معماي ناترازي انرژي؛ قفل شكسته يا كليد گمشده؟
ناترازي انرژي يكي از بزرگترين چالشهاي كشور در سالهاي اخير بوده كه نه تنها پايداري شبكههاي انرژي را تهديد ميكند، بلكه زنجيرهاي از پيامدهاي اقتصادي، اجتماعي و زيستمحيطي را نيز به همراه داشته است.
گلناز پرتوي مهر|
ناترازي انرژي يكي از بزرگترين چالشهاي كشور در سالهاي اخير بوده كه نه تنها پايداري شبكههاي انرژي را تهديد ميكند، بلكه زنجيرهاي از پيامدهاي اقتصادي، اجتماعي و زيستمحيطي را نيز به همراه داشته است.
به گزارش خبرنگار «تعادل»، مصرف انرژي در ايران به دليل قيمت پايين حاملهاي انرژي و نبود فرهنگ مصرف بهينه، يكي از بالاترين نرخها در جهان را دارد. ميانگين مصرف سرانه انرژي در كشور چندين برابر ميانگين جهاني است، در حالي كه كارايي انرژي در بخشهاي مختلف، از جمله صنعت، حملونقل و ساختمان، در وضعيت مطلوبي قرار ندارد. به عنوان مثال، در بخش ساختمان، بيش از ۴۰ درصد انرژي به دليل استفاده از مصالح ناكارآمد و تجهيزات كمبازده هدر ميرود.
بازنگري در قيمتگذاري انرژي و تشويق به مصرف بهينه از طريق آموزش عمومي و مشوقهاي اقتصادي، از جمله يارانههاي هدفمند براي تجهيز خانهها به وسايل كممصرف، ميتواند اولين گام در اين مسير باشد.
با وجود پتانسيل بالاي كشور در توليد انرژي تجديدپذير مانند خورشيدي و بادي، سهم اين منابع از توليد كل انرژي كشور كمتر از يك درصد است. در حالي كه كشورهاي منطقه مانند عربستان سعودي و امارات متحده عربي، سرمايهگذاريهاي گستردهاي در اين حوزه انجام دادهاند، ايران به دليل موانع مالي و كمبود سياستهاي حمايتي از اين رقابت عقب مانده است.
تسهيل ورود بخش خصوصي به حوزه انرژيهاي تجديدپذير و ايجاد قوانين حمايتي پايدار براي سرمايهگذاري در اين بخش ضروري است. همچنين، تأمين مالي از طريق نهادهاي بينالمللي ميتواند مسير پيشرفت را هموار كند.
يكي از بزرگترين مشكلات در زنجيره انرژي ايران، تلفات بالاي شبكههاي انتقال و توزيع است. طبق آمار، حدود ۱۵ درصد از برق توليدي در شبكه توزيع هدر ميرود، در حالي كه ميانگين جهاني اين رقم كمتر از ۱۰ درصد است. اين مشكل نه تنها هزينههاي اقتصادي را افزايش ميدهد، بلكه بهرهوري سيستم را نيز به شدت كاهش ميدهد.سرمايهگذاري در بازسازي شبكههاي قديمي و استفاده از فناوريهاي جديد براي كاهش تلفات انرژي، مانند نصب كابلهاي خودنگهدار و استفاده از سيستمهاي هوشمند مديريت توزيع، ميتواند تأثير زيادي در حل اين معضل داشته باشد.
در همين زمينه، محمد محرابي، كارشناس حوزه انرژي، در گفتوگو با خبرنگار انرژي، اظهار كرد: در سالهاي گذشته، سياستهاي انرژي كشور عمدتاً بر افزايش توليد متمركز بوده است، در حالي كه توجه كافي به مديريت تقاضا و افزايش بهرهوري نشده است. نبود استراتژيهاي بلندمدت و سياستهاي غيرشفاف باعث شده است كه منابع به درستي مديريت نشوند و ناترازي انرژي به بحران تبديل شود.
وي تصريح كرد: تدوين يك استراتژي ملي جامع انرژي كه با استفاده از مدلهاي پيشبيني تقاضا و ارزيابي منابع موجود، تعادل بين عرضه و تقاضا را بهبود دهد. همچنين، مشاركت متخصصان دانشگاهي و بخش خصوصي در تدوين اين سياستها ميتواند كيفيت آنها را افزايش دهد. وي با اشتاره به اينكه، تغييرات اقليمي و بحران آب نيز تأثيرات مستقيمي بر ناترازي انرژي داشته است، گفت: كاهش منابع آبي در نيروگاههاي حرارتي و آبي، توليد برق را به شدت تحت تأثير قرار داده است. از سوي ديگر، افزايش دما و گسترش استفاده از وسايل سرمايشي، تقاضاي برق را در فصل تابستان به اوج رسانده است.
وي عنوان كرد: برنامهريزي براي تنوعبخشي به منابع توليد انرژي و كاهش وابستگي به منابع آبي و حرارتي، همراه با توسعه سيستمهاي ذخيرهسازي انرژي، به مديريت بهتر اين چالش كمك ميكند.
وي در ادامه گفت: اقتصاد انرژي كشور به دليل يارانههاي گسترده و نظام قيمتگذاري ناكارآمد، به يكي از عوامل اصلي ناترازي تبديل شده است. قيمت پايين حاملهاي انرژي نه تنها باعث افزايش مصرف شده، بلكه منابع مالي كافي براي سرمايهگذاري در توسعه زيرساختها را نيز از بين برده است.
وي عنوان كرد: اصلاح نظام يارانهها به گونهاي كه اقشار كمدرآمد آسيب نبينند، در كنار افزايش قيمت حاملهاي انرژي به سطح واقعي و منطقي، ميتواند منابع لازم براي توسعه پايدار انرژي را تأمين كند.
محرابي خاطرنشان كرد: مردم به عنوان مصرفكنندگان نهايي انرژي، نقش كليدي در مديريت ناترازي دارند. در حال حاضر، آگاهي عمومي نسبت به بحران انرژي پايين است و سياستهاي موجود نتوانستهاند مشاركت مردم را بهطور مؤثر جلب كنند.
وي در پايان تصريح كرد: حل ناترازي انرژي در كشور به مجموعهاي از اقدامات همزمان در حوزههاي مختلف نياز دارد. تركيبي از اصلاحات اقتصادي، توسعه فناوري، سياستگذاري شفاف و مشاركت مردمي ميتواند قفل اين بحران را باز كند. اما نكته كليدي اين است كه براي موفقيت، اراده سياسي قوي و هماهنگي ميان نهادهاي مختلف ضروري است. معماي ناترازي انرژي نه با يك كليد، بلكه با مجموعهاي از كليدهاي كوچك و هماهنگ حل خواهد شد.