاي از مشكلات اقتصادي و اجتماعي را به همراه دارند. اكنون زمان آن فرا رسيده كه دولت، صنايع و جامعه بهطور مشترك براي يافتن راهكارهاي پايدار، اقدام كنند. آينده روشن، در گروی تصميمات امروز است.