تكرار تاريخ يا آغاز فروپاشي؟

۱۴۰۳/۱۰/۲۷ - ۰۰:۲۸:۵۰
|
کد خبر: ۳۳۰۹۶۳

در ماه‌هاي اخير، بازارهاي مختلف اقتصادي مسيرهاي متفاوتي را پيموده‌اند، درحالي كه برخي بازارها مانند طلا رشد قابل‌توجهي را تجربه كرده‌اند، بازارهايي مانند مسكن با ركودي طولاني‌مدت دست و پنجه نرم مي‌كنند. ا

علی فراقی

در ماه‌هاي اخير، بازارهاي مختلف اقتصادي مسيرهاي متفاوتي را پيموده‌اند، درحالي كه برخي بازارها مانند طلا رشد قابل‌توجهي را تجربه كرده‌اند، بازارهايي مانند مسكن با ركودي طولاني‌مدت دست و پنجه نرم مي‌كنند. اين تضاد چشمگير در عملكرد بازارها، تصوير پيچيده‌اي از وضعيت اقتصادي كشور ارايه مي‌دهد. رشد سريع بازار طلا، به ويژه با جهش قيمت اونس جهاني و نوسانات بازار ارز، فعاليت طلافروشان را به ‌شدت افزايش داده است؛ در مقابل، ركود در بازار مسكن منجر به تعطيلي بسياري از بنگاه‌هاي معاملاتي در سراسر كشور شده است.

اما آنچه نگران‌كننده‌تر است، شكل‌گيري ديدگاهي غالب در ميان اقشار مختلف جامعه، از دهك‌هاي بالا تا پايين، مبني بر عقب‌ماندگي از قافله سودهاي كلان بازار طلا است. اين ديدگاه، پتانسيل ايجاد بي‌ثباتي و فروپاشي در اين بازار را افزايش مي‌دهد. بسياري بر اين باورند كه بازار طلا در حال اتمام موج صعودي پنجم خود است و احتمالا شاهد اصلاح يا حتي ريزش شديد قيمت‌ها خواهيم بود؛ چه در بازار جهاني و چه در داخل كشور. اين موضوع مي‌تواند منجر به تكرار سناريوي تلخ سال‌هاي گذشته، ازجمله اصلاح بازار سرمايه در سال ۹۹ و سقوط بازار رمزارزها شود.

در آن زمان، بسياري از افراد بدون توجه به هشدارهاي كارشناسان و فعالان بازار، با بي‌ملاحظگي وارد اين بازارها شدند و بدون مديريت ريسك، سرمايه‌هاي خود را به خطر انداختند. نتيجه، خسارات مالي سنگين و حتي مشكلات رواني بسياري براي سرمايه‌گذاران بود. امروزه نيز شاهد فعاليت گسترده سايت‌ها و اپليكيشن‌هاي معاملاتي هستيم كه افزايش تراكنش‌هاي مالي را نشان مي‌دهند. اين موضوع مي‌تواند نشان‌دهنده يك حباب قيمتي باشد كه در هر لحظه ممكن است تركيده و خسارات زيادي به بار آورد.
در حال حاضر، فضاي عمومي مملو از صحبت‌هايي درباره سودهاي كلان و چند برابر شدن سرمايه در بازار طلا است. اين تبليغات، به ويژه در ميان افرادي با سواد مالي پايين، مي‌تواند به يك عامل خطرناك تبديل شود. به نظر مي‌رسد بازار طلا در دو سناريو ممكن است حركت كند: يا يك جنبش كوتاه‌مدت ديگر و سپس اصلاح، يا اصلاح در همين نواحي با توجه به قيمت‌هاي سرسام‌آور و ضعف تقاضا. در هر دو سناريو، نتيجه نهايي مشابه خواهد بود: متضرر شدن اكثريت مردم و به ويژه قشر ضعيف جامعه. درنهايت، نكته اساسي اين است كه فقدان سواد مالي، همواره منجر به ضرر و زيان‌هاي متعدد و پشت سر هم براي سرمايه‌گذاران خواهد شد. عدم آگاهي و عدم مديريت ريسك، عامل اصلي مشكلات بسياري در بازارهاي مالي است.